در آستانه فعالیت دوره دهم مجلس شورای اسلامی، درحالی دو گروه سیاسی اصلاحطلب و اصولگرا برای تعیین ریاست مجلس به نفع خود تلاش میکنند که شأن و اهمیت ریاست مجلس در ساختار سیاسی کشور از اهمیت بالایی برخوردار است.
اکنون شاهد موضعگیریهای احتمالی در زمینه تعیین ریاست آینده مجلس هستیم. گروهی از اصلاحطلبان بر ریاست عارف در مجلس دهم اصرار دارند و عدهای نیز بر این عقیدهاند که لاریجانی باید همچنان ریاست قوه مقننه را در دست داشته باشد.
برای گروههای سیاسی و نیز رسانهها و افکار عمومی انتخاب رئیس مجلس اولین میدان رقابت میان جناحها و فراکسیونهای موجود در مجلس آینده است که نتیجه آن به نوعی بیانگر وزن و اعتبار سیاسی هر یک از گروههای موجود در مجلس خواهد بود.
اما ورای این شأن صوری - که ریشه در علایق و منافع جناحی دارد ریاست مجلس از اهمیت و اعتبار ماهوی بالایی برخوردار است. این اعتبار و اهمیت به جایگاه والای مجلس شورای اسلامی در نظام مردمسالاری دینی باز میگردد. در نظام جمهوری اسلامی ایران و بر مبنای دیدگاههای بنیانگذار نظام مقدس، مجلس شورای اسلامی عصاره فضایل ملت بوده و در رأس همه امور قرار دارد. بر مبنای این جایگاه والاست که ریاست مجلس نیز به عنوان رئیس قوه مقننه از شأن و اهمیت بالایی درساختار سیاسی ایران برخوردار است.
ریاست قوه مقننه تفاوت ماهوی با ریاست سایر قوا دارد. او به عنوان یکی از نمایندگان مجلس از حق و اختیاری برابر با سایر نمایندگان برخوردار است و از این لحاظ ریاست مجلس دلیل ریاست و برتری او با سایر نمایندگان نیست. به عبارت دقیقتر شاید بهتر باشد شأن رئیس مجلس را «مدیریت» و «سخنگو»یی مجلس و نیز نمایندگی وجه حقوقی مجلس در ساختار سیاسی نظام بدانیم. حتی برخی از کارشناسان سیاسی میگویند رئیس مجلس فقط نظمدهنده امور داخلی مجلس است و برون داد مجلس تصمیماتی است که برآیند اراده همه نمایندگان مردم است و رئیس مجلس نیز تابعی از خواست و نظر مجموعه نمایندگان است.
انتظارات از رئیس مجلس چیست؟
بر مبنای چنین جایگاهی میتوان به مهمترین انتظارات از ریاست آینده مجلس اشاره کرد. یکی از مهمترین انتظارات از رئیس آینده مجلس حفظ شأن و جایگاه والای مجلس به عنوان نهادی در رأس همه اموراست چراکه موضعگیریهای انفعالی در برابر مسائل مهم جامعه و عملکرد دستگاههای اجرایی و نیز چشمپوشی در برابر قانونشکنیهای احتمالی و مواردی از این قبیل از جمله اموری است که باعث تنزل شأن و جایگاه مجلس میشود.
از سوی دیگر ارائه مدیریت عادلانه در مجلس و حفظ بیطرفی در روند اداره آن از جمله دیگر انتظارات از ریاست آینده مجلس است. باید گفت که مجلس آن هنگام از پویایی و کارآمدی لازم برخوردار خواهد بود که نمایندگان مختلف بتوانند مطابق با قوانین و آزادانه به طرح مسایل و دیدگاههای خود بپردازند. اتخاذ یک مدیریت صحیح و بیطرفانه در اداره جلسات مجلس میتواند در ایجاد فضایی امن و بیتنش برای اظهارنظر و اعمال رأی آزادانه نمایندگان بسیار مؤثر و تعیین کننده باشد.
نباید فراموش کرد از آنجا که رئیس مجلس از شأنی برابر با سایر نمایندگان برخوردار است، رعایت شأن نمایندگان مردم در مجلس و صیانت از نمایندگان در برابر تهدیدات و فشارهای احتمالی انتظاری زیاد از حد نیست. وی در برخورد با نمایندگان نباید از موضعی برتر و اقتداری فراتر سخن بگوید و عمل کند. از سوی دیگر او به عنوان رئیس قوه مقننه موظف به دفاع از حقوق نمایندگان در برابر تعرضهای سایر قوا و نهادهاست.
همچنین رئیس مجلس علاوه بر آنکه خود یک نماینده است آینه تمامنما و نمادعینی سایر نمایندگان نیز محسوب میشود. مردم، ساختارها و نهادهای سیاسی و نیز سایر نمایندگان مجلس به رئیس مجلس به عنوان الگو و معیار یک نماینده کامل مینگرند. از این رو رئیس مجلس باید از هر حیث دارای چنین توانایی و شایستگی باشد.
همچنین حفظ و اعتلای جایگاه نظارتی مجلس، نهادینه کردن مجلس به عنوان خانه ملت و مهمترین مرجع قانونگذاری و صیانت از حقوق ملت، حفظ استقلال مجلس در برابر سایر قوا و بالابردن وجهه کارشناسی مجلس با تأکید بر خردورزی از دیگر انتظاراتی است که از رئیس آینده مجلس میرود.
ریاست مجلس را چه کسی تعیین میکند؟
رئیس مجلس شورای اسلامی به عنوان رئيس دستگاه قانونگذاري جمهوري اسلامي ايران به وسیله رأی نمایندگان مجلس شورای اسلامی برای یک دوره یک ساله انتخاب میشود و با توجه به آییننامه داخلی مجلس شورای اسلامی تکرار دوره ریاست مجلس منع قانونی ندارد.
رئیس مجلس همچنین رئیس هیئت رئیسه مجلس است و وظیفه اداره پارلمان را به عهده دارد و در صورت عدم حضور وی در جلسه، به ترتیب نواب اول و دوم رئیس عهدهدار این سمت خواهند بود.
از آنجایی که تکیه بر صندلی ریاست مجلس نیارمند دقت نظر و مدیریت همه سلایق است، منتخبان مجلس دهم باید با در نظر گرفتن جمیع شرایط در اجماعی هماهنگ برای چهار سال پیشروی بهارستان مسیر مدیریتی صحیح و روشنی ترسیم کنند.
اجماع و اتفاق نظر در مجلس بسیار مهم است و نمایندگان مردم میتوانند با تفاهم و در نظر گرفتن صلاح و مصلحت مجلس و کشور، فردی را که توانایی مدیریتی بالایی داشته باشد بر صندلی ریاست خانه ملت بنشانند.
انتظار مردم چیست؟
بدون شک دو قطبی شدن فضای مجلس، آسیب جدی به مصالح عمومی مردم وارد میکند، چراکه آنها برای حل مشکلاتشان صندلی بهارستان را به نمایندگان منتخب به امانت سپردهاند و اگر مجلس به جای حل مشکلات معیشتی و اقتصادی آنها اسیر حاشیهسازیها و یارکشیهای جناحی شود، مردم به عنوان برنده واقعی انتخابات، ناخواسته خود را بازنده این میدان خواهند دید.
مجلس عرصه تصمیمسازی و تصمیمگیری است به همین خاطر باید عصاره کار کارشناسی در کشور باشد. به عبارت بهتر از آنجا که اصلیترین تصمیمات کشور در مجلس اتخاذ میشود اصلیترین و جدیترین کارشناسیهای کشور نیز باید برای مجلس و در ارتباط با مجلس شکل بگیرد. طبعاً این کار کارشناسی هنگامی به نتایجی مؤثر خواهد رسید که با رویکردی خردورزانه و اندیشهگرایانه همراه باشد.
بیگمان نقش ریاست مجلس در این زمینه حساس و تعیینکننده است. زیرا ایجاد فرایندهای تضمینکننده چنین شرایطی بیش از هر چیز حاصل توجهی است که مرکز ثقل آن باید در رویکرد ریاست مجلس قرار گیرد.