سرانجام انتخابات شهرداريهاي تركيه به عنوان آزموني بزرگ پيش روي دولت با محوريت حزب عدالت و توسعه به نخستوزير رجب طيب اردوغان برگزار گرديد.
براساس نتایج شمارش آرا، حزب اردوغان (عدالت و توسعه) حدود ۴۶ درصد از کل آرا را کسب کرد. در رتبه بعدی هم حزب جمهوریخواه خلق (مهمترین حزب مخالف) نیز ۲۸ درصد از آرا را به خود اختصاص داد. حزب اردوغان همچنین توانست در شهرهای استانبول و آنکارا هم پیروز شود.
اردوغان پس از اعلام نتايج اوليه انتخابات گفت: آراي مردمی دستهای کسانی را که استقلال ترکیه را نشانه گرفته بودند و درپی سوءاستفاده از صندوقهای رای بودند، را از بین برد. ترکیه به معارضانی حقیقی غیر از معارضان کنونی نیاز دارد زیرا این معارضان درپی ایجاد تفرقه میان مردم و تبعیض هستند.
نخستوزیر ترکیه پیروزی نامزدهای حزب عدالت و توسعه را نشانه اعتماد مردم ترکیه و شکست مخالفان و توطئهگران دانست. وی در سخنرانی خود بارها به تندی از «فتحالله گولن» فعال دینی - سیاسی ترکیهای آمریکانشین انتقاد کرده و به روال هفتههای گذشته به جای آن که مستقیما از او نام ببرد، با به کاربردن لفظ «پنسیلوانیا»، محل اقامت گولن، او را عامل مشکلات امنیتی ترکیه دانست.
هر چند كه پيروزي حزب اردوغان در انتخابات شهرداريها از يك سو موقعيت وي را در برابر مخالفان تقويت و حتي انگيزه وي براي حضور در انتخابات رياست جمهوري را قوت ميبخشد اما همچنان يك سوال اساسي مطرح است و آن اينكه چرا به رغم چالشهاي اقتصادي و نارضايتي گسترده مردمي از سياستهاي غربگرايانه اردوغان از جمله اقدامات خصمانه وي عليه سوريه، مردم بار ديگر به اردوغان اعتماد و نمايندگان وي را انتخاب كردند؟
براي پاسخ به اين پرسش بررسي تحولات دروني و بيروني تركيه امري قابل توجه است. نخست عملكردهاي ماههاي اخير اردوغان ميباشد. اردوغان هر چند كه همچنان بر غربگرايي اصرار دارد چنانكه شاهد تشديد تحركات نظامي تركيه عليه سوريه ميباشيم اما در حوزه داخلي و خارجي گامهايي در چارچوب مطالبات مردمي برداشته است. بخشي از اين تحركات در قابل افزايش آزاديهاي اجتماعي بويژه اجراي وعدههاي اردوغان در باب آزادي فعاليت زنان محجبه ميباشد چنانكه در انتخابات اخير اين كشور، مردم شاهد حضور زنان محجبه بودند كه با استقبال قابل توجهي نيز همراه شد. در حوزه بيروني نيز تركيه بهبود روابط با عراق، جمهوري اسلامي ايران و برخي كشورهاي شرقي نظير چين و ژاپن و... را در پيش گرفت كه با استقبال و حمايت مردمي همراه شد.
دوم عملكردهاي جريانهاي لائيك و غربگرا در ساختار دروني تركيه بوده است. جريانهايي مانند جريان گولن و جمهوريخواه خلق كه بر اصل بازگشت تركيه به دوران آتاتورك و حذف اسلامگرايي از اين كشور تاكيد داشتند.
جريانهايي كه در صورت به قدرت رسيدن دستاوردهاي سالهاي اخير مردم تركيه در حوزه اسلامخواهي را نابود ميسازند. در اين شرايط مردم تركيه به رغم نارضايتي از رفتارهاي دولتمردان آنكارا به نخستوزيري اردوغان در حوزه داخلي و بيروني، ميان گزينه بد و بدتر گزينه بد را انتخاب كرده تا مانع از بازگشت كشورشان به دوران حاكميت لائيكها گردند.
به عبارتي ديگر ميتوان گفت كه راي مردم تركيه به همقطاران اردوغان در انتخابات شهرداريها دادن فرصتي ديگر به اردوغان و جريانهاي اسلامگرا بوده تا بتوانند با اصلاح رفتارهاي نادرست سه سال اخير خود بار ديگر در مسير مطالبات مردمي قرار گيرند. استمرار مخالفتهاي گسترده با تحركات نظامي تركيه عليه سوريه و همراهي كشورشان با آمريكا نشانگر اين اصل مهم ميباشد كه راي مردم تركيه صرفا يك فرصت براي دولت اردوغان بوده نه نشانه تاييد سياستهاي وي.
تاريخ اين فرصت را نيز ميتوان تا زمان انتخابات پارلماني دانست. مردم تركيه با راي خود در انتخابات شهرداريها در كنار مقابله با طرحهاي جريانهاي ضداسلامگرايي اين فرصت را ايجاد كردند تا اردوغان بتواند تا انتخابات پارلماني صداقت رفتاري خود را به مردم اثبات نمايد. امري كه در صورت عدم تحقق آن شكست حزب عدالت و توسعه در انتخابات پارلماني را رقم خواهد زد.
در جمعبندي كلي از آنچه ذكر شد ميتوان گفت اردوغان در صورتي ميتوان از پيروزي در انتخابات شهرداريها براي رسيدن به اهداف خود از جمله پيروزي در انتخابات پارلماني و رياست جمهوري بهره گيرد كه سياستهاي نادرست خود را در عرصه داخلي و خارجي جبران ساخته و در مسير خواست مردم گام بردارد. تلاش براي اجراي مطالبات اسلامخواهانه مردم و نيز پايان دادن به همراهي با غرب و كشورهاي مرتجع عربي ميتواند زمينهساز اين مهم باشد. دگرگوني در رفتارهاي خصمانه در قبال سوريه و پايان دادن به اجراي طرحهاي غرب در قبال اين كشور را ميتوان سرآغازي مهم براي پاسخگويي اردوغان به اعتماد مردم به وي دانست كه ميتواند نقشي مهم در تقويت حمايتهاي مردمي از او در برابر مخالفان داشته باشد.