يک زماني در اين کشور حاکمي بر سر کار بود که دِر و گوهر ميداد، آبنبات قيچي ميگرفت. منابع ملي و جغرافيايي اين کشور در حراج بود و هر آنچه که «کدخدا» ميخواست، آن ميشد. سالها به همين روال گذشت و گذشت، کدخدا همچنان ميچاپيد اين مملکت را! نفتش را ميبرد، از موقعيت استراتژيک ايران استفاده ميکرد، در عوض برهنگي و ابتذال و وابستگي ميفروخت آن هم به قيمت گزاف.
مردي از تبار حسين(ع) قيام کرد، سالها طول کشيد تا بساط «مليجک» و آن «کدخدا» از اين کشور برچيده شود. اما برچيد شد آن هم به همت مردم با رهبري امامش.
تا هنگامي که زنده بود، به فرزندانش در اين کشور آموخت که تن به ذلت ندهند و روي پاي خود بايستند. به مردم ياد داد، آمريکا را دشمن بدانند، آن را شيطان بزرگ خطاب کنند و از توطئهها و دسيسههايش غافل نشوند. هنگامي هم که بار سفر بست، جانشين به حق او همين راه را پيمود. از دشمني آمريکا عليه مردم ايران اسلامي چيزي کم نشده است که اضافه هم شد.
مصائب و مشکلات بسياري را همين شيطان بزرگ بر سر ايران آورده است، اما مردم ايستادگي کردند و نگذاشتند که ايران اسلامي دوباره به چنگ آمريکا بيفتد. ايران شد خاري در چشمان او.
و اکنون پس از گذشت ۳۵ سال از انقلاب اسلامي ايران، با آن همه کارشکنيها، توطئهها، دسيسهها، تهديدات و تحريمهاي گسترده و کمرشکن، ايستادگي ايران اسلامي به ثمر رسيده و در بسياري از زمينههاي اقتصادي، دفاعي نظامي، پزشکي، هوا فضا و به ويژه هستهاي پيشرفتهاي شگفتانگيزي نصيب ايران شده است.
همه اين دستاوردهاي چشمگير به ويژه در حوزه هستهاي و موشکي اکنون، باعث شده است، آمريکا و همپيمانان او با چالشهاي جدي روبرو شوند.
اقدامات زيادي از جمله تهديد و تحريم عليه ايران، براي اين انجام شد تا جمهوري اسلامي دست از پيشرفتهاي خود بردارد، اکنون هم که ايران اسلامي در برابر زيادهخواهيهاي آمريکا ايستادگي ميکند، کشورهايي که اصلاً اعتقاد و تمايلي به گفتوگو با کشوري انقلابي مانند ايران را نداشته و ندارند، پاي ميز مذاکرات کشانده است.
آمريکاييها همواره هر آنچه را که خواستهاند با زور اسلحه و نظاميگري به دست آوردهاند، اما اين بار، فشارهاي تحريم و تهديد نظامي عليه ايران، براي آنها کارساز
عبور از اين همه دستاورد بزرگ در زمينههاي هستهاي ، دفاعي ، نظامي و علمي آن هم در چنين زماني غيرقابل پذيرش و يک اشتباه بزرگ استراتژيک خواهد بود. نظام اسلامي و دولتمردان جمهوري اسلامي هم همواره بر ايستادن پاي حقوق مردم ايران و دستاوردهاي آن، پافشاري کرده و تأکيد داشتهاند که به هيچ عنوان کوتاه نخواهند آمد.
آنهايي که تصور ميکنند، بايد در مقابل آمريکا کوتاه بياييم و مانند بچه حرفگوش کن، هر آنچه کاخ سفيد ميگويد، بگوييم چشم! گمان ميکنند اکنون يا دوران قاجار است که درحال و روز مستي و لايعقلي تن به ذلت ميدادند يا زمان پهلويهاست که انگليسيها و آمريکاييها براي اين کشور تعيين تکليف ميکردند.
ميزگردي براي بررسي ۱۰ سال مذاکرات هستهاي ميان ايران و کشورهاي ۱+۵ در دانشکده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران برگزار ميشود و در آن مطالبي مطرح ميشود که بسيار جاي تأسف و البته تأمل دارد. هر چند آن آقايان آزاد هستند که نظرات و ديدگاههاي خود را آزادانه بيان کنند و ما هم حق داريم آزادانه به آنها پاسخ دهيم.
به اين چند جمله که از سوي افرادي که در اين ميزگرد شرکت کرده بودند، توجه کنيد;
ـ دكتر احمد شيرزاد نماينده دوره ششم مجلس شوراي اسلامي: چرا موضوع هستهاي را ناموسي کردهايد؟ رآکتور اراک مضر است. به هيچ دستاورد هستهاي نرسيدهايم. از اين چاه (صنعت هستهاي) آبي در نميآيد. چه فرقي ميکند ۱۰ هزار سانتريفيوژ داشته باشيم يا ۱۰ تا.
ـ دكتر صادق زيباکلام: من معتقدم آنقدر که هستهاي به ما ضرر زده است، جنگ نزده است.
ـ دكتر هر ميداسباوند: بايد مشکلمان را با آمريکا حل کنيم. عوض شدن وضعيت پرونده هستهاي ايران خواست ۱۸ ميليون نفر از مردم ايران است که به آقاي روحاني رأي دادهاند. برخي تحريمها درباره حقوق بشر و حمايت از تروريست بسيار پيچيده بوده و لغو آن به مصوبه دوباره کنگره آمريکا نياز دارد.
آقاي شيرزاد به نظر ميرسد، دکتراي فيزيک اتمي داشته باشد و اين که فرقي ميان ۱۰ هزار سانتريفيوژ را با ۱۰ تا نميداند جاي تعجب دارد؟
علاوه بر اين که او به اين نکته توجه ندارد که دستاوردهاي هستهاي بومي است و اگر تعداد سانتريفيوژها فرقي ندارد که ۱۰ هزار تا باشد يا ۱۰ تا، پس چرا آمريکا اين همه دست و پا ميزند تا آنها را تعطيل کند؟!
ـ آقاي صادق زيباکلام هم به نظر ميرسد که به مانند هم فکر خود تصور ميکند و اعتقاد دارد، پيشرفتهاي هستهاي براي ايران تنها دردسر داشته است. اما پاسخي که به ايشان ميدهيم اين است که اگر اين پيشرفتها و مقاومتها نبود، آمريکا و رژيم صهيونيستي لحظهاي درنگ نميکردند و دست به حمله نظامي ميزدند. آقاي دکتر چگونه تحليل ميکند که هزينه انرژي هستهاي بدتر از جنگ بود؟!
اما آقاي دکتر هرميداس باوند، که اعتقاد دارد بايد مشکلمان را با آمريکا حل کنيم. هماکنون هم در حال همين کار هستيم، اما از موضع قدرت و اقتدار، حل کردن مشکلات با آمريکا از نظر شما چگونه بايد باشد؟ تن بدهيم به همه خواستهاي ناحق آنها، شما راضي ميشويد؟!
و اما درباره سخن ديگر او درباره برخي تحريمها به خاطر حقوق بشر و حمايت از تروريسم بسيار پيچيده است; روز گذشته دادگاه اتحاديه اروپا حماس را از فهرست گروههاي تروريستي بيرون آورد و به اشتباه چند سال پيش خود هم اقرار کرد. ايران از حماس حمايت ميکرد و به همين خاطر هم متهم به حمايت از تروريسم بود. رأي دادگاه اروپا حقانيت ايران و حماس را ثابت ميکند. درباره وضعيت حقوق بشر هم که آمريکاييها خود بزرگترين ناقض آن هستند، به اتفاقاتي که در چند ماه اخير در اين کشور افتاده و هنوز هم جريان دارد توجه کنيد آقاي باوند!
و اما درباره خواسته ۱۸ ميليون رأيي كه ادعا ميكنيد. پس خواسته بقيه مردم چه ميشود؟ از نظر شما بقيه مردم حقي ندارند؟!
اما کلام آخر، اگر کشور در دست چنين تفکراتي بود، چه اتفاقي ميافتاد؟! دو دستي در سيني زرين و طلايي تقديم «کدخدا» ميشد.
آقايان منورالفكر! حداقل سعي ميكرديد در اين ميز گرد، يك مخالف نظر و ديدگاه خودتان در كنارتان مينشست و سخنان او هم در ميان اين همه وادادگي شنيده ميشد. زياده جسارت است، تا بعد.