«مقام معظم رهبری میخواهند از همه چهرههای سیاسی موجود جامعه، به ویژه افرادی که احتمال میرود به مجلس نتوانند ورود کنند، استفاده کنند. بیکاری برای سیستم، مزاحمت ایجاد میکند. در مجمع تشخیص مصلحت، انتصاب خود افرادش هم یک جور مصلحت است. هم مصلحت است و هم باید از اطلاعات آنها در یک جائی در نظام استفاده شود که میشود.»
این حرفها را فروردین ۹۱ غلامحسین الهام، یار غار آن روزهای محمود احمدینژاد درخصوص مجمع تشخیص مصلحت نظام به کار برده بود و به نوعی میخواست غیبتهای متعدد رئیس دولت وقت در این مجمع را توجیه کند.
حرفهای غلطی که کلی جنجال به پا کرد و طیفهای مختلف سیاسی به آن واکنش نشان دادند. اتفاقا جریان اصلاحطلب و حامی دولت کنونی نیز از جمله احزابی بودند که در رسانههایشان از خجالت الهام درآمدند و تیترهایی نظیر «سخنان عجيب الهام درباره مجمع تشخيص»، «الهام مجمع تشخيص را جاي بيكاران دانست»، «اظهارات عجيب الهام درباره مجمع تشخيص»، «مطالب سوال برانگيزي را درباره مجمع تشخيص» و... را درشت کار کردند.
یکی از رسانهها هم مطلب درستی را منتشر کرده بود که در بخشهایی از آن آمده بود: «آقای الهام، براستی مجمع به عنوان مظهر خرد جمعی در جامعه اسلامی از شماری افراد بیکار تشکیل شده است؟... آیا مشورت دادن به رهبری و تنظیم سیاستهای کلی نظام - که هندسه اساسی نظام و سه قوه است - به عدهای افراد بیکار سپرده شده است؟...اساسا این چه رویکردی است که در عرصه سیاسی ایران رشد کرده است که برای کینهکشی از یک شخص، همه تصمیمات مملکتی، حتی تصمیمات رهبر انقلاب را زیر سؤال میبرند؟»
البته متوجه نمیشویم که چرا از این تیترها و اظهارنظرها در حال حاضر خبری نیست؟
روسای قوا تقریبا هروقت دلشان بخواهد در جلسات شرکت میکنند و به گواه آمار، طی یک سال اخیر پای ثابت فهرست «غایبان» جلسه بودهاند. با نگاهی به جدول کاملا مشخص میشود که از مجمع ۲۴ جلسه آخر مجمع در یکسال اخیر تنها ۶ جلسه بوده است که روسای هرسه قوه در آن حاضر بودهاند و در مابقی جلسات هم اغلب روسای قوای مجریه و قضائیه پای ثابت غیبت بودهاند.
حالا سوال اینجاست، که چرا در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام که به قول آن رسانه معروف «هندسه اساسی نظام و سه قوه» در آن مصوب میشود، چطور میتوان غیبتهای پرتکرار سران قوا را توجیه کرد؟
چرا کسی نمیگوید آیا آقایان هم مثل سخنگوی دولت اسبق، مجمع تشخیص را جای «بیکاران» میدانند یا جلسات آنرا فاقد ارزش میدانند؟ چرا صدای رسانهها درنمیآید و این «سکوت» سرسامآور همچنان ادامه دارد؟ اگر به زعم آقایان مجمع تشخیص مصلحت کارکرد خود را از دست داده، آقایان میتوانند به رهبری مشورت دهند. اگر حضور سران قوا ضروری نیست و مثلا شرکت در «شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا» بیشتر گرهی از زندگی مردم و جامعه باز میکند (که تجربه جلسات چند ماه گذشته مشخص میکند این دورهمی روسای قوا چقدر در کنترل شرایط فاجعهبار اقتصادی موثر بوده!) خب میتوانند زمان یکی از جلسات را با هماهنگی تغییر دهند؟
شاید مشکل جای دیگری است و مثلا ترکیب این دوره، مورد علاقه حضرات سران قوا نیست؟ آیا این مهم ندانستن تصمیم و حکم رهبری تلقی نمیشود؟
نویسنده: مهدی رجبی