ايران، حل بحران کنوني عراق را در توان داخلي دولت و ملت عراق ميداند و همه تلاش خود را در تقويت همگرايي داخلي بخشهاي مختلف پازل قدرت در عراق معطوف کرده و نشانههاي موفقيت اين سياست را ميتوان در نزديکي مواضع بخشهاي مختلف حاکميتي و مردمي در عراق مشاهده کرد.
آگاهان سياسي به خاطر دارند که حدود ۷ ماه پيش نزديک به بيست ميليون شيعه عراقي در روز اربعين حسيني در کربلا حضور پيدا کردند و قدرت و عرق ملي و مذهبي خود را به رخ جهانيان کشيدند. چگونه ممکن است چنين مردمي حريف چند هزار تروريست مزدورنشوند؟
از سوي ديگر برخلاف سوريه که نيروهاي آن تجربه درگيريهاي داخلي و مواجهه فراگير با پديده تروريزم را نداشتند و تنها به ارتش کلاسيک خود متکي بود، عراق دستکم ۳۰ سال تجربه چنين درگيريهايي را دارد و سازمانهاي شبه نظامي نظير سپاه بدر، جيش المهدي، عصائب حق و... را در اختيار دارد و ميتواند در مدت کوتاهي مناطق اشغال شده درسه استان سنينشين را آزاد نمايد.
مخمصه عجيب آمريكا در عراق:
آمريکا در عراق به مخمصه عجيبي گرفتار آمده است. تغيير دولت در عراق از طريق تروريزم وحشي آخرين شانس و ابتکارآمريکا به حساب ميآمد. اگر دولت کنوني عراق از اين بحران، سربلند بيرون آيد كه خواهد آمد، مسلما دولت عراق به اصلاح «نظم کنوني» و مسامحههاي خسارتباري که در اعمال حق حاکميتي اکثريت انجام شده، مبادرت ميورزد.
ارتش عراق قطعا اصلاح جدي خواهد شد و از وضع متفرق کنوني به وضع منسجم تبديل ميشود. کمااينکه اين اصلاحات جدي، دستگاه امنيتي عراق را نيز در بر خواهد گرفت. اين ضمن آنکه موضع دولت در مواجهه با اختلافات داخلي را تقويت کرده و به آن امکان فيصلهدهندگي ميدهد، آمريکا و رژيمهاي ترکيه و عربستان را به شدت نگران ميکند.
كارشناسان و بحران عراق:
عليرغم هياهوهاي فراوان و عمليات رواني گستردهاي که با محوريت طرفهاي بينالمللي و منطقهاي صورت ميگيرد، كارشناسان خبره در امور خاورميانه بر اين باورند كه؛ اولاً اين يک بحران فراگير نيست و عليالاصول ازسه استان سنينشين الانبار، صلاحالدين و نينوا فراتر نخواهد رفت. البته تروريستها در آينده هم مثل گذشته سعي ميکنند از طريق اقدامات امنيتي - بمبگذاري - و نه نظامي استانهاي مرکزي و جنوبي و شرقي - که عمدتاً شيعهنشين ميباشند - را ناامن کنند. کمااينکه اين استانها عليرغم شهدايي که نثار استقلال عراق و حاکميت ملي خود کردهاند، هيچ زمان به اشغال تروريستها در نيامدهاند.
البته اين سخن به اين معنا نيست که سيطره نسبي تروريستها درسه استان سنينشين اهميت ندارد. چطور ميتوان بحران سه استاني که اگرچه حداکثر ۱۸ درصد جمعيت عراق را به خود اختصاص دادهاند، ۴۶ درصد خاک عراق را شامل ميشوند، کماهميت دانست و نيز چگونه ميتوان تأثير اين بحران بر استانهاي همجوار، از جمله نجف و کربلا را ناديده گرفت. صحبت بر سر اين است که يک موج تبليغاتي وانمود ميکند که اين موج آنقدر قدرت دارد که ميتواند حکومت را در بغداد ساقط کرده و برکل عراق سيطره يابد. اين گروه اگر اينقدر قدرت دارد چرا در سوريه شکست خورده و دائماً در حال فرار است؟ اين در حالي است که قدرت مذهب، مردم و دولت در عراق بيش از سوريه است.
مواجهه عربستان با موانع جدي درعراق:
برخي تحليل گران برجسته ايراني درحوزه بينالمللي اعقاد دارند؛ بحران در عراق زودتر از بحران در سوريه به ضعف ميگرايد چرا که عربستان بعنوان مهمترين حامي تروريزم در منطقه با موانع جديتري در عراق مواجه ميباشد. در عراق نزديک به ۶۰ درصد جمعيت را شيعيان و نزديک به
۲۰ درصد را کردها تشکيل ميدهند و اين دو گروه بزرگ عراقي به يکديگر وابستگي و دلبستگي تاريخي و سياسي دارند. عربستان نميتواند به اهل سنت عرب عراق - ۱۷ درصد جمعيت - تکيه کند چرا که از يکسو اکثريت سنيها در عراق به عربستان خوشبين نيستند و از سوي ديگر وقتي دامنه بحران در عراق بالا ميگيرد بيش از هر طايفهاي، به سنيها لطمه ميزند کمااينکه اين روزها آنان از دو سو در معرض آسيب قرار گرفتهاند.
حجم کشتهها در عراق در اين دو استان صلاحالدين و الانبار از هر جاي ديگر عراق بيشتر است. طبعاً اهل سنت براي مدت طولاني نميتوانند اين وضع را تحمل کنند. در سطح بينالمللي نيزآن حمايتي که از تروريزم در سوريه امکانپذير بود در عراق امکانپذير نيست وازاين روحمايت غرب از تروريزم درسوريه آشکار و در عراق پنهاني صورت ميگيرد.
دشمنان درصدد تحقق تجزيه عراق:
درحال حاضر، آمريكا، انگليس، عربستان سعودي، رژيم صهيونيستي و بعضي شيخنشينهاي خليج فارس، بدون آنكه با صراحت چيزي بگويند، درصدد تحقق تجزيه عراق و تقسيم آن به سه كشور هستند. اين توطئه هر چند ممكن است در اثر هوشياري مردم و اقدامات مرجعيت به مرحله عمل نرسد، ولي از سخنان ديروز رهبران كردهاي عراق كاملاً پيداست كه به مرحلهاي رسيده كه ميتواند براي مسئولان عراقي و مردم اين كشور دردسرساز باشد.
نكته مهم اينست كه اگر توطئه تجزيه عراق به سه كشور كردستان، عراق اهل سنت و عراق شيعه به اجرا درآيد، اين واقعه بيش از همه به زيان كردها خواهد بود. كردها هر چند ممكن است اين واقعه را گام اول براي يكپارچه ساختن كردستان شامل مناطق كردنشين عراق، سوريه، ايران و تركيه بدانند، ولي اولاً تحقق چنين رويائي بسيار دور از واقعيت است و ثانياً هر قدم كه در اين زمينه برداشته شود، كردها را با مشكلات فراواني مواجه خواهد كرد كه قطعاً از ادامه چنين طرحي پشيمان خواهند شد.
آمريكا، انگليس، رژيم صهيونيستي و همراهان منطقهاي آنها كه از تجزيه عراق حمايت ميكنند، نه خيرخواه كردها هستند نه اهل سنت عراق و نه شيعيان اين كشور. غربيها مطامع استعماري خود را دنبال ميكنند، صهيونيستها به دنبال امنيت و گسترش قلمرو نفوذ خود در منطقه خاورميانه و تحقق شعار "از فرات تا نيل" هستند و شيوخ مرتجع عرب نيز چشم ديدن يك عراق قدرتمند با حكومت مردمي را كه حجتي است براي ملتهاي منطقه ندارند.
ضرورت وحدت و مديريت يکپارچه در عراق:
مجموعه رهبران سياسي شيعه از گروههاي گوناگون در برابر انتقاد مردم عراق قرارگرفتهاند که با سهمخواهي خود از هرم قدرت سياسي عراق و مشغول شدن به بازيهاي سياسي، موجب تضعيف دولت مستقر در عراق شدهاند و امروز نتيجه رفتارهاي غلط سياسي خود وتشديد اختلافها را در يورش تروريستي داعش با همراهي هواداران رژيم صدام از بعثيهاي گذشته ميبينند. مهمترين عامل داخلي اين تهاجم تروريستي و البته موفقيت نسبي آنها در اشغال چند شهر در عراق، ضعف مجموعه حاکميت در بغداد است که بجاي وحدت براي مديريت يکپارچه در عراق، دچار تفرقه شديد سياسي شدند و اساس کار خود را، تصاحب بيشتر از سهم سياسي و قدرت قرار دادند. از شرايط امنيتي در کشور غافل شدند و ميدان را براي مانور دشمنان باز گذاشتند. اگر چه امروز نخست وزيرعراق از توطئه سازمان يافته در خارج از عراق، بخصوص از چند کشور عربي همسايه ميگويد، اما همين توطئه طراحي شده، بستر اجرايي مناسب خود را در ضعف و تشديد اختلافهاي دروني در حاکميت عراق پيدا کرد.
دولت آمريکا به دنبال فرصتطلبي سياسي در عراق:
دولت آمريکا به دنبال فرصتطلبي سياسي در عراق است و به دنبال اين است که برنده قانوني رقابت سياسي را با فشار غيرقانوني از حقوقاش منصرف کند. متوهم است که بتواند ايران را در جريان مذاکرات هستهاي به بهانه گسترش همکاريهاي منطقهاي با خود همراه کند. پيامدهاي اين سياست حتي اگر درکوتاهمدت جايگاه آمريکا را نزد متحدان عرباش در منطقه ارتقا دهد، در بلند مدت منافع اين کشور را تهديد ميکند.
عراق کشوري است که پس از سالها خفقان زير چکمه استبداد بعثي، دارد اندکي طعم دموکراسي و حاکميت قانون را تجربه ميکند. کشوري است که فارغ از نحسي داعش، هنوز در تعريف و تثبيت هويت واحد ملياش موفق نشده و در ابتداي راه است. پرونده عراق همچنان در وزارت خارجه و وزارت دفاع آمريکا باز است و بدون شک به عنوان کارنامه مداخله سياسي و نظامي ايالات متحده در خاورميانه مورد قضاوت قرار ميگيرد.
تنها راهحل منطقي و قانوني براي حل بحران ايجاد شده در عراق:
در اين شرايط راهحل منطقي همان است که مرجعيت شيعي در عراق آن را توصيه کرده است. مقابله نظامي در قالب ارتش عراق و بسيج مردمي با فتنه فرقهاي و تروريستي در اين کشور، همزمان با ادامه روند سياسي براي تشکيل دولت جديد در موعد مقرر تنها راهحل منطقي و قانوني براي حل بحران ايجاد شده در عراق است. دادگاه فدرال عراق نتايج انتخابات پارلماني را تاييد کرده است.
قانون اساسي اين کشور نيز زمانبندي مشخصي را براي تشکيل مجلس، انتخاب رئيس مجلس، انتخاب رئيسجمهور و نخستوزير و تشکيل دولت جديد ارائه کرده است که مرجعيت در عراق بر پايبندي به اين زمانبندي تاکيد ويژه دارد.
جان كلام:
شرايط کنوني عراق از پيچيدگي خاصي برخوردار است. بايد توجه داشت موقعيت فعلي شيعيان عراق - که در بر گيرنده برخي امتيازات سياسي و اقتصادي و اجتماعي است - در شرايطي شکننده قرار دارد. پايداري اين موقعيت از دشواريهايي برخوردار است. زيرا از يکسو آمريکا و اردوگاه غرب خواهان تغيير جغرافياي سياسي به نفع شيعه نيست و بنابراين تمام تلاش خود را به کار خواهند گرفت تا همه امکانات را براي تضعيف جبهه شيعيان در عراق و منطقه فراهم آورند و از سويي ديگر با توجه به مخالفت سنيان عراق و بخصوص جريان سلفي و تکفيري و همچنين سردمداران سني منطقه - که قدرت گرفتن شيعيان را با جريان سنتي و سکولار حاکم در کشورهاي متبوع خود در تضاد ميبينند - به صورت کاملا هماهنگ مخالفتهاي خود را عليه نيروهاي سياسي شيعي ابراز ميدارند.
بنابراين عراق صحنهاي است که خواستهاي سياسي بازيگران متفاوت و متناقضي را که درآن به ايفاي نقش مي پردازند، در هم تنيده ضعف و سستي و اشتباه استراتژيک هر يک از آنان واکنش سرسخت رقيب را درپي خواهد داشت. به هرصورت يکي ازعوامل مهم نابساماني اجتماعي و سياسي کنوني عراق، دخالت نظامي دولت ايالات متحده در اين کشور است که طي سالهاي گذشته به بهانه مبارزه باتروريسم و با هدف ايجاد آرامش در منطقه و رفع نگرانيهاي جامعه جهاني صورت گرفت اما از زماني که ديکتاتور بغداد سرنگون شد، فرصت مناسب براي رشد و گسترش فعاليت گروههاي افراطي در عراق به وجود آمد و اين روند همچنان ادامه دارد.