حسن روحانی رئیسجمهور کشورمان در جريان سفر استاني به زنجان در جمع مردم اين شهر اظهاراتی در مورد «درسهای عاشورا» و «پذیرش توبه حر از سوی امام حسین علیهالسلام» نمود که این سخنان با واکنشهاي زیادی روبرو شد.
روحانی در نهمین سفر استانی خود و در اجتماع مردم زنجان گفت: «ما تابع همان حسینی(ع) هستیم که توبه حر را هم قبول کرد... من در جامعه کسی را نمیشناسم که گناهی بالاتر از گناه حر مرتکب شده باشد و (هیچ) عظیمالشأنی را در تاریخ بعد از پیامبر(ص) و امام علی(ع) جز اباعبداللهالحسین(ع) نمیشناسم که در برابر سری که حر برایش خم کرد، گذشت کرده و او را در آغوش کشیده باشد.»
در اینکه اظهارات رئیسجمهور در نقل قول از یک واقعه تاریخی و بازتاب روحیه بخشش و بزرگواری حضرت اباعبدالله الحسین(ع) صادق بودهاند شکی نیست اما وجه اشتراک بیان این سخنان از سوی روحانی در موقعیت زمانی فعلی سوالی است که البته یافتن پاسخ آن نیز چندان سخت نیست و تنها کافی است نگاهی گذرا بر اتفاقات چند ماه گذشته فضای سیاسی کشور داشته باشیم: نامه تهدیدآمیز يك نماينده مجلس به روحانی و درخواست برای رفع حصر سران فتنه، آغاز فعالیت اصلاحطلبان برای انتخابات آتی مجلس و حتی ریاست جمهوری با محوریت سران فتنه، تحت فشار قرار گرفتن روحانی از سوی اپوزسیون و رسانههاي بیگانه و معاند برای رفع حصر سران فتنه و اینکه نباید فراموش کنیم رسانههاي موسوم به جنبش سبز با این امید در حمایت از حسن روحانی (در روزهای انتخاباتی ریاست جمهوری یازدهم) قد علم کردند که او رفع حصر موسوی و کروبی را در دستور کار خود قرار دهد.
حال که وجه اشتراک سخنان روحانی با سران فتنه عیان گردید باید بررسی نمود و دید چه وجوه اشتراکی بین «حر» و «سران فتنه» وجود دارد که دکتر روحانی رئیس جمهور کشورمان حاضر شده با این قیاس زمینه را برای بخشش آنها فراهم نماید.
حر هیچگاه به جنگ با حسین(ع) برنخواست
یکی از نکاتی که در مورد حر بن یزید ریاحی بسیار روایت شده این است که ایشان پیش از آغاز جنگ ندای یاری فرزند پیامبر را لبیک گفت و به سپاه امام حسین(ع) پیوست. درنتیجه او هیچگاه به جنگ با فرزند علی ابن ابیطالب بلند نشد و هیچ هتک حرمتی به جایگاه ایشان نداشت. ماجرای توبه حضرت حر در تاریخ اینگونه آمده است: «وقتی
امام حسین(ع) در روز عاشورا پس از موعظههاي بسیار، فریاد برآوردند که: "اما مِنْ مُغيثٍ يغيثُنا لِوَجْهِ اللَّهِ تَعالى؟ اما مِنْ ذابٍّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِاللَّهِ (آیا فریادرسی هست که به فریاد ما رسد و از خدا جزای خیر بطلبد؟ و آیا کسی هست که شرّ این قوم را از حرم رسول خدا صلیالله علیه و آله و سلم باز دارد؟!) بدن "جناب حر" شروع به لرزیدن گرفت و اشک از چشمانش جاری شد. به سمت ابن سعد رفت و با او بگومگویی کرد اما دید که سپاه عهدشکن کوفه، تنها برای جنگ با فرزند زهرای مرضیه(س) به کربلا آمده است. اینگونه بود که به بهانهاي، اسبش را زین کرد و به سمت سپاه امام حسین(ع) به راه افتاد. در حالی که دست بر سر نهاده بود میگفت: "اللَّهُمَّ الَيْكَ انبْتُ فَتُبْ عَلَىَّ فَقَدْ ارْعَبْتُ قُلُوبَ اوْلِيائِكَ وَأوْلادِ بِنْتِ نبِيِّكَ (بار خدایا به سوی تو بازگشتهام، توبه مرا بپذیر که من رعب و وحشت در دل دوستان تو و فرزندان پیامبر صلیالله علیه و آله و سلم افکند.) خدمت حضرت
اباعبدالله الحسین(ع) آمد و با حالتی عجیب توضیح داد که هرگز نمی پنداشت این قوم سر جنگ با ایشان داشته است و از غریب کربلا درخواست کرد تا توبه اش را بپذیرد و... (ابن عثم، الفتوح؛ مقتل للخوارزمی و...) اینجا بود که امام حسین(ع) فرمود: خدا توبهات را ميپذیرد...»
مروری بر ماجرای توبه «حضرت حر» به خوبی نشان ميدهد که ایشان نه تنها مسیر خود را تغییر دادند و قصد حضور در سپاه اباعبدالله(ع) را کردند بلکه در این زمینه با عمرسعد نیز به بگومگو پرداخت و پس از آنکه از تغییر مسیر آنها ناامید شد شخصا مسیر توبه را در پیش گرفت و هیچگاه به جنگ با فرزند علی(ع) برنخواست و در رکاب سیدالشهدا(ع) به شهادت رسید.
از سوی دیگر ماجرا در قبال سران فتنه کاملا برعکس است. به عبارت دیگر علاوه بر اینکه موسوی و کروبی هیچ تلاشی برای آرامسازی جو جامعه و خاموش شدن اعتراضات انجام نداند بلکه خودشان نیز چندین بار شخصا در جمع معترضین حاضر شده و یا با انتشار بیانیههاي آشوبطلبانه در آتش معرکه دمیدند؛ درحالی که از خواص و مسئولین پیشین جمهوری اسلامی بوده و به روند انتخابات و عدم امکان تقلب به خوبی آگاه بودند.
توبه پس از محاربه چه حکمی دارد؟
یکی از نکات دیگری که در ماجرای «توبه حر» به وضوح دیده ميشود و مهر تاییدی بر «معالفارق» بودن قیاس سران فتنه با حر ابن ریاحی ميزند این است که توبه پس از محاربه و قبل از آن از احکام و حدود مجزایی برخوردارند.
مرحوم راغب در مفردات ميگويد (التوب ترك الذنب علي اجمل الوجوه و هو ابلغ وجوه الاعتذار) توب ترك گناه به بهترين وجه و آن رساترين و گوياترين شكل از اشكال مختلف پوزشخواهي است.
قانونگذار در مواد ۹۸ و ۱۳۷و ۱۵۶و ۱۶۲ و بند ۵ ماده ۲۱۷ به ترتيب توبه زنا كار و شرابخوار و مرتكبين لواط و مساحقه و سارق را بشرطي كه قبل از اداي شهادت شهود صورت پذيرد مسقط حد دانسته است و در ماده ۲۱۱ ميگويد: «هرگاه محارب و مفسد فيالارض قبل از دستگيري توبه كند حد ساقط ميشود و اگر بعد از دستگيري توبه كند حد ساقط نميشود.»
اگر قبل از دست يافتن بر محارب او توبه كند حد ساقط ميشود ليكن حقوق مردم مانند قتل و جرح و مالي كه بعهده محارب است با توبه ساقط شدني نيست.
ول تاب بعد الظفر به لم يسقط عنه و حد و لاقصاص و لا غرم (بلاخلاف و لا اشكال) و چنانچه بعد از ظفر يافتن بر محارب، محارب توبه كند حد و قصاص غرامت ساقط نميشود.
عبارت حضرت امام در صفحه ۴۹۳ جلد دوم تحرير الوسيله نيز تقريباً همين است.
اهمیت مرور این موارد فقهی و قانونی زمانی بیشتر به چشم ميآید که بار دیگر یادآوری نماییم در روزهای فتنه ۸۸ اعتماد بخشی از مردم مخدوش شد، چندین نفر کشته شدند، خساران مالی داخلی و بینالمللی زیادی به کشور وارد گردید، وجهه جهانی نظام تخریب و در نتیجه دشمنان جریتر و شدت تحریمهاي ناعادلانه بیشتر از گذشته شد.
البته قطعا این موارد فقهی و حقوقی برای رئیسجمهور حقوقدان ما بسیار آشناست و نگارنده در این زمینه در محضر آقای رئیسجمهور تلمذ ميکند اما باز هم این سوال پیش ميآید که ایشان با علم بر این موارد چه شده که به فکر قیاس سران فتنه با حر افتادهاند؟!
حر توبه کرد اما سران فتنه...
یکی از نکاتی که به وضوح در مورد سران فتنه به چشم ميآید و عجیب است که چگونه از چشمان تیز بین رئیسجمهور حقوقدان ما پوشیده مانده، این است که حر بن یزید ریاحی از گناهان خود توبه کرد و امام حسین(ع) نیز توبه او را پذیرفت اما اگر آقای روحانی مصادیقی از توبه سران فتنه را سراغ دارند به اطلاع ملت ایران برسانند تا آنها نیز در جریان قرار بگیرند!
شواهد حاکی از آن است که نه تنها سران فتنه از کرده خود در سال۸۸ پشیمان نیستند بلکه همچنان و پس از گذشت ۵ سال از فتنه۸۸ بر دروغ رسوا شده خود اصرار دارند. این اصرار را ميتوان در گفتوگوها و صفحات اجتماعی فرزندان میرحسین موسوی و مهدی کروبی و سخنان سخنگویان آنها به وضوح مشاهده کرد.
حال چه شده که با این وضعیت حسن روحانی ماجرای توبه حر ابن ریاحی را به اصرار بر گناه سران فتنه مقایسه ميکند؟!
چند توصیه دلسوزانه به رئیسجمهوری که حقوقدان است نه سرهنگ!
اینکه مردم به یک فرد حقوقدان رای دادهاند جای بسی خوشحالی و امیدواری است، اما حقوقدانی زمانی به کار رئیسجمهور ميآید که ایشان از علم خود استفاده کنند؛ ورنه هر فردی در کوچه و بازار نیز ميتواند بدون توجه به ماده و تبصرههاي قانونی همه وقایع تاریخی را از ظن خود با یکدیگر قیاس کند و به نتایج دلخواه نیز دست یابد.
از سوی دیگر، در روزهایی که ملت ایران علیرغم اصرار دولت بر خروج از رکود اقتصادی، همچنان تحت سختترین فشارهای اقتصادی به سر ميبرند، از آقای رئیسجمهور و تیم همراهش این انتظار ميرود که به جای پرداختن به مسایل حاشیهاي و بر هم زدن جو آرام جامعه (که به اذعان رئیسجمهور پس از جلوس ایشان بر کرسی پاستور بر کشور حکمفرما شده است) به فکر طرح راهحلهاي اساسی و بنیادین اقتصادی برای بهبود وضع معیشتی مردم باشند.
اما در انتهای این مقال یک سوال بیپاسخ برای نگارنده باقی مانده و آن این که اظهارات رئیسجمهور در محافل عمومی متاثر از چه برنامههایی است. اینکه ایشان همزمان با هجمه رسانههاي بیگانه و ربط دادن ماجرای اسیدپاشی در اصفهان به امر به معروف و نهر از منکر، در جمع مردم زنجان به بررسی زوایای این فریضه الهی ميپردازند چه ذهنيتی برای مردم عام ایجاد ميکند؟ یا اینکه ایشان در اولین سفر استانی پس از نامه تهدیدآمیز یک نماینده مجلس و تمرکز اصلاحطلبان بر روی سران فتنه، به یکباره ماجرای «توبه حر» را به میان ميکشند؛ چه معنایی دارد؟ کسی ميتواند مدعی شود که همه این تقارنهای زمانی و مکانی و فکری کاملا اتفاقی و بدون برنامهریزی قبلی است؟! امیدواریم اینگونه باشد و تنها «ابر و باد و مه و خورشید و فلک» دست به دست هم دادهاند تا بر طبل «تطهیر سران فتنه» کوبیده شود و لاغیر!
(فرهنگ نیوز)