همچنان حامیان برجام از این توافق بد که خسارت محض است دفاع میکنند، دفاع آنها از توافق هستهای باعث التهاب روحی و روانی بیشتر در جامعه میشود که به نظر میرسد مدافعان این توافق یا از آن بیاطلاع هستند یا خود را به بیاطلاعی زدهاند. نباید هدف اصلی مذاکرات هستهای با آمریکا را فراموش کرد قرار بود با توافق به دست آمده، تحریمهای اقتصادی لغو شود. این نکته در ابتدا همواره کلید واژه سخنان مسئولین و مقاماتی بود که اصرار بر مذاکره با آمریکا داشتند و آن را تنها راه برای حل مشکلات اقتصادی میدانستند.
جمهوری اسلامی پنج سال از عمر خود را برای برجام هدر داد، مذاکراتی که نتیجه آن به خروج آمریکا از برجام رسید و اروپا نیز همچنان اصرار به ادامه مذاکره بر سر ماندن یا نماندن در آن دارد.
پذیرفتن اشتباه از سوی آنهایی که اعتقاد داشتند و شاید هنوز هم داشته باشند، با آمریکا میتوان به تفاهم و توافق رسید، شاید اندکی از تبعات این سیاست را جبران کند چراکه نپذیرفتن اشتباه در محاسباتی که داشتند، باعث میشود عزیزان دولت و دستگاه دیپلماسی همچنان دلخوش به برجام اروپایی باشند در حالی که حال و روز دولت و وزارت خارجه به مانند آن فردی است که هم پیاز را خورده و هم چوب را! و این تاوان به کشور نیز زیان وارد کرده است.
اینکه چرا آقایان محترم همچنان از یک دستاورد که هیچ سودی برای ایران نداشته دفاع میکنند، برای مردم، تحلیل گران و کارشناسان با ابهام روبرو است، ابهامی که باعث میشود شبهاتی در این مقوله شکل بگیرد.
تمرکز دولت در ۵ سال گذشته بر روی مذاکرات و سپس توافق هستهای سوار بود، دولتمردان دولت تدبیر و امید، نمیتوانند انکار و کتمان کنند که وقت و هزینه بسیاری برای برجام هدر دادند، اگر به جای آن همه تلاش برای مذاکرات هستهای و توافق را صرف داخل کشور به ویژه مسائل اقتصادی میکردند و اقتصاد مقاومتی را عملیاتی مینمودند، اکنون قطعاً شرایط اقتصادی کشور به چنین وضعیتی دچار نمیشد.
دلار ۱۱ هزار تومانی و سکه ۴ میلیون تومانی را به حساب دستاورد برجام بگذاریم؟! که نه! چنین اوضاع آشفته اقتصادی نتیجه بیتوجهی و مدیریت اشتباه دولتمردانی است که مدیریت داخلی را رها کرده و همه انرژی خود را صرف مذاکرات هستهای کردند. خروج آمریکا از برجام و تهدید به تحریمهای اقتصادی از سوی این کشور علیه ایران، چنین وضعیتی را ایجاد نکرده است، لطفا دفاع از توافق هستهای را پایان دهید و اندکی در اندیشه حل مشکلات کشور همت گمارید که ادامه چنین شرایطی میتواند، آنچه که آمریکاییها درپی آن هستند محقق کند.
آیا میتوانیم ادعا کنیم که به وجود آمدن یا آوردن شرایط اقتصادی موجود، مطلوب آمریکا است و در نهایت باعث میشود تا صدای زنگ تلفن ترامپ در کاخ سفید به صدا درآید و از آن سوی گوشی اعلام کند که حاضر به مذاکرات و توافق تازه با آمریکا هستیم؟! اینکه چرا ترامپ میگوید ایران تغییر کرده و منتظر تماس از سوی ایران است، خود مسئلهای است که باید از سوی مسئولین به آن پاسخ داده شود.
کدام «کفران نعمت» در قبال برجام صورت گرفته که آقایان ادعا میکنند «کملطفی میکنند که برجام کاری نکرد»، بگویید که چه کرد این برجام، چه هدفی را دنبال میکرد که اکنون همان هدف محقق شده است؟ دوستان و عزیزان در دستگاه وزارت خارجه شاید تصور میکنند که وضعیت کنونی کشور به خاطر همین کفران نعمت برجام است! که اگر شکر نعمت کرده بودند، نعمت افزون گشته بود؟!
آقایان محترم در دولت و دستگاه دیپلماسی یکبار برای مردم بگویند که برای انجام مذاکرات هستهای با آمریکا چقدر هزینه شده است؟ بگویند هر سفر تیم هستهای برای انجام مذاکره در یکی از کشورهای اروپایی چند دلار برای کشور آب خورده است؟
هزینهها را ریز بگویند، از هزینه هواپیما گرفته تا هزینههای اقامت در هتلهای گرانقیمت و حق مأموریتی که دریافت شده است و این هزینههای مذاکرات را که هنوز هم ادامه دارد، با نتیجهای که به دست آمده مقایسه کنند و ببینند که آیا ارزش داشت؟ هزینه فایده آن چقدر بود؟
اینکه گفته میشود دنیا با ما است، اگر باشد به خاطر برجام نیست. آیا آمریکا به خاطر برجام با اروپا بر سر ناتو اختلاف پیدا کرده است؟ یا اینکه به خاطر برجام از سازمان تجارت جهانی خارج شده است؟
آن زمان که منتقدان و مخالفان مذاکره میگفتند که مذاکره هستهای با آمریکا دستاوردی نخواهد داشت و با عتاب عزیزان دولت و وزارت خارجه مواجه میشدند، چنین روزهایی را میدیدند، دلسوزان و دلواپسان مذاکره و برجام به کاسبان تحریم تعبیر شدند. کفران نعمت آن است که با وجود همه حقایق و واقعیتها، باز بر حل مشکلات با مذاکره و توافق با آمریکا اصرار شد. کفران نعمت آن است که به دشمن اعتماد شد و امضای او تضمین! چنین سیاستی کفران نعمت است.
نویسنده: سیاوش کاویانی