به اعتقاد بسیاری از کارشناسان و فرماندهان عالی جنگ، تغییر استراتژی عملیاتی از جنوب به شمال غرب به اصرار آقای هاشمی رفسنجانی، از اصلیترین دلایل سقوط فاو بود.
در ماههاي آخر منتهی به پایان جنگ و قبول قطعنامه ۵۹۸، برخی افراد و جریانات ورشکسته سیاسی و مطرود امام (رحمهاللهعلیه) سعی کردند با ارائه تحلیلهاي انحرافی از ۸ سال دفاع مقدس، آن را اقدامی بيثمر و بينتیجه و خسارت بار معرفی کنند که نتیجهاي جز از دست رفتن جوانان این مرز و بوم نداشته است.
امام خمینی (ره) در برابر این تحلیلهاي انحرافی از دفاع مقدس موضعی محکم ميگیرند و با ذکر این نکته که «همچون همه عاشقان شهادت، برای درک شهادت روزشماری ميکند» و «شهادت در راه خدا مسئلهاي نیست که بشود با پیروزی یا شکست در صحنههاي نبرد مقایسه شود»، چنین ميفرمایند: «ان شاءالله ملت بزرگ ایران با پشتیبانی مادی و معنوی خود از انقلاب، سختیهای جنگ را به شیرینی شکست دشمنان خدا در دنیا جبران ميکند. و چه شیرینی بالاتر از اینکه ملت بزرگ ایران مثل یک صاعقه بر سر امریکا فرود آمده است و...» (صحیفه امام خمینی، ج ۲۱، ص ۸۷)
در سالهای پایانی جنگ، -بویژه در سال ۱۳۶۷- فضای کشور به گونهاي بود که دو گروه برای جنگ تاثیر گذار بودند، یک گروه رهبری سیاسی جنگ، یعنی آقای هاشمی رفسنجانی بود که از حضرت امام (ره) حکم داشت و ستادی برای خود تشکیل داده بود. رئیس این ستاد میرحسین موسوی (نخست وزیر وقت) و معاون لجستیک و پشتیبانی آن نیز بهزاد نبوی (وزیر وقت صنایع آن زمان) و معاون تبلیغات آقای هاشمی هم سیدمحمد خاتمی (وزیر وقت ارشاد اسلامی) بودند، اینها افرادی بودند که در دولت میرحسین موسوی و در حقیقت اعضای ستاد آقای هاشمی بودند و فکرشان یک فکر سیاسی و بیشتر بدنبال خاتمه جنگ بودند.
گروه دیگر را نظامیانی از ارتش، سپاه، نیروهای بسیج و جهاد سازندگی تشکیل ميدادند.
در سالهای پایانی جنگ، شرایط فضای سیاسی، بین الملل و اقتصادی کشور، شرایط نامطلوبی بود و دولت در اداره جنگ و مردم مشکل داشت.
از طرفی بدلیل بمباران هایی که روی جزیره خارک ميشد، مشکلاتی وجود داشت و قیمت نفت به زیر ۱۰ دلار رسید، در سال ۱۳۶۵ به جای صادرات ۲ میلیون بشکه نفت، ۶۰۰هزار بشکه صادر ميشد و درآمد ارزی ناشی از فروش نفت در سال ۱۳۶۵ ۷۰۰ میلیون دلار شد.
حقیقت دیگر آن است که آمریکائیها با حضور نظامی در خلیج فارس و حمله به سکوهای نفتی و هواپیمای مسافربری ایران، عملا وارد جنگ و درگیری به نفع صدام شدند.
امام خمینی(ره) با وجود این واقعیتهاي سیاسی – اجتماعی و اقتصادی و اینکه دولت ميگفت نمی تواند هزینههاي جنگ و اداره کشور را تامین کند، تصمیم گرفتند و این واقعیتی است که حضرت امام (ره) فرمودند من جام زهر را نوشیدم.
حال سئوال این است که جام زهر را رزمندگان در جبههها از جمله فرماندهان نظامی مانند صیاد شیرازی، محسن رضائی و رزمندگان لشکرها به امام نوشاندند و یا سیاسیون؟ و کدام گروه در این تصمیم گیری حضرت امام (ره) تاثیر گذار بودند؟ موضوعی که قضاوت آن به خود مردم واگذار ميشود.
علل سقوط فاو چه بود؟
جنگ تحمیلی، علاوه بر ماهیت، در طول حیات خود، دارای مقاطع سرنوشت سازی است که چرایی شکل گیری هر کدام از این مقاطع، ميتواند به درک پیروزیها و ناکامیهاي جنگ، کمک بسیاری کند که یکی از این مقاطع مربوط به سقوط فاو در فرودین ماه ۱۳۶۷ است.
پس از عملیات کربلای ۵ یعنی اسفندماه ۱۳۶۵ بحثهاي زیادی شد که جبهههاي جنوب قفل شده است و بایستی به شمال غرب رفت.
آقای هاشمی رفسنجانی، بعنوان فرمانده جنگ، اصرار بسیاری داشتند که حتی عملیاتهاي کوچک هم که شده باید ادامه پیدا کند. این موضوعات باعث تغییر استراتژی جنگ و انتقال قوا و محور عملیاتها از جبهههاي جنوب به شمال غرب شد.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان و فرماندهان عالی جنگ در واقع همین شرایط (تغییر استراتژی عملیاتی از جنوب به شمال غرب)، از اصلی ترین دلایل سقوط فاو بود.
رهبری سیاسی جنگ وقتی دید عملیاتها، در جنوب به نتیجهاي نمی رسد، به رغم مخالفت بسیاری از فرماندهان کار عملیاتها را به شمال غرب کشاند، به عقیده فرماندهان در شمال غرب، اهداف اساسی قابل دسترسی وجود نداشت، هرچند فرماندهی سپاه هم ادامه عملیات در غرب کشور را قبول داشت.
نگاهی به شرایط سیاسی آن زمان نیز نشان ميدهد، رهبری سیاسی جنگ در پی آن بود به هر طریقی، جنگ را تمام کند.
جریان سازش در آن مقطع به دنبال کسب پیروزیها و در نتیجه هموار کردن مسیر برای دیپلماسی سازش و پایان جنگ بود و همین رویکرد و روند منجر به تغییر استراتژی عملیاتی از جنوب به شمال غرب، شد.
آنچه مسلم است در طول جنگ شاهد پیروزیهاي بزرگی، همچون پیروزیهاي بزرگ فاو در سال ۱۳۶۴ و پیروزی عملیات کربلای ۵ در شرق بصره در سال ۱۳۶۵ بودیم که هریک به تنهایی برای پیشبرد مذاکرات صلح کفایت ميکرد، اما رهبری سیاسی جنگ نتوانست از فرصتهاي پیش رو بهره ببرد.
از مهمترین دلایل دیگر سقوط فاو ميتوان به کمک اطلاعاتی آمریکائیها به عراق در ارسال آخرین تصاویر ماهوارهاي از فاو و استعداد کم نیروهای ایرانی، همچنین بکارگیری حجم وسیعی از بمبارانهاي شیمیائی از نوع سیانور در فاو (پس از بکارگیری آن در حلبچه که منجر به کشته شدن حدود ۵ هزار نفر زن و کودک عراقی در حلبچه گردید و سکوت مجامع بین المللی و در حقیقت چراغ سبز آنها برای یکارگیری حجم وسیعتری از سلاحهاي شیمیائی در فاو شد)، اشاره کرد.
واقعیت نظامی صحنه نبرد باز پس گیری فاو، آن بود که عراق با بیش از ۶ لشکر زرهی – مکانیزه و پیاده با استعداد بالاتر از نیروهای رزمندگان اسلام که تنها حدود پانزده گردان بودند به فاو حمله کرده بود و از نظر قواعد جنگی ارتش بعثی برتری مطلق داشت.
در زمان سقوط فاو، اکثر خطوط پدافندی حساس در فاو، شلمچه و جزایر مجنون بعهده سپاه بود، در حالیکه لشکرهای قدرتمند سپاه به شمالغرب منتقل شده بودند. از هر لشکر به استعداد یک یا دو گردان در این خطوط پدافندی مستقر بود، در واقع در آن هنگام یک لشکر سپاه مانند ۴۱ ثارالله کرمان در حد یک یا دو گردان در فاو و یک گردان در شلمچه داشت و بقیه نیروهایش به شمالغرب منتقل کرده و در حقیقت تجزیه قوا صورت گرفته بود.
اینها دلایلی هستند که باعث برتری نظامی ارتش بعثی عراق و سقوط فاو شد.
پاسخی به یک ادعا و خاطرات مخدوش
آنچه مسلم است تاریخ سازی جعلی در خصوص حوادث و اتفاقات انقلاب، که توسط برخی رسانهها و شبکههاي تصویری نیز به آن دامن زده ميشود، از ترفندهای دشمن برای ضربه زدن به پیکره انقلاب است.
موضوعات جنگ و سقوط فاو، فارغ از آنکه بایستی در بازه زمانی خود و در مجامع علمی و توسط کارشناسان سیاسی – نظامی مورد بررسی و واکاوی قرار گیرد، جزء آن دسته از موضوعاتی است که طی یکسال گذشته دستمایه اظهار نظر برخی از وابستگان هاشمی رفسنجانی قرار گرفته است.
هاشمی رفسنجانی که چند سالی است خاطرات وی در مورد چهرههاي مختلف نظام با حواشی بسیاری روبرو بوده و خوراک رسانه ای، رسانههاي بیگانه را فراهم کرده، سعی دارد با ذکر خاطرهاي عملکرد زمان جنگ سپاه پاسداران و برخی از فرماندهان عالی دفاع مقدس را مورد انتقاد قرار دهد.
روایتی که از سوی هاشمی و وابستگان وی از سقوط فاو و ماههاي پایانی جنگ ارائه ميشود، عامل اصلی این ناکامیها را کوتاهی و قصور رزمندگان معرفی ميکند. این در حالی است که اسناد آن زمان، نشان دهنده تلاش فرماندهان در آن برهه زمانی است. اسنادی که به طور کلی ادعای هاشمی رفسنجانی را رد ميکنند. که از آن جمله ميتوان به سندی که در شماره ۲۸ نشریه «نگین ایران» منتشر شده و مربوط به گزارش سردار رشید از روز سقوط فاو است، اشاره کرد.
در بخش دیگری از گفتگوی هاشمی رفسنجانی، آمده است: «می گفتند خیلی از بزرگان -ازجمله رئیس جمهور وقت- ميخواستند فرماندهانی که باعث این تلفات شده بودند اعدام شوند، اما من اجازه ندادم» ، ادعایی که حکایت از هم نظر بودن آیت الله خامنهاي -رئیس جمهور وقت- با دادگاهها برای اعدام فرماندهان، داشت.
اما هشتم اردیبهشت ماه ۱۳۹۴، پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب با انتشار گزارشی با عنوان «قصور بدون مقصر» به مناسبت سالگرد سقوط فاو در سال ۶۷ به بازخوانی نقش و نظر آیت الله خامنهاي درباره رخدادهای ماههاي پایانی جنگ و برقراری نظام تشویق و تنبیه در جنگ پرداخت.
گزارشی که ضمن تشریح دغدغه چند ساله فرماندهان برای برخورد با متخلفین جنگ شاید مهم ترین پیام آن، تکذیب خاطره هاشمی از این موضوع و این مقطع تاریخی و رد ادعاهای او در این باره است.
هزینه هاشمی از چهرههاي نظام برای اعتبار بخشی به خود و خاطراتش
آنچه از خاطرات هاشمی بر ميآید، ذکر خاطرات بدون منبع و ماخذ و البته هزینه کردن از اعتبار شخصیتها و چهرههاي نظامی برای اعتبار بخشی به خاطرات مخدوش است و البته نقل قول از چهرهها و افرادی که دست آنها از دنیا کوتاه است، موضوعی که این افراد امکان تایید و یا تکذیب آن را ندارند.
چرایی و چگونگی پرداختن بيبی سی فارسی به خاطرات هاشمی رفسنجانی
ماهیت و هویت الگوبخشی و تأثیرگذاری دفاع مقدس سبب هجمه افکنی گسترده و سازمان یافته دشمنان نسبت به آن شده است که این امر ضرورت حراست و نگهبانی از این ذخیره برجسته تاریخی و جدیت و حساسیت در تحلیل و تبیین صادقانه و منصفانه ابعاد آن را به عنوان یک تکلیف و مسئولیت ملی فراروی کشور قرار داده است.
یکی از مصادیق هجمه افکنی به جنگ هشت ساله پروندهاي است که شبکه ماهوارهاي بيبی سی فارسی مدتی قبل گشود و در آن به «چرایی آنچه که آن را اعدام فرماندهان مقصر شکست در جنگ خوانده است» پرداخت که بررسی و تحلیل ابعاد پیدا و ضمنی آن نکات قابل تأملی را نشان ميدهد.
به علاوه متأسفانه برخی از افراد و رسانههاي داخلی نیز با بیان ناقص و بعضا غیرواقعی برخی از رخدادها از جمله دلایل از دست رفتن فاو، سبب خلق سوژه هایی شده اند که رسانههاي خارجی با دستمایه قرار دادن آنها دفاع مقدس را مورد هجمه و تخریب قرار دادند.
در این بخش از نوشتار تلاش کرده ایم با تحلیل مطالب منتشر شده در بيبی سی فارسی و ارائه برخی از فرازهای پروندهاي که پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری منتشر کرده است از منظری دیگر به واقعیت امر بپردازیم.
در مطلبی که بيبی سی فارسی منتشر کرده است به رغم تلاش این رسانه در پاکسازی ردپای جانبداری و پیش داوری نسبت به موضوع، ميتوان با تحلیل و بررسی و موشکافی دقیق آن جانبداری و انگاره سازی آنها را مشاهده کرد. به طور مثال در بخشی از آن مطلب آمده است: به نظر ميرسد که این گروه از اصولگرایان، در تبلیغات خود از عاملی تعیین کننده بهره ميبرند و آن، تمایل دستگاههاي حکومتی به «ناگفته گذاشتن» بخش مهمی از وقایع جنگ است.
با ارزیابی و بررسی نتایج به دست آمده از جداول به روشنی ميتوان اهداف شبکه بيبی سی فارسی را از انتشار مطلب مورد اشاره به صورت تیتروار بیان کرد که با تحلیل فرامتنی یافته ها، متن و جریان حاکم بر این شبکه و سیاست رسانهاي آن، رد پای گفتمانی را یافت که به دنبال هجوم و ناکارآمدسازی و تخریب دفاع مقدس به عنوان تکیه گاه تاریخی امنیت بخش کشور است.
اهداف:
- انگاره سازی شکست ایران در جنگ تحمیلی هشت ساله
- دامن زدن به اختلافات و قرائتهاي متفاوت از جنگ در جهت تضعیف فرماندهان نظامی
- کاهش اعتماد عمومی نسبت به دفاع مقدس و ایجاد روحیه تشکیک پذیری نسبت به موضوعات اصلی انقلاب نظیر دفاع مقدس
- کاهش پایگاه اجتماعی رزمندگان دوران دفاع مقدس
- ایجاد اعتراض نسبت به نظام
- دامن زدن به رقابتها و اختلافات درون گروهی و حزبی و اختلاف افکنی میان شخصتهاي برجسته کشور
- ایجاد تشکیک در ذهن خانوادههاي معظم شهیدان و ایثارگران.(فارس)