جهان امروز با بحرانی به نام کرونا ویروس مواجه است که تنها راه مقابله با آن نیز همگرایی و اتحاد سراسری و بهره گیری از تمام امکانات، ورای مرزهای سرزمینی است. میتوان گفت جنگی واحد با بحرانی در جریان است که همه کشورها را درگیر کرده و عدم همگرایی و اتحاد و نگاه یک جانبه موجب استمرار این بحران برای سراسر جهان میشود. در این میان که تمام کشورها درگیر بحران کرونا شدهاند نقش سازمانها و نهادهای بینالمللی بیش از پیش نمود می یابد. نهادهایی همچون صندوق بینالمللی پول، بانک جهانی، سازمان ملل متحد، یونیسف و... در این شرایط بحرانی است که میتوانند ماهیت و کارکرد واقعی خویش را به نمایش گذارند. نکته قابل توجه آنکه نوع رفتار این نهادها همچنان ابهامات بسیاری ایجاد کرده است چنانکه سازمان ملل به محلی برای ابراز تاسف از آمار بالای تلفات مبدل شده و یا صندوق بینالمللی پول که به رغم ادعای اختصاص ۵۰ میلیارد دلار برای کشورهایی که با کرونا مقابله میکنند از اجرای این تعهد خودداری میکند که نمود آن را در رد درخواست جمهوری اسلامی به عنوان پیشگام مبارزه با کرونا در غرب آسیا برای برخورداری از این تسهیلات میتوان مشاهده کرد چنانکه در همین چارچوب علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی در توئیتی با اشاره به مخالفت آمریکا با درخواست اعطای وام ایران از صندوق بینالمللی پول نوشت: «مخالفت آمریکا با درخواست وام ایران از صندوق بینالمللی پول نقض «قاعده آمره حق بر سلامتی» است. دولتهای ثالث دو تعهد دارند، قطع همکاری با دولت ناقض و اقدام برای رفع وضعیت غیرقانونی.» این رویکرد غیر مسئولانه از سوی صندوق بینالمللی پول در حالی صورت گرفته است که به رغم مخالفت بسیاری از کشورها با این اقدام، کشورهای اروپایی به حمایت از آمریکا پرداختهاند و صرفا به کلمه تاسف خوردن بسنده کردهاند. این ابراز تاسف در حالی بیان شده که در کارنامه کرونایی این کشورها نیز چند نکته مشاهده می شود نخست آنکه کشورهای اروپایی در رفع موانع دست یابی ایران به تجهیزات و امکانات لازم برای مقابله با کرونا اقدامی صورت نداده که ادامه تحریمها را نیز در پیش گرفته و صرفا به فضای تبلیغاتی اجرای گام های مقدماتی کانال مالی مشترک ایران و اروپا پرداختند اما در عمل گامی برای رفع تحریمها بر نداشتند.
دوم آنکه کشورهای اروپایی به بهانه مشغول بودن به کرونا در حالی از اجرای تعهدات برجامی خود سر باز میزنند که چنان علیه قرار گرفتن ماهواره نظامی ایران بر مدار زمین موضع گیری کردند که گویی هیچ مشغلهای به نام کرونا ندارند و تنها مسئله آنها موضع گیری علیه ایران است که نمود آن را در مواضع انگلیس، آلمان و فرانسه میتوان مشاهده کرد در حالی که جهانیان اذعان دارند که این ماهواره مغایر با قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت نبوده و این حق جمهوری اسلامی است که در عرصه فضایی ایفای نقش نماید. با توجه به آنچه ذکر شد میتوان گفت که اروپاییها نه قطع همکاری با دولت ناقض یعنی آمریکا را انجام دادهاند و نه اقدام برای رفع وضعیت غیرقانونی را. این نوع رویکرد اروپاییها دو گزینه را مطرح میسازد اولا آنکه هر چند آمریکا با بحرانهای شدید داخلی و جهانی مواجه است و کرونا بر ابعاد رسواییاش افزوده است اما کشورهای اروپایی چنان ضعیف هستند که جرات مقابله با همین آمریکای ضعیف شده را ندارند و ثانیا آنکه اروپا خود را ملزم به حفظ سلطه گری استعماری نظام سرمایه داری میداند و حاضر به دست کشیدن از این رویکرد نمیباشد. در صورتی که هر کدام از این گزینهها مطرح باشد نتیجه نهایی یکی است و آن اینکه اروپا در قبال بحران کرونا نشان داد که اروپا نمیتواند طرف قابل اعتمادی باشد حال آمریکایی وجود داشته باشد یا نباشد. لذا در دوران پسا کرونا اروپا نیز مانند آمریکا در پشت نوار قرمز فاصله گزاریها قرار میگیرد و باید دانست که عدم رعایت این فاصله گزاری و دلبستن به وعدههای آنها نمیتواند دستاوردی داشته باشد. اروپا نیز مانند آمریکا ویروسی هستند که تنها واکسن مقابله با آنها مقاومت و تسلیم نشدن در برابر زیاده خواهیهای آنها است.
نویسنده: قاسم غفوری