سرانجام پس از سالها میان دو جنبش فتح و حماس توافقنامه همکاری و همگرایی امضا شد. براساس این توافق، دولت وفاق ملی فلسطین، برای در دست گرفتن تمام وظایف و مسئولیتهای خود در نوار غزه باید مراحل اداری لازم را تا تاریخ ۱ دسامبر ۲۰۱۷ طی کنند. همچنین کارمندان غزه تا ارائه راهحلی توسط کمیسیون اداری و قانونی که باید پیش از تاریخ ۱ فوریه سال ۲۰۱۸ تقدیم شود، حقوق خود را دریافت خواهند کرد. کنترل گذرگاههای مرزی غزه تا تاریخ ۱ نوامبر به دولت وفاق ملی واگذار میشود.
در این توافق در مورد فرایند خلع سلاح گردانهای شهید عزالدین قسام شاخه نظامی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین اشارهای نشده است. در همین حال نمایندگان جنبش حماس و فتح از دستیابی این دو جنبش به توافق نهایی برای پايان دادن به اختلافات در فلسطین تحت نظارت مصر خبر دادند.
حال این سوال مطرح میشود که دلایل رسیدن طرفین به این توافق چیست و چه عواملی زمینهساز آن شده است؟ برخی محافل رسانهای و سیاسی بر این ادعایند که این توافق حاصل تلاشهای ابومازن رئیس تشکیلات خودگردان و البته فشارهای کشورهای غربی و عربی به گروههای فلسطینی است. این ادعا در حالی مطرح میشود که روند تحولات نشان میدهد آنچه ضرورت این همگرایی را ایجاد کرده شرایط داخلی فلسطین، اراضی اشغالی فلسطین و نیز محیط منطقهای است.
در حوزه فلسطینی خواست ملت فلسطین ادامه مقاومت است چنانکه عملیاتهای استشهادی در اراضی اشغالی به شدت افزایش یافته است. در همین حال روند سازش نیز دستاوردی برای فلسطینیها نداشته بویژه اینکه ارادهای در طرف مقابل و بازیگران منطقهای و فرامنطقهای برای اجرای این روند وجود ندارد. در همین حال سازمان ملل متحد نیز به رغم وعدههای بسیار اقدامی برای حل بحران فلسطین صورت نداده و همچنان همان نگاه یکجانبه و غربگرایانه را داشته است.
در حوزه منطقهای نیز کشورهای عربی جز راه خیانت به فلسطین کارکرد دیگری نداشتهاند چنانکه اکنون کشورهایی همچون بحرین، امارات و عربستان رسما و راسا در حال اقدام علیه فلسطین و جبهه مقاومت هستند. با توجه به این شرایط میتوان گفت که فلسطینیها اکنون ناامید از همه جا به یک اصل رسیدهاند و آن اینکه جز وحدت و یکپارچگی گزینه دیگری ندارند. البته باید به این امر توجه داشت که وحدتی مطلوب ملت فلسطین است و آنان را میتواند به سرمنزل مقصود برساند که در قالب مقاومت و هماهنگی گسترده تر در چارچوب انتفاضه باشد و نه اینکه در مسیر سازش و دست کشیدن از مقاومت.
فلسطینیها یک بار تجربه رویکرد سازشکارانه توسط جنبش فتح را داشتهاند که جز نابودی و خسرانهای بسیار برای فلسطین دستاوردی نداشته است و اگر حماس نیز بخواهد در قالب اتحاد کنونی همان مسیر را بپیماید قطعا پیامدهای منفی برای فلسطین خواهد داشت که از نتایج آن حذف حماس نزد مردم به عنوان یکی از محورهای جبهه مقاومت است. حماس یکبار با رویکرد منفی و شتابزده در قبال سوریه، هزینه کاهش محبوبیت مردمی را پرداخته و اگر بخواهد این مسیر را تکرار کند قطعا پاسخی سخت از مردم دریافت خواهد کرد.
نویسنده: علی تتماج