یکی از میراث غلط بازمانده از دولت قبل، آمارسازی فرهنگی است. آمارسازی بدون تاثیر کلان، در این حوزه همچون یک موج اشتباه، صرفا موجب تهییج بیهوده افکار عمومی خواهد شد.
نمونه اخیر این آمارسازی، اظهارات اخیر علی جنتی وزیر محترم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. ایشان در جشن خانه سینما به سبک و سیاق مدیران فرهنگی سابق آمارساز، فرمودند: من میخواهم همه کسانی که ناراحت هستند از جمله ائمه جمعه، روحانیون و نمایندگان مجلس به عنوان فردی که همه عمر خود را در انقلاب گذاشته تأکید کنم و بگویم سینمای ایران با افتخار پرچم مقابله با تهاجم فرهنگی را بالا گرفته است.
ضمن تامل و تعمق در این اظهار نظر احساسی خاص، باید چند نکته را یادآور شد. جناب آقای وزیر به دلیل عدم داشتن تیم پژوهشی به برخی حوزهها اشراف کامل ندارند و به دلیل عدم اطلاع کافی، چنین لب به سخن گشودهاند.
آنچه از نظر ایشان سینمای مطلوب است، از جانب بسیاری از کارشناسان اصیل فرهنگی ، سینمای مطلوب نیست. طبق آمار دقیق ، فنی و کاملا کارشناسانه میتوان گفت که سینمای کنونی که پرچمدارش «من سالوادور نیستم»و «پنجاه کیلو آلبالو»، «فروشنده» و«آب نبات چوبی» است مصداق سینمای ارزشمند نیست، بلکه در تحلیلی کلان مروج ضد ارزشهاست.
آقای وزیر فیلمهای خارجی را خوب تماشا نمیکنند ، طبق آمار رسمی کارشناسان داخلی و خارجی ، ۷۰ درصد فیلمهای هالیوودی که رسما توسط صهیونیستها تولید میشود (با در نظر گرفتن چهارچوبهای فرهنگ عامه آمریکایی) ، بر مبنای ارزشهای خانواده (حتی به سبک آمریکایی آن) است. این در حالیست که ۷۰ درصد فیلمهای ایران طبق برآورد فنی و دقیق (منطبق برفرهنگ عامه ایرانی) پاشنه آشیلی برای ارزشهای خانواده است. نمونه اش همین کوچه بی نام است که اثری ضد خانواده است و در پیش چشمان وزیر جوایز مهم جشن خانه سینما را دریافت میکند.
معادله خیلی هم پیچیده نیست. ۸۰ درصد فیلمهای خارجی تولید کمپانیهای صهیونیستی با کمی اصلاح از رسانه ملی قابل پخش است اما از میان آثار تولید شده در سینمای ایران ۵ درصدشان هم از رسانه ملی قابل پخش نیست. واقعا سئوال اینجاست ما هول کدام حلیم شده ایم؟!
آیا ایشان تا به حال به این موضوع اندیشیده اند که بسیاری از تولیدات هالیوودی از رسانه ملی قابل پخش است اما فیلمهایی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پروانه ساخت و نمایش میدهد از رسانه ملی قابل پخش نیست!
در پاسخ به اظهارات وزیر محترم همین مقدار کفایت نمیکند و باید این بحث را پیش کشید که در رقابتی تنگاتنگ در ترویج نوع ارزش دقیقا مقابل سینمای هالیوود ایستادهایم.
عالیجنابان فرهنگ خیالشان راحت باشد که سینمای ایران به هیچ عنوان ابزار مبارزه با تهاجم فرهنگی نیست، بلکه پیکره محتوایی سینمای کنونی خود ابزاری در راستای تخریب بنیادین ارزشهاست و مصداق تهاجمی از درون و خنجری کینه توزانه در جبهه خودی است!
سینمای کنونی ایران، غیر از چند مورد خاص نه سینمایی سرگرم کننده است نه سینمایی اندیشمندانه. سرگرم سازیاش همچون فیلم پنجاه کیلو آلبالو به اروتیسم ختم میشود و فیلمهای متفکرانه اش مثل آبنبات چوبی به رابطه جنسی مردی با خواهر همسرش تاکید و اشاره دارد.
پس قاطعانه باید گفت که در مقابل ابزار و ادوات تهاجم دشمن، سینمای ایران حتی مسکن التیام بخشی هم نیست و صرفا یک آبنبات چوبی تلخ است که به تلخ کامی عمومی منجر خواهد شد.
ایشان در اظهاراتشان به روند صعودی گیشه سینماها اشاره داشتند. اما مهتران و سروران فراموش نکنند که فروش ۱۰۰ میلیاردی سینمای ایران را قطعا، حتما و مطمئنا مدیون شبکه مهاجم GEM TV هستند.
یاور اصلی سازمان سینمایی، شبکهای است که محتوایش به شکل اثبات شدهای مغایر با ارزشهای فرهنگ عامه ایرانی است و از سوی دیگر GEM و «فارسی وان» یاوران محتوایی سینمای ایران هستند. قطعا محتوای فیلمی مثل پنجاه کیلو آلبالو در مورد تبیین رابطه مثلثیوار دو مرد و یک زن بیشتر به سریالهای کلمبیایی شباهت دارد و نمونه دست چندمی از فیلمفارسیهای گذشته است.
«آب نبات چوبی» و رابطه مردی با خواهر زنش، نمونه دست چندم سریالهای ترکی است و هیچ ربطی به فرهنگ عامه ندارد و وزیر محترم برای تهییج بیهوده افکار عمومی در نهایت با پشتوانه فاخر فیلمی همچون ایستاده در غبار ، آمار سازی میکنند که تولیدش هیچ ربطی به سینمای مافیایی ایران و وزارت فرهنگ و ارشاد ندارد.
جناب وزیر محترم، در بخش دیگری از فرمایشات خود به این موضوع اشاره دارند اگر سینماگران ما نبودند همه پردههای سینما را هالیوود فتح کرده بود اگر آنها نبودند جوانان ما مصرفکننده تولیدات آمریکایی بودند. امروز افتخار میکنیم که مردم خودشان ماهوارههای خود را خاموش میکنند و شبها در جلوی سینما برای دیدن آثار ایرانی صف میکشند. باید قدر این سینما را بدانیم.
این مشی و روش نکوهیده در نوع آمارسازی اغراق آمیز را میتوان با اشارات راهبردی حضرت آیت الله خامنهای تحلیل و بررسی کرد. یکی دو چند روز پیش بود که معظم له در دیدار دست اندرکاران سرشماری نفوس و مسکن خاطرنشان کردند: در آمارها هم باید وضعیت موجود تبیین شود و هم «روند تغییرات» شناسایی شود تا در روزگار کنونی که سرعت تغییرات در آن بسیار زیاد است، مسئولان و تصمیمگیران کشور در اثر تغییر روندها غافلگیر نشوند. در هر صورت، دستکاری در آمارها که در معرض قضاوت مردم فهیم نیز قرار دارد، گناهی کبیره است.
آقای وزیر خبر ندارند که طبق آماری که خودشان چند هفته قبل در گفتگو با خانه ملت بدان اعتراف و اذعان داشتهاند ۷۰ درصد مردم کاربر شبکههای ماهوارهای هستند و چه اتفاقی خاصی در عرض چهار هفته و در جشن خانه سینما افتاده است که جناب آقای وزیر محترم ارشاد اعلام میکنند ماهوارههای مردم خاموش شده است؟! چطور شده که در عرض کمتر از چهار هفته رویکرد مردم نسبت به شبکههای بیشمار سرگرم کننده ماهوارهای تغییر کرده است؟!
یکی از شگردهای آمار سازی در مدیریت فرهنگی این است که در هر وضعیت خاص فرهنگی آمارها را به نفع رویدادی که در آن حضور داریم تغییر دهیم و این تغییر متاسفانه در عرض چهار هفته در خاموش شدن ماهوارههای عجیب و غریب میرسد. یعنی مردم فهیم ایران که طرفدار ارزشهای خانواده مدار هستند، ظرف کمتر از چهار هفته طرفدار سینمای ضد ارزش وزارت فرهنگ شدند؟!
سکانداری عرصه فرهنگ و نشستن پشت میز قمار فرهنگ، در مواجه با دشمن قطعا کار بسیار دشواری است و این آمارهای شفاهی - کذایی صرفا موجب تنویر افکار عمومی نخواهد شد.
وزیر محترم در ادامه بیاناتشان اشاره کردند "میدانیم تیراژ فیلمهای آمریکایی در شبکه نمایش خانگی کاهش یافته و آثار ایرانی در آن رونق پیدا کرده است. ما با افزایش ۲۱۸ درصدی تیراژ فیلمهای ایرانی در شبکه نمایش خانگی روبهرو بودیم این در حالی است که آثار خارجی ۴۱ درصد کاهش داشته است. اینکه جوانان ما میل به دیدن آثار خارجی ندارند و آنها خود ماهوارهها را خاموش میکنند نیز میتواند از نکات مهم باشد.
دشمن در میز قمار فرهنگ در هر دوره زمانی آسهای تازهتری رو میکند و عالیترین مقام فرهنگی این سرزمین با یک سخنرانی نه چندان معقولانه بازی جنگ نرم را برده میپندارد!
جناب وزیر قطعا از آمارهای رسمی در شبکههای اینترنتی خبر ندارند. با سری به آمار دانلودهای شبکههای پخش فیلم خارجی به سادگی میتوان فهمید فیلمهای درجه چندم هالیوودی مثل «بتمن علیه سوپر من؛ طلوع عدالت» در چهار سایت غیر رسمی، مرجع غیر قانونی دانلود، بیش از ۱۲۰هزار بار یک فیلم دانلود میشود در صورتیکه در خوشبینانهترین حالت روزانه کمتر از ده هزار نفر به سینما میروند.
آقای وزیر خبر ندارند که با گل به خودی رئیس سازمان سینمایی مجرای شبکه نمایش خانگی برای توزیع فیلمهای هالیوودی کور شد و مردم چون خوراک خوبی در شبکه نمایش خانگی نداشتند به جای فیلمهای هالیوودی، سریالهای اروتیک ترکی و خیانت آمیز تماشا میکنند.
پخش و توزیع فیلمهای هالیوودی خطر نیست، خطر واقعی، تهاجم بی وقفه شبکههای ماهوارهای است که همچنان در خانههای مردم روشن هستند و با «پنجاه کیلو آلبالو» و «من سالوادور نیستم» موج بی وقفه اتهام را نمیتوان خاموش کرد.
احتمالا کسانی که این آمار را به آقای وزیر دادهاند همان کسانی هستند که آمار دادهاند فلان بازیگر سینمای فارسی دوران قبل از انقلاب اسلامی در کلی فیلمهای ارزشی بازی کرده است و باید در دولت تدبیر و امید از ایشان تقدیر رسمی شود.
بی شک علی جنتی در امر وزارت به هیچ عنوان نمیتواند از محمد حسین صفار هرندی پیشی بگیرد. دوره وزیر فرهنگ دولت نهم را باید به عنوان دوره تراز فرهنگی یاد کرد. در همان دوره عکس ماهنامه سینمایی «فیلم» که به عنوان یکی از روشنفکرانه ترین مجلات سینمایی کشور شناخته میشود، پس از جشنواره بیست و هفتم فیلم تیتری را درج کرد که باید جناب آقای جنتی این تیتر را بارها مرور کنند.
در اصولگرایی ترین دوران وزارت فرهنگ، ماهنامه فیلم در آخرین ماههای وزارت هرندی تیتری درج کرده با این عنوان؛ " هوا دلپذیر شد" .
یعنی هوای سینما دلپذیر شد. قاضیان رسانهای اگر در قضاوت خود اندکی سیاسی کاری لحاظ نکنند باید سالهای ۱۳۸۵ تا سالهای ۱۳۸۷ را بهترین دوران سینمایی کشور قلمداد کنند،آنهم در دورانی که سیاستهای فرهنگی کشور به تندروی متهم است و مغرضان رسانهای همچنان بر این مفهوم نه چندان معقولانه اصرار دارند.
در دوران صفار هرندی نمایش و توزیع فیلمهای خارجی که اشاعه دهنده ایدئولوژی خطرناک غرب نبودند در شبکه نمایش خانگی به وفور افزایش یافت. بخش نظارتی معاونت سینمایی وقت، بسیار دقیق در این حوزه عمل میکرد تا مبادا آثار خارجی نامطلوب در شبکه نمایش خانگی توزیع شود و به همین دلیل زمینه و توسعه رونق شبکه نمایش خانگی فراهم شد و این روند تا نیمه اول سال ۱۳۸۷ ادامه یافت. واقعا در آن دوران بود که شبکههای ماهوارهای خاموش شدند.
یعنی در مواجهه با تهاجم نرم به سادگی از ابزار خود دشمن استفاده شد. پس از آن دوران با مدیریت غلط فرهنگی، بازار شبکه نمایش خانگی کلا تعطیل شد و نتیجه اش روزگار فعلی شد که مردم به جای دریافت آثار تعدیل شده و مناسب با فرهنگ عامه ایرانی، به صورت مستقیم کاربر واقعی تولیدات هالیوودی شده اند.
آقای وزیر باید در ارائه آمار کمی متانت داشته باشند و با دیدن چند سینماگر ذوق زده نشوند و کارت سبز ایستادگی در مقابل دشمنان فرهنگی را به سینه چند گروهبان آویزان نکنند، چون ژنرالهایی داریم که در شأن خود نمیبینند در جشن خانه سینما شرکت کنند. (مشرق)