چندی پیش نامهای در رسانهها منتشر شد مبنی بر اینکه مدیر شبکه جم از عدم همکاری با بعضی افراد و لغو قراردادهایشان خبر داده است. در این خبر آمده بود که شبکه جم به دلیل بروز مشکلات مالی قصد دارد عذر بعضی بازیگران و عوامل تولیدش را بخواهد.
به فاصله اندکی از لو رفتن این نامه، شوآف سعید کریمیان مدیر شبکه جم شروع شد. او به همراه مهدی مظلومی - کارگردان بسیار متوسط داخلی که مهاجرت کرد و حالا دست راست کریمیان در زمانه تولید سریال شده است، ابتدا اطلاعیههایی مبنی بر جذب موزیسینها زدند و بعد آگهی همکاری محققین و پژوهشگران را منتشر کردند تا مثلا به همه بگویند: چیزی عوض نشده است و ما همچنان مشغول یارگیری هستیم. پشتبند آن هم بازیگران مهاجرت کرده، شروع به تعریف و تمجید از جم کردند و اینکه قرار نیست بیکار شوند. بازیگرهای از همه جا بیخبری که نه از رابطه سعید کریمیان با منافقین خبر مستندی دارند و نه پشت پرده این لغو همکاری و آگهی جذب همکار را میدانند.
واقعیت این است که شبکه جم براساس یک نقشه مدون بلندمدت کارش را ادامه میدهد و در نهایت قرار است با توجه به از کار افتادگی یا بریدن نیروهای عملیاتی از سازمان، محلی شود برای جذب نیروهای عملیاتی سازمان منافقین.
با توجه به منفور بودن سازمان، طبیعی است که در مرحله اول باید یک شبکه با ظاهر مستقل بودن و با جذب بعضی هنرمندان وارد صحنه میشد. آن هم توسط سعید کریمیان در این متن پیشینه عضویت او در سازمان منافقین و اقرار و اعتراف صریح بعضی عوامل اصلی شبکههای ماهوارهای در ارتباط رسمی او با منافقین ذکر خواهد شد.
رابطه منافقین با «جم»
سازمان مجاهدین که بعدها به منافقین مشهور شدند از جمله منفورترین تشکیلاتی هستند که پس از پیروزی انقلاب هیچگاه نتوانستهاند کمترین مشروعیتی میان مردم کسب کنند و از اقبال عمومی برخوردار شوند. این گروهک شکست خورده در اوج جنگ تحمیلی و زمانی که در فرانسه علیه مردم ایران دست به ترور میزدند، به دنبال فشارهای جمهوری اسلامی به فرانسه از این کشور اخراج شدند و در نهایت با صدام وارد مذاکره شدند و صدام با شروطی آنها را برای سکونت در عراق به شرط خیانت به ایران پذیرفت و منافقین پس از استقرار در عراق به مزدورانی خائن برای صدام تبدیل شدند که حکایت خیانت آنها علیه عراقیها و خیانت به ایران و ایرانیها بخش قطور و مهمی از تاریخ دفاعمقدس است.
به واسطه انواع و اقسام خیانتها و ترورها و اقدامات کثیف و از سر ترس این گروهک، شاید هیچگاه حتی منتقدترین مردم و حتی مخالفین نظام حاضر نیستند اسمشان کنار نام این گروهک پلید قرار بگیرد.
تحلیل نیروی عملیاتی منافقین و تلاش برای کادرسازی
علت آنکه صهیونیستها در ترور دانشمندان هستهای به افراد جدا از منافقین روی آوردند و این مأموریت را به آنها سپردند ارزیابی آنها از استهلاک شدید عملیاتی منافقین بود. آنها میدانند تحولات پرشتاب در عرصههای مختلف و فرتوت شدن منافقین که سن بیشتر اعضای آن در مرز شصت سال به بالا است، سبب گردیده سازمان نفاق از این تحولات و در نتیجه الزامات و پیامدهای آنجا بماند و نتواند خودش را به روز نگه دارد که در نتیجه آن سازمان نفاق در جذب ایدئولوژیک تقریباً به صفر رسیده یعنی دیگر هیچکس با انگیزه اعتقادی به سمت سازمان کشیده نمیشود و سازمان به ناچار روش تطمیع و دلالی و تجربه دغلبازیهای جدید را در پیش گرفته که آن هم برای جوانان امروز در برابر انواع جذابیتها، جذابیت برتری در بر ندارد و این به معنای مرگ تدریجی و تمام شدن سازمان است.
ظاهر جدید سازمان منافقین
منافقین که عملا توان عملیاتی آنها از دست رفته است و حتی برای ترورها نیز ازسوی دشمنان کشور به کار گرفته نمیشوند ناچار بودند برای زنده ماندن تاکتیک جدیدی اتخاذ کنند. آنها فقط یک راه داشتند. اینکه از اساس بتوانند جمع دیگری تشکیل دهند و بعد با آوردن چهرههای هنری محبوب در جمع خود، جوانان و مردم عادی را جذب کنند. این گروه هم به تدریج و با نقاب کاملا متفاوت با منافقین باید بسط یابد و در نهایت آرام آرام اهداف سازمان از طریق این گروه محقق گردد.
از سوی دیگر، منافقین تا چند سال پیش آنقدر از اجتماع و مردم و همه دور بودند که حتی به رسانه هم اعتقادی نداشتند و همه چیز را در ترور و روشهای ایدئولوژیک انحرافی و شستوشوی مغزی و... میدیدند.
اما در نهایت پس از مدتی وقتی عرصه به آنها تنگ شد و پایگاههایشان را از دست دادند، تازه مجال فکر کردن یافتند و فهمیدند که چیزی هم به اسم رسانه وجود دارد که صد البته هم میشود به وسیله آن آگاهی داد و نور حقیقت را بر تاریکیها تاباند و هم میشود افکار و ذهنیات انحرافی و پلید را به واسطه آن به خورد مردم داد.
به طور حتم راه و هدف مورد علاقه منافقین که با مشی آنها هم مطابقت داشت، بخش دوم هدف رسانه بود و استفاده سوء از رسانه در جهت ترویج افکار نادرست سازمان.
کدام شبکهها حاضر به همکاری با منافقین شدند
عملکرد منافقین آنقدر غیرقابل دفاع و کثیف بود که حتی شبکه هایی مثل من و تو و بیبیسی هم که ید طولایی در معاندت با مردم ایران داشتند حاضر نشدند حتی مخفیانه و بدون نام بردن از منافقین با آنها همکاری کنند. آنها میدانستند که بالاخره روزی ممکن است اسناد این همکاری فاش شود و آن وقت به قاعدهای منفور خواهند شد که باید داوطلبانه کرکره را پایین بکشند و از ترس فحشهایی که به سویشان سرازیر خواهد شد شبکه را برای همیشه تعطیل کنند.
وقتی جایی مثل من و تو حاضر نشود با منافقین همکاری کنند طبیعی است که بقیه شبکهها هم ماستهایشان را کیسه کنند و در جواب منافقین بنویسند ... علیرغم میل باطنی معذوریم. در این شرایط منافقین باید شبکه تازهای با شکل و شمایل جدید و بدون هیچ ردی از ارتباطشان با آن میساختند.
یکی از اعضای سازمان منافقین مامور به راهاندازی «جم» میشود
سعید کریمیان همه کاره شبکه جم سابقه عضویت در سازمان منافقین را دارد. پدر کریمیان از اعضای سازمان منافقین بود و اواخر جنگ همه اعضای خانوادهاش را بصورت مخفیانه به پادگان اشرف برد تا همگی لباس نفاق بپوشند و در برابر مردم بیدفاع کشورشان سلاح به دست بگیرند و یاور صدام شوند.
او که در اواخر سالهای دفاعمقدس و مقاومت مردم در برابر صدام، مقابل مردم ایران ایستاده بود و خوشرقصیش برای بعثیها زبانزد بود، در عملیات مرصاد هم درکنار پدر دوباره علیه مردم کشورش سلاح برداشت و خیانت را تمام کرد.
پس از پایان جنگ و بعد از کشته شدن پدرش در عملیات مرصاد، چند سال بعد و به همراه برادرش در شبکه تلویزیونی منافقین مشغول به کار شد. اما کاهش محبوبیت مجاهدین خلق حتی نزد سلطنتطلبان و مخالفان جمهوری اسلامی و اعتراض ایرانیان به این سازمان سبب شد تا سعید و هادی کریمیان بعد از ۳ سال و ۷ ماه فعالیتهای گسترده در تلویزیون مجاهدین خلق تصمیم بگیرند از این تلویزیون جدا شوند.
در نهایت، سعید کریمیان مزد خوشرقصیهایش را گرفت و به کمک عمویش به سوئیس منتقل شد و در آن جا پناهنده گردید. وی که در پادگان اشرف آشنایی اجمالی با زبانهای خارجه پیدا کرده بود در رشته معماری به تحصیل خود ادامه داد. در این میان، علیرضا کریمیان عموی سعید که همسر خود را از دست داده بود هم با زن برادر خود یعنی مادر سعید ازدواج کرد. سعید که با ازدواج مجدد مادرش مخالف بود با بیمهری عموی خود مواجه گردید و از طرفی نتوانست هزینههای سنگین زندگی و شهریه دانشگاه را تأمین کند. وی سرانجام مجبور به ترک تحصیل شد و در سال ۱۳۷۷ سراغ برادرش هادی کریمیان که در لسآنجلس زندگی میکرد رفت و در صدای ایران مشغول به کار شد. کریمیان در مباحث اقتصادی از استعداد خوبی برخوردار است و در همان صدای ایران، توانست در مدتی که مشغول به کار بود با ایدههای اقتصادی، کمکها و منابع مالی خوبی برای شبکه جذب کند.
ازدواج کریمیان و ارتباط دوباره «جم» با منافقین
ارتباط کریمیان با منافقین فقط در همین اندازه نبود. او که همیشه از علاقمندان منافقین بوده است بعد از یکسال و ۹ ماه فعالیت در رادیو صدای ایران با "رویا رضایی" که از خانواده نزدیک یکی از سران منافقین بود و ده روز از طلاقش میگذشت، ازدواج کرد.
در این میان با کمک و ارتباط دادن توسط همسر کریمیان، رابطهای محکمتر از قبل میان شبکه او و سازمان منافقین شکل گرفت. این زمان بهترین موقعیت برای سازمان منافقین بود تا بتواند دستکم بخشی از یک شبکه ظاهرا مستقل و با ظاهری کاملا متفاوت از نام و نشان سازمان را در دست بگیرد. به همین دلیل تلویزیون ۲۴ ساعته سازمان مجاهدین خلق ایران و شورای ملی مقاومت ایران به کریمیان پیشنهاد تاسیس یک شبکه ظاهرا مستقل را داد. پیشنهادی که میتوانست موقعیت خوبی برای وی به حساب آید.
وقتی «جم» جولانگاه منافقین میشود
همه چیز از همان ابتدا حساب شده بود. پیش از راهاندازی شبکه چندین جلسه مشترک میان مسولان سازمان منافقین و سعید کریمیان برگزار شد. منافقین که کمکهای مالی از بعضی کشورهای اروپایی دریافت میکردند حاضر شده بودند در ازای پرداخت مبلغ مناسبی، بتوانند اهدافشان را با روش سعید کریمیان، اجرایی کنند.
این شبکه از سال ۱۳۸۵ آغاز به کار کرد و به عنوان یکی از شبکههای تلویزیونی «گروه موسیقی و سرگرمی عمومی» با محتوای برنامههایی نظیر "فیلمهای سینمایی"، "مجموعهها و سریالهای تلویزیونی"، "مستندهای تلویزیونی"، "برنامههای آموزشی" و سایر برنامههای سرگرمکننده جهان آغاز به کار کرد.
اما طی اتفاقاتی مبهم در اواخر سال ۱۳۹۱ پخش شبکه به صورت غیرمنتظرهای قطع شد و از این تاریخ به بعد مباحث ضد و نقیض در رابطه با چرایی قطع شبکه به وجود بعد از حدود دو ماه وقفه مجددا آغاز به کار کرد.
جم حالا علاوه بر شبکههای دری و کردی، چند کانال دیگر مربوط به کارتون، فیلم و برنامههای کلاسیک، سبک زندگی و سریال هم دارد.
اولین جرقههای افشای رابطه «جم» با منافقین
به جرات میتوان یکی از مهمترین رکنهای شبکه جم را در سالهای ابتدایی، سارا رهبری معرفی کرد. بعدها حمایتهای رابرت مرداک، امپراتور رسانههای جهان از وی و اختلافات سارا رهبری با سعید کریمیان از عوامل اصلی چالشهای شبکه جم بود.
سارا رهبری به گفته خود با پیشنهاد و اصرار مدیر شبکه جم در این شبکه مشغول به کار شد. سارا رهبری را میتوان از عوامل اصلی و تأثیرگذار در هر دو شبکه دانست. همکاری وی با گروه جم کمک شایانی به گروه جم کرد اما بر خلاف انتظار همگان وی به یکباره از این شبکه جدا شد.
در آن زمان هیچکس متوجه جدایی و یا اخراج سارا رهبری از گروه جم نشد. اما وی بعدها در صفحه فیسبوکش علت جدایی خود از شبکههای جم را شرایط کاری موجود در این گروه بیان نمود و دست به افشاگری زد.
وی فساد اخلاقی و اقتصادی و همچنین ارتباط سعید کریمیان با گروهک منافقین را دلیل اصلی جدا شدن خود از شبکه جم اعلام میکند، حال آنکه چنین ادعاهایی از فردی مانند سارا رهبری که به گواه تصاویر موجود در صفحه فیسبوک خود و فعالیتهای کاریش در شبکههای وابسته به رابرت مرداک ادعاهایی گزاف میباشد. (مشرق)