سه شنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۱ - ۲۰:۳۷
کد مطلب : 73849

میراث معنوی خلیج فارس و حقوق فراموش‌شده ایرانیان

با ظهور تمدنهای جدید بشری، آثار و ابنیه باقیمانده پیشینیان همچون سندی برای هویت ملتها، ارزش و منزلت در خور یافت...

با ظهور تمدنهای جدید بشری، آثار و ابنیه باقیمانده پیشینیان همچون سندی برای هویت ملتها، ارزش و منزلت در خور یافت به گونه‌ای که نهادی بین‌المللی مستقلا مسئولیت ساماندهی این ابنیه تاریخی به عنوان میراثهای جهانی را بر عهده گرفت.
با گذر زمان و طرح ایده جهانی‌سازی، خطر حذف و ادغام آداب و سنن و همچنین علقه‌های ملی و اجتماعی به دغدغه‌ای جهانی مبدل شد. به گونه‌ای که کشورهای عضو جامعه بین‌الملل تصمیم گرفتند برای حفظ دستاوردهای ناملموس تمدنهای خود اقدام به تبیین وظیفه‌ای جدید برای سازمان یونسکو با عنوان حفظ میراث فرهنگی معنوی کنند.
مقوله‌ای که قرار بود پاسدار فرهنگی جوامع باشد، در دوران جهانگرایی و ابزاری داشته باشد به نام کنوانسیون حمایت از آثار معنوی. البته این کنوانسیون علیرغم دربرگیرندگی حوزه آثار تمدنی ناملموس شباهتهایی هم با مقوله حقوق بشر داشت نظیر:
- تلاش به منظور نفوذ در حیطه قدرت دولتهای جهان و اعمال فشار برای حفظ سرمایه‌های مشترک بشری بر آنها - تلاش برای حفاظت از اراده خلاق و حق ابراز عقاید گروهها و جوامع انسانی مختلف - اشتراک بر سر مقابله با تفکرات انحصارگرایانه و تبعیض‌آمیز و مغایر با کرامت انسانی این موارد و شرايط مشابه دیگر سبب شده تا به وضوح در ماده ۲ کنوانسیون حمایت از میراث فرهنگی معنوی، از ضرورت حفظ و صیانت میراثهای انسانی به مثابه حقوق انسانها سخن به میان آورده شده و اعلام می‌شود «...میراث فرهنگی معنوی که نسل به نسل منتقل شده و توسط جوامع و گروه‏ها در تعامل با محیط، طبیعت و تاریخشان بازسازی شده است و یک احساس هویت و پیوستگی برای آنها فراهم می‏آورد، موجب مشارکت در احترام به تنوع فرهنگی و خلاقیت بشری می‏شود.» چرا که این همبستگی بستر لازم برای همگرایی جهانی و تلاش به منظور تحقق حقوق اولیه جوامع بشری را محقق خواهد کرد.
اما به راستی پیگیری این مسئله که میراث فرهنگی معنوی هم‌سنگ و هم‌طراز حقوق بشر است تا چه اندازه ممکن است؟
در پاسخ می‌توان گفت علاوه بر شباهتهای قانونی قواعد و قوانین جهانی در خصوص حقوق بشر و میراث فرهنگی – معنوی انسانها، از آنجایی که میراث معنوی ملتها، جزیی از باورها و اعتقادات انسانی را نیز در برمی‌گیرد می‌تواند به عنوان نوعی از حقوق انسانی تعبیر شود که ضرورت احترام به آن همچون احترام به مقدسات و باورهای انسانی در مفاد حقوق بشر است. لذا نقض‌کننده این مسئله نیز در مظان ناقض حقوق بشر شمرده خواهد شد.
به عنوان مثال در ماجرایی همچون خلیج فارس و استفاده برخی دول عربی منطقه از واژه مجعول خلیج عربی می‌توان گفت که تکرار چنین ادعاهای واهی از سوی دولتهای عربی نه تنها ناقض میراث معنوی ایرانیان است بلکه می‌تواند صورتی از نقض حقوق بشر مردم ایران باشد. موضوعی که در قالب حقوق بشر، عرفی است كه قابلیت پیگیری حقوقی داشته و محکومیت وجدان و عقل جامعه جهانی را برای مرتکبان آن می‌تواند به همراه داشته باشد.
برای رسیدن به این مهم بهترین مسیر، راهکار ثبت خلیج فارس به عنوان میراث معنوی مردم ایران در سازمان جهانی یونسکو است. چرا که فهرست میراث فرهنگی و معنوی یونسکو در جهت محافظت بهتر میراث فرهنگی معنوی جهان و ایجاد آگاهی درباره آنها تنظیم شده‌ و قابلیت همراه کردن جامعه جهانی در دفاع از حقوق مردم ایران در مسئله خلیج فارس را دارا باشد.
و از آنجایی که آثار معنوی ثبت شده در یونسکو در یکی از دو فصل فهرست آثار و فهرست آثار در خطر قرار خواهند گرفت از این پس تلاش دولتهای عربی در راستای تغییر نام این خلیج تاریخی، می‌تواند با واکنش نهادهای بین‌المللی و قرار دادن نام خلیج فارس در فهرست آثار در خطر همراه شود. این فهرست شامل میراث‌هایی می‌شود که در حال فراموشی هستند و کشورها باید در جهت زنده نگهداری آنها کوشش کنند.
از سوی دیگر انتخاب روز ۱۰ اردیبهشت به نام روز ملی خلیج فارس باعث شده تا نام خلیج فارس دیگر نام یک مکان جغرافیایی صرف نباشد و برای مردم ایران ارزشی معنوی و هویت یافته باشد. ضمن آنکه این مسئله در فرآیند ثبت جهانی نام خلیج فارس به عنوان یک اثر معنوی نیز می‌تواند بسیار موثر واقع شود.
از این رو پیشنهاد می‌شود که سازمان میراث فرهنگی به عنوان متولی قانونی کار، تلاشهای خود را بر جمع‌آوری اسناد تاریخی نامگذاری خلیج فارس و ارائه آنها به یونسکو به منظور ثبت جهانی نام خلیج فارس به عنوان یک اثر تاریخی- معنوی متمرکز کند.

https://siasatrooz.ir/vdcaoan0.49ney15kk4.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی