نیمه دوم سال که از راه میرسد، تکاپوهای اهالی سینما برای رسیدن به جشنواره فیلم فجر بیشتر میشود، فیلمسازها سعی میکنند روند تولید فیلم را سرعت ببخشند و برخی کار ساخت فیلم را کلید میزنند، اهالی رسانه جدیتر پیگیر حضور یا عدم حضور فیلمها و فیلمسازها میشوند و البته متولیان برگزاری جشنواره هم کار برنامهها را هماهنگ میکنند و تلاش میکنند شیوه اجرای جشنواره را بهتر از سالهای قبل عملیاتی کنند.
امسال هم با شروع نیمه دوم سال، اخبار و شایعات حول مهمترین جشنواره سینمایی کشور آغاز شده است.
اول همه چیز از یک شایعه شروع شد: «حذف جوایز فنی» چند روز و هفتهای سر و صدا شد و دست آخر و با اعلام دیرهنگام فرخوان جشنواره مشخص شد که چنین اتفاقی نخواهد افتاد.
خداحافظی با میلاد
بعد از آن نوبت به خبری رسید که مدیر روابط عمومی جشنواره اعلام کرد: «سی و ششمین جشنواره فیلم فجر در محلی غیر از برج میلاد برگزار خواهد شد»
خبری که شاید در ابتدا شبیه شایعه بود، چراکه در سالهای قبل هم زمزمههایی مبنی بر کوچ جشنواره از برج میلاد شنیده میشد، اما دست آخر به دلیل عدم وجود ساختمانی با مختصات برج میلاد، مدیران برگزاری جشنواره ترجیح میدادند، از کنار بلندترین سازه پایتخت تکان نخورند و حضور هشتساله دیگر برای همه مسجل ساخته بود که نیمه دوم بهمنماه، مرکز همایشهای برج میلاد تبدیل به کاخ جشنواره میشود.
اما خبری که مسعود نجفی اعلام کرده بود، یک خبر جدی بود، چراکه چند روز بعد دبیر جشنواره هم بر آن تاکید کرد و گفت «اعلام میکنم امسال برج میلاد را نداریم»
و این نشان میدهد که رسانهای شدن این خبر نه از سر تبلیغات رسانهای یا ناز کردن برای برج میلاد که یک تصمیم عملیاتی است.
یک جشنواره جمع و جور
اما چه اتفاقی افتاده که مدیران تصمیم گرفتهاند مقر تقریبا دائمی خود را ترک کنند؟ پاسخ روشن است: داستان بریز و بپاشهای سالهای گذشته و به ویژه سال قبل.
رسانهای شدن هزینه چند میلیاردی جشنواره سال گذشته آنقدر سر و صدا به پا کرد که حالا وزیر جدید، رئیس جدید سازمان سینمایی و همه تصمیمگیران جدید حوزه سینما (در بخش دولتی) تصمیم گرفتهاند جشنواره امسال را شسته و رفتهتر و البته کمهزینهتر برگزار کنند. اولین گام هم خروج از برج میلاد است که قرار بود محل حضور اهالی هنر و رسانه باشد، اما تجربیات عینی و میدانی در سالهای گذشته نشان میداد که برخلاف وعده مسئولان، کاهش سهمیه رسانهها و به حداقل رساندن حضور خبرنگاران رسانههای مختلف نه برای بالا بردن ارزش و احترام آنها بود که اتفاقا رابطه مستقیمی با افزایش حضور چهرههای خارج از حوزه مطبوعات و رسانهها و حتی هنر و سینما داشت.
نگاه حداقلی به حضور اصحاب قلم و منتقدان که هزینه چندانی برای برگزارکنندگان نداشت، اما موضوع اصلی همان آدمهای بیربطی هستند که با «کارت میهمان» و به وفور در جشنواره حضور داشتند.
برای همین است که ابراهیم داروغهزاده میگوید: «اکثر هزینههای جشنواره، هزینههایی عملکردی است؛ به طورمثال اگر همزمان در ۳۰ استان کشور جشنواره برگزار شود طبیعتاً هزینهبر است و میزبان چهار هزار نفر در برج میلاد بودن نیز هزینهای درپی دارد که اعلام میکنم امسال برج میلاد را نداریم.»
و اضافه میکند که «برآوردی از جشنواره امسال ندارم و حداکثر سعیام را در هر جشنوارهای که داشتم این بوده که توانستم جشنواره آبرومند، خوب و در شان برگزار شود و باید هزینهها مدیریت شود که بخشی از آن برمیگردد به اینکه شکل اجرایی جشنواره به چه صورت تعریف میشود»
پایانی بر افتتاحیه بیخاصیت؟
صرفهجویی در برگزاری جشنواره ظاهرا هدف اصلی و البته برگزاری درست، هدف متولیان جشنواره سی و ششم است. تا جایی که دبیر جشنواره یک تصمیم جسورانه دیگر را هم در سر دارد « سعی بر این دارم که شورای سیاستگذاری را مجاب کنم افتتاحیه نداشته باشیم، چراکه در هیچ کجای دنیا جشنوارهها مراسم افتتاحیه ندارند و مراسم ما هم غیرضروری است که علاوه بر هزینه بالا، آوردهای هم ندارد...حذف افتتاحیه جشنواره بار مالی را کاهش میدهد و خودمان نیز در هزینهها باید نظم بیشتری داشته باشیم تا بتوانیم در پایان جشنواره پاسخگو باشیم»
اگر دبیر جشنواره بتواند نظر سیاستگذاران جشنواره را جلب کند تا از خیر برگزاری مراسم افتتاحیه بگذرند، قطعا میتواند اتفاق خوب دوم هم رقم بخورد. افتتاحیه جشنواره فیلم فجر معمولا با اتفاق عجیب و غریبی همراه نبوده است.
کافی است خیلی سریع اتفاقات افتتاحیه سال قبل را مرور کنیم: تقدیر از خانواده شهید مرزبان، تقدیر از یک آتشنشان به بهانه حادثه تلخ پلاسکو، بزرگداشت پیشکسوتان سینما، سخنرانی رئیس وقت سازمان سینمایی، سخنرانی وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اهدای جوایز بخش اقلام تبلیغاتی شامل آنونس، پوستر و عکس، اجرای موسیقی زنده و تمام.
این همه آنچه در افتتاحیه پارسال رخ داد بود. حال سوال اینجاست نمیشود همه این اتفاقات در اختتامیه رخ بدهد؟ مثلا وزیر و معاونش کمتر صحبت کنند یا اصلا قید پشت تریبون رفتن را بزنند؟ نمیشود بزرگداشتها در طول برگزاری جشنواره باشد؟ نمیشود جوایز اقلام تبلیغی به ابتدای اختتامیه منتقل شود؟ قطعا شدنی است و قطعا در کاهش هزینهها تاثیرگذار خواهد بود.
قطعا این اتفاقات شدنی است به شرط آنکه سیاستگذاران جشنواره با دبیر آن همنظر باشند.
دوران پسا ولخرجی
کاهش هزینهها و سر و سامان دادن به جشنواره قطعا اتفاق خوبی خواهد بود. میتواند یک جراحی مهم و البته اثربخش باشد و اگر نتیجه درستی داشته باشد، سنگ بنای تغییرات بزرگتر خواهد بود. اما حالا که مدیران دولتی برگزارکننده جشنواره به این میاندیشند که هزینههای غیرضرور را حذف کنند، خوب است که اشتباه بزرگ چندسال قبل که در زمان جنتی و ایوبی افتاد را هم به نوعی رفع و رجوع کنند. جدایی بیخود و بیجهت بخش بینالملل جشنواره از مسابقه ملی از آن اتفاقات شاذی بود که جز افزایش هزینهها و بدون خروجی مطلب، هیچ نداشت.
اینکه بخش بینالملل جشنواره جدا شد تا با یک دبیر دیگر، فیلمهای درجه چندم خارجی به ایران بیایند و آنقدر به لحاظ کیفی ضعیف باشند که حتی سالنهای اکران جشنواره را هم پر نکنند، نشان میداد که این انقطاع یک اشتباه واضح است. اما آقایان تصمیم داشتند با همان دستفرمان پیش بروند.
حالا که قرار است مدیران فرهنگ و ارشاد اسلامی به فکر کاهش هزینهها و به نوعی اجرای اقتصاد مقاومتی باشند، خوب است برای سال آینده به این موضوع هم فکر کنند که جشنواره را به همان سبک و سیاقی برگردانند که تا چند سال پیش اداره میشد. قطعا بازگشت بخش بینالملل به آغوش جشنواره، با کاهش هزینههایی همراه خواهد بود که نقل مکان از برج میلاد یا حذف مراسم افتتاحیه در مقابل آن رقم ناچیزی خواهد بود. آقایان مدیر، جلوی ضرر را از هرکجا بگیرید منفعت است.
نویسنده: مهدی رجبی