يکشنبه ۸ دی ۱۳۹۸ - ۲۱:۲۶
کد مطلب : 112216

فتنه‌های گیج کننده

زمان هایی که کشور به فتنه دچار می شود اتفاقاتی می افتد که ناگوار است و ناخوشایند، در این میان فتنه گران هم دست به کار هستند و آتش بیار معرکه تا

زمان هایی که کشور به فتنه دچار می شود اتفاقاتی می افتد که ناگوار است و ناخوشایند، در این میان فتنه گران هم دست به کار هستند و آتش بیار معرکه تا شعله را افزون کنند.
زمانی که فتنه ای بپا می شود، چه باید کرد؟ با فتنه گران همراه شد یا کنار کشید و تماشا گر شد؟ یا شاید هم بهتر است بُرید و در جرگه ریزش کنندگان انقلاب قرار گرفت؟!
حتی می توان تندتر شد و از بزرگان انقلاب هم انتقاد کرد که چرا تصمیمی نمی گیرند که مقصران فتنه تنبیه شوند، به این میگویند جلوتر از رهبری و ولی فقیه،راه افتادن، افراطی که میگویند همین است.
دچار شدن به هر یک از آن تصمیمات، یعنی گیج شدن، تشخیص ندادن به این که اکنون چه باید کرد، حق و باطل را نتوان تمیز دادن، این می شود که در یک گیجی و منگی عمیق فرو می رود و نمی داند چه تصمیمی بگیرد، حتی گاهی به این طرف غش می کند گاهی به طرف دیگر، به این می گویند فتنه های گیج کننده که خدا نکند آدم را دچار و مبتلای خود کند.
در تاریخ به ویژه تاریخ اسلام نمونه های بسیاری یافت می شود که مردم و خواص دچار این فتنه های گیج کننده شده اند و هم برای خود دردسر ساز شده اند و هم برای دیگران که حکومت اسلامی باشد.
طلحه و زبیر از همان دست افرادی بودند که در زمان حضرت امیر المومنین علی (ع) دچار فتنه گیج کننده شدند و بر روی رهبر خود شمشیر کشیدند.
این دو از صحابه رسول الله (ص) بودند که خدمات بسیاری به اسلام کردند، اما با وجود بیعت با علی (ع) پس از چندی مقابل امیرالمومنین قرار گرفتند و دشمن ایشان شدند و سرنوشتی بر سر آن دو آمد که در تاریخ نوشته شده است.
در فتنه هایی که برای ایران تدارک دیده میشود، هر بار اتفاق تازه ای می افتد، اتفاقی که باعث تغییر و تحولاتی نیز می‌شود. عده ای سرخورده می شوند، عده ای ایمانشان مستحکمتر می گردد، برخی دیگر بی تفاوتر می شوند و شاید هم کوچ کنند و بروند، عده ای دیگر اما تندتر می شوند، افراطی تر عمل می کنند و حتی خود را محق می دانند که از رهبر خود نیز جلوتر بروند چرا که اعتقاد دارند او مماشات کرده و با ملایمت رفتار کرده و تصمیم گرفته است. در این بین، در میان مردمانی که رفتارهای گوناگونی از خود بروز می دهند، خوبانی فرو می ریزند، ریزش می کنند، شک می کنند و از این شک به یقین باطلی می رسند که تلخ است.
در اینجا است که نقش و جایگاه رهبری بیشتر از پیش پررنگتر از گذشته باید با توجه بیشتر روبرو شود، توجهی که اگر از سوی مردم و خواص همراه باشد، چشم فتنه های بعدی را کور می کند.
نباید اینگونه باشد که همه خود را تحلیلگر، مفسر و کاردان و متبحر بدانند و از تصمیمی که برای بنزین که با حمایت رهبری از تصمیم سران قوا اجرایی شده انتقاد کنند که چرا ایشان با آن تصمیم مخالفت نکرد؟!
منتقدین اگر مو می بینند او پیچش مو را می بیند و به همین خاطر است که اگر هم انتقادی داریم به برخی تصمیمات رهبری با اندکی تعمق و تأمل به جوابی خواهیم رسید که پاسخ شک هایی است که فتنه در مغزمان انداخته است.
پس بی گدار به آب نزنیم، قضاوت زودهنگام نداشته باشیم، تصمیم نادرست نگیریم، احساساتی رفتار نکنیم و تصور نکنیم هر آنچه که ما مردم و خواص می دانستیم از عواقب و مسائل بعدی تصمیم سران قوا که با محوریت دولت اجرایی شد، رهبری نظام و دیگر مسئولان ارشد کشور نمی دانستند.
بهتر از ما هم می دانستند اما بحث همان مثال مو و پیچش مو است که ما نمی بینیم.
کمترین حالتی که می توانیم به آن اندکی تفکر داشته باشیم این است که اگر هر حکومت دیگری با این همه فتنه روبرو بود تاکنون سقوط کرده بود و هیچ حکومتی هم نمی تواند چنین فتنه های سنگینی را تحمل کند حتی آنهایی که خود را دموکرات ترین حکومت ها می دانند و ساختار سیاسی خود را بهترین ساختار ممکن تصور می کنند ساقط شده بودند و طومارشان پیچیده شده بود.
کافی است به عمق قضایایی که بر سر ایران می آورند، نگریست تا به بسیاری از نامکشوفه هایی که در فتنه ها پنهان مانده رسید.
صحنه و عرصه، کارزاری سخت و حساس است، برای گذار از این میدان که به فتنه اکبر می ماند، تنها راه اصلح، تبعیت از رهبری است، که اگر تصمیم ایشان در ماجرای فتنه بنزین نبود، سرنوشتی بس نامعلوم در انتظار ایران اسلامی قرار داشت. 

نویسنده: اتاق خبر ۲۴

https://siasatrooz.ir/vdca6un6i49n6u1.k5k4.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی