يکشنبه ۲ آذر ۱۳۹۹ - ۲۲:۰۶
کد مطلب : 116195
چالش قانون گزارش های مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی را معرفی، نقد و بررسی (۱۸۳) می کند:

منطق در نظريه و عمل قانونگذاري ناکارآمد و سنتی!؟

اشاره: مجموعه گزارش های مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی، بر اساس ماده 1 و 2 قانون شرح وظایف مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی و به عنوان بازوی پژوهشی مجلس شورای اسلامی تهیه و منتشر می شود. گو اینکه بر اساس یکی از مطالعات انجام شده توسط همین مرکز (ميزان بهره مندي از اطلاعات و تأثير آن بر فرايند قانونگذاري)، تولیدات پژوهشی تاکنون مورد استقبال و استفاده نمایندگان مجلس شورای اسلامی قرار نگرفته است و بخش محدودی از مصوبات (22 درصد) با نظر دستاوردهای مطالعاتی مرکز پژوهش ها همخوانی دارد. بدون تردید مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی در روند تحول قانونگذاری سنتی کشور نقش مهمی دارد. چالش قانون ضمن اعلام آمادگی برای انعکاس متن جوابیه مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی پیشاپیش از حسن توجه و پیشنهادات عموم نخبگان و اندیشمندان سپاسگزار است. این نوشتار به معرفی، نقد و بررسی گزارش منطق در نظريه و عمل قانونگذاري منتشر شده از سوی مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی می پردازد که هم اکنون از نظر خوانندگان می گذرد:

معرفی گزارش
شناسنامه گزارش
عنوان گزارش: منطق در نظريه و عمل قانونگذاري
شماره مسلسل: ۱۵۹۱۱
کد موضوعی: ۳۳۰
نام دفتر: مطالعات بنيادين حكومتي (گروه بنيادين حكومتي)
تهيه و تدوين: خالد شيخ الاسلامي
ناظر علمي: سيد يونس ادياني
متقاضي: رياست مركز
ويراستار ادبي: پرند فياضي

تاريخ انتشار: ۰۴/۰۴/۱۳۹۷
تعداد صفحات: ۳۰ صفحه
ناشر: مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی
منبع: درگاه الکترونیک مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی
در چکیده گزارش اینگونه آمده است: گزارش پيش رو، خلاصه اي جامع از كتاب منطق در نظريه و عمل قانونگذاري است كه مي كوشد با تأكيد بر دو فصل بنيادين كتاب به توضيح چيستي انواع نظريه ها و ابزارهاي منطقي در فهم و تفسير قانون از يك طرف و جهان قانون از طرف ديگر بپردازد. نويسندگان كتاب بر اين باورند كه قانونگذاري، فرآيندي پيچيده، چندبُعدي و داراي منطق خاص خود است و فهم و تفسير درست آن، قدم مهمي در راه اجراي صحيح و جامع قانون است. با پذيرش اين فرض كه قوانين محصول فرآيندهاي زماني هستند، شناخت زمان مندي منطق پشت سر قوانين نيز مهم ارزيابي ميشود. به عبارت ديگر، منطق قوانين، ثابت و ايستا نبوده، بلكه در پروسه اي تاريخي، دگرگون شده و تحول مي يابد. كشف منطق قانون، نمي تواند از شناخت نيت قانونگذاران در تصويب آن جدا باشد. به همين دليل انواع نظريه هاي نيت بنيان در بررسي و تصويب لوايح قانوني به بحث و بررسي گذاشته مي شود. بديهي است كه نظريه هاي نيت بنيان رقبايي دارند كه متن گرايان جدي ترين آنها هستند. قدم اول در راه شناخت منطق پشت سر نظريه و عمل قانونگذاري، شناخت انواع نظريه هاي موجود در زمينه فهم و تفسير قانون است كه گزارش حاضر با توجه به اين ضرورت مبرم نگاشته شده است.
در مقدمه گزارش اینگونه آمده است: اين گزارش مي كوشد تا به بيان مفهومي و خلاصه اي جامع از كتاب منطق در نظريه و عمل قانونگذاري با تأكيد بر دو فصل (ساختار منطقي و هستي شناختي قانون: ابزاري مفهومي براي قانونگذاران) و (نظريه هاي تصويب و ايجاد قوانين و فرآيندهاي قانونگذاري) بپردازد. هم چنان كه از عنوان كتاب كه مجموعه اي از مقالات تخصصي در حوزه حقوق و قانونگذاري است مي توان فهميد، تلاش نويسندگان بر نقش منطق در نظريه و عمل قانونگذاري متمركز است. قانونگذاري، فرآيندي پيچيده است كه مي توان به مثابه پديده اي اجتماعي با پيچيدگي هاي خاص خود باشد كه از منظرهاي گوناگون علمي و روش شناختي مي توان به آن نگريست. معمولاً از منظرهاي سياسي، اجتماعي و اقتصادي به پروسه قانونگذاري نگاه مي شود. اما عليرغم تمايلاتي كه نسبت به تجزيه و تحليل منطقي قانون از دو منظر نظريه قانوني و يا آنچه اخيراً بهع نوان (هوش مصنوعي و قانون) ناميده مي شود، اظهار مي شود اما هنوز هم شكافي بزرگ در ادبيات پژوهشي مربوط به بررسي نظام مند نقش ابزارهاي منطقي و منطق حاكم در پشت پروسه قانونگذاري وجود دارد. گزارش حاضر با هدف پُر كردن خلأ موجود در اين زمينه ايضاح نسبي بر پرسش هاي متعدد فراوان در اين زمينه است: چگونه مي توان مفهوم (منطق) را در زمينه، ساختار و رفتار قانونگذاري فهميد؟ چه روابط منطقي ميان مفاهيم حقوقي تشكيل دهنده نظام قانوني وجود دارد؟ چگونه هنجارهاي قانوني را استنباط كنيم؟ آيا نظام هاي قانوني منسجم و كامل هستند و چگونه اين الگوهاي منطقي را مي توان در قلمرو قانون فهميد؟ ويژگي هاي منطقي گفتمان پيرامون پيشنهادهاي قانونگذاري چيست؟ چگونه نظريه هاي مربوط به فهم و تغيير قانون با روند قانونگذاري پيوند و ارتباط مي يابند؟ چگونه مي توان قواعد حقوقي را به وسيله برنامه هاي كامپيوتري جديد تحليل كرد؟ پرسش هايي از اين نوع نيازمند پاسخ هاي دقيقي هستند كه مي توان ادعا كرد كه هنوز تنها در مرحله طرح آن هستيم و پاسخ به آن نيازمند پژوهش هاي جدي و جديدي است كه بايد در آينده به آن بپردازيم و پژوهش حاضر دومين تلاش لازم در اين زمينه است. نكته اساسي آن است كه چگونه مي توان منطق موجود در پشت ابعاد مختلف نظري و عملي قانونگذاري را فهميد. آنچه كه به عنوان معيار نخست مهم است، حركت از استفاده و كاربرد عمدتاً تئوريك و نظري به طرف استفاده و كاربرد عملي از ابزارهاي منطقي در زمينه قانونگذاري مي باشد.
متن گرايي
متن گرايي نظريه اي است كه طرفداران آن به دنبال معناي عمومي كلماتي كه در قانون و پيش نويس آن درج شده مي گردند تا اينكه به دنبال نيت قانونگذار باشند. متن گرايي گه گاه نظريه معني آشكار در فهم و تفسير قانون نيز ناميده مي شود. معيار قرار دادن معني ظاهري اين پيام را مي رساند كه معناي رايج اما آشكار كلمات يك قانون بايد تفسير مربوط به قانون مزبور را كنترل كند. مخصوصاً متن گرايان اين اصل را از ابتدا فرض مي گيرند كه يك قانونگذار و يا مجري آن براي ارتباط با معني و منطق يك قانون بايد به كلمات، قواعد و حتي تلفظ ها توجه كنند. البته متن گرايان كاملاً بر متون متمركز نمي شوند، بلكه آنان تمايل دارند از فرهنگ لغت هاي همزمان و معيارهاي زباني استفاده كنند تا توضيح دهند چگونه يك گوينده بومي كلمات را مي فهمد. متن گرايان داراي درجات و سلسله مراتب هستند. درحالي كه همه آنان بر متن يك قانون براي كشف معني و منطق آن تأكيد دارند، اما شكل هاي متفاوت متن گرايي در تمايل شان به منابع غيرذاتي از همديگر جدا مي شوند. قوانين پويا
قواعد قانوني پويا در پيوند با حوادثي كه اتفاق مي افتد مشخص مي كند كه چگونه جهان قانون در طول زمان تكامل مي يابد. انواع مهم قوانين پويا شامل قواعدي است كه منتهي به وظايف و تكاليف مي شود و همچنين در بر گيرنده قواعدي است كه امكان اصلاح و تفسير قانون به وسيله قانونگذاري را ممكن مي كند. قوانين پويا به وسيله كنش گران براي رسيدن به نتايج حقوقي خاص استفاده مي شود. مثال خوبي از قواعدي كه به كنش گران مختلف اين امكان را مي دهد تا تغييراتي هدفمند را در جهان قانون اعمال كنند، قواعدي هستند كه بر كل روند قانونگذاري حاكمند و اين امكان را مي دهند تا به وسيله آنها قوانين را اصلاح و يا ابطال كرد. قراردادها، شناخت و مالكيت بچه ها و خود قانونگذاري همگي مثال هايي از اعمال حقوقي اي هستند كه به وسيله قواعد پويا مي توان به نتايج دلخواه كنش گران حقوقي رسيد.
وظايف و الزام ها
همانطور كه استدلال شده است، كاركرد نهايي قانون، راهنماي رفتار انساني است. قانون از فنون مختلفي براي اجراي اين كاركرد سود مي جويد، اما احتمالاً مهم ترين مورد از اين فنون، تشويق به انجام رفتاري خاصي و تنبيه خاطيان احتمالي است. بنابراين وظايف و الزامات قانوني اي كه ناشي از تعهدات هستند همراه با هنجارهايي كه بهوسيله آنها قانون به تعريف وظايف و الزامات مي پردازد شايسته توجه هستند. در اينجا بايد به دو نكته مقدماتي پرداخت. اول: بحث واژه شناسي است. از كلمه قانون به راه هاي مختلفي براي تجويز و تعيين رفتار خاصي استفاده مي شود. ازاينرو بايد تمايز لغوي ميان وظايف و تعهدات يعني آنچه كه از نظر قانوني به عنوان تعهد صريح شناخته مي شود و آنچه كه بايد از نظر قانوني انجام داد قائل شد دوم: بايد به امكان انجام واقعيت هاي مربوط به تكليف و الزام نيز توجه كرد. در فضاي آكادميك معمولاً ميان است و بايد قائل به تمايز هستند. براي مثال اين واقعيت كه
مردم خود دروغ نمي گويند متفاوت است با اين نكته كه از نظر قانوني مردم نبايد دروغ بگويند. هم چنان كه اين مثال نشان مي دهد اين واقعيت كه مردم خود دروغ نمي گويند متفاوت از اين واقعيت است كه مردم ملزم به راستگويي و دروغ نگفتن هستند. قواع الزام آور به طور همزمان هم وظايف و هم تعهدات را مي آفريند و بدين وسيله مردم را ملزم مي كنند كه به شيوه خاصي رفتار كنند.
در جمع بندي گزارش اینگونه آمده است: هم چنان كه نشان داده شد كاركرد اصلي قانون، راهنمايي و مديريت رفتار انسان ها از طريق قواعد الزام آور است. البته طبيعي است كه بعضي از قانون ها الزام آور نبوده و بعضي ديگر كاركرد اصلي خود را در راهنمايي رفتار انسان ها نمي يابند. براي اينكه جهان قانون، هدف خود را تأمين كند، قانونگذاران نه تنها بايد به ساختار دروني جهان قانون توجه كنند، بلكه آنها بايد نگاهي بر روابط و پيوندهاي متقابل ميان جهان قانون با جهان بيرون داشته باشند. شايان ذكر است كه نه موقعيت هاي خود تعريف نموده قانوني مانند يك مظنون قانوني، يا يك شهردار و... نمي تواند پيوند مستقيم لازم از جهان قانون به جهان بيرون را فراهم كند، بلكه اين پيوند و ارتباط متقابل عمدتاً از طريق واقعيت هايي كه به تعهدات و الزامات بر مي گردد برقرار مي شود مانند وظيفه يا الزام شخصي خاص به انجام كاري و يا بالعكس، الزام به اجتناب از انجام آن. همچنين اجازه قائل شدن براي بعضي استثنائات مربوط به وظايف و يا تعهدات، مي تواند اين كاركرد ايجاد پيوندهاي متقابل را ايفا كند. اين واقعيت هاي مربوط به وظايف و الزامات تعريف شده واقعيت هاي بيروني اصل جهان قانون هستند.
جهان قانون را مي توان بهعنوان جعبه سياهي با محتواي نامشخص در نظر گرفت كه واقعيت هاي خود را از جهان بيرون مي گيرد، آنها را به واقعيت هاي دروني تغيير مي دهد، سپس آنها را داوري كرده و به شكل پيامدهايي حقوقي در قالب واقعيت هاي بيروني و خارجي نشان مي دهد. بدين منظور بايد مسيرهايي به طرف جهان قانون وجود داشته باشد كه شامل واقعيت هايي مي شود كه به وسيله قواعدي (كه در لحظه حال تصويب شده و يا در طول زمان توسعه يافته است) بتواند واقعيت هاي دروني را به واقعيت هاي بيروني پيوند دهد. اگر جهان قانون قادر به ايفاي اين كاركرد خود باشد، راهي از طرف جهان قانون وجود دارد كه بتواند واقعيت هاي دروني را به بعضي از واقعيت هاي خارجي و بيروني وصل كند. امور دروني كه به امر بيروني و خارجي تبديل شود، توسط جهان قانون مورد بي توجهي قرار مي گيرد. امور خارجي نيز كه در دسترس هيچ امر دروني و داخلي نباشد بي معني است. سخن گفتن از جهان قانون و مسيرها و منطق آن، تنها يك استعاره است. اما اين استعاره به قانونگذاران كمك مي كند تا چشم انداز مناسبي درباره وظايف شان داشته باشند. آنها بايد ساختاري به خوبي انتظام يافته را بيافرينند و از لوازم منطقي يك ساختار خوب آن است كه مسيري به خوبي تعريف شده براي دروندادها و برونداده هاي جهان قانون مشخص كنند. آنچه كه درباره ساختار جهان قانون در اين فصل توضيح داده شد، تلاش براي فراهم كردن ابزارهاي منطقي چنين بحثي بود.

ارزیابی بخش های گزارش
الف) عنوان
- آیا عنوان گزارش بیان گر اهمیت موضوع آن است؟ بله
- آیا محتوای گزارش در راستای بحث و بررسی پیرامون عنوان تهیه و ارائه شده است؟ خیر
- آیا نام دست اندرکاران تهیه و انتشار گزارش بطور کامل شامل نام و نام خانوادگی، رتبه علمی، محل کار و نشانی پست الکترونیک در گزارش قید شده است؟ خیر
الف) چکیده
- آیا چکیده دقیقا آینه تمام نمای مطالعه است؟ بله
- اگر چکیده به تنهایی مورد بررسی قرار گیرد، آیا به اندازه کافی خلاصه و چکیده کل مقاله است؟ بله
- آیا چکیده گزارش دارای بخش واژگان کلیدی است؟ خیر
ب) فهرست
- آیا گزارش دارای فهرست اجمالی و تفصیلی است؟ گزارش دارای فهرست اجمالی است.
- آیا جدول ها، نمودارها و تصاویر دارای فهرست جداگانه اند؟ خیر
- آیا گزارش دارای فهرست اعلام و اشخاص، مکان ها و ... است؟ خیر
پ) مقدمه
- آیا مقدمه، توجیه منطقی از مطالعه و یا هدف از مقاله (بیانی از مشکل موجود و بررسی متون) را شامل می شود؟ بله
- آیا اهداف مطالعه به وضوح شرح داده شده است؟ بله
- آیا از واژگان کلیدی و اصطلاحات مهم گزارش تعاریف مشخص ارائه شده است؟ خیر
- آیا پیشینه تاریخی بحث مورد نظر در منابع معتبر داخلی و خارجی در گزارش مطرح شده است؟ خیر
ت) روش کار
- آیا از روش های معتبر و قابل اعتماد استفاده شده است؟ روش گزارش توصیفی و اقتباسی است.
- آیا روش های انتخاب شده توسط نویسندگان قادر به پاسخ به سوالات تحقیق می باشد؟ خیر
- آیا روش های مورد استفاده به وضوح شرح داده شده اند؟ خیر
- اگر یک مطالعه تحقیقاتی مشابه توسط محققین دیگری انجام شود، می تواند همین نتایج را در پی داشته باشد؟ خیر
ث) یافته ها
- آیا یافته ها به خوبی سازماندهی شده است؟ خیر
- آیا نتایج به وضوح شرح داده شده است؟ خیر
- آیا روش های آماری مناسب انتخاب شده است؟ خیر
- راستی آزمایی نتایج گزارش از طریق کدام آزمون انجام شده است؟ گزارش فاقد آزمون های راستی آزمایی است.
- آیا نتایج گزارش از روایی و پایایی قابل قبول برخوردار است؟ خیر
ج) بحث
- آیا نتایج مهم به اختصار بیان شده است؟ خیر
- آیا نویسندگان مشخصا بیان کرده اند که فرضیه آنها در این مطالعه ثابت شده یا نه؟ خیر
- آیا یافته های این مطالعه با مطالعات مشابه پیشین در این زمینه مقایسه شده است؟ خیر
- آیا محدودیت های مطالعه ذکر شده است؟ خیر
- آیا برای انجام پژوهش های بعدی پیشنهاداتی ارائه شده است؟ خیر
چ) جدول ها، نمودارها و تصاویر
- آیا مدل مفهومی گزارش در قالب شکل ارائه شده است؟ خیر
- آیا جدول ها، نمودارها و شکل ها ویژگی های کلیدی مطالعه را نشان می دهند؟ گزارش فاقد جدول، نمودار و شکل است.
- آیا تصاویر، جدول ها و نمودارها شفاف و قابل فهم هستند و دارای بالانویس و زیرنویس مناسب می باشند؟ گزارش فاقد جدول، نمودار و شکل است.
ح) پیوست ها
- آیا پیوست های گزارش حاوی اطلاعات مفید است؟ گزارش فاقد پیوست است.
- آیا پیوست ها به کسب آگاهی بیشتر در مخاطبان کمک می کند؟ گزارش فاقد پیوست است.
- آیا پیوست ها حاوی فرم ها و اسناد مرتبط با گزارش است؟ گزارش فاقد پیوست است.
خ) منابع
- آیا منابع کافی برای اهداف این مطالعه در جامعه وجود دارد؟ بله
- آیا سبک نوشتن منابع منطبق با دستورالعمل های علمی است؟ بله
- آیا منابع مهم و کلیدی به روز بوده اند و با دقت گزارش شده اند؟ خیر
- شیوه ارائه مستندات و ارجاعات در گزارش چگونه است؟ بصورت پاورقی
- آیا گزارش منابعی برای مطالعه بیشتر مخاطبان ارائه کرده است؟ خیر
- آیا گزارش از منابع بین بخشی و بین رشته ای داخلی و خارجی معتبر استفاده کرده است؟ خیر

ارزیابی محتوایی گزارش
الف) سامان مندی
- آیا گزارش یک کل سامان مند را تشکیل می دهد؟ خیر
- آیا گزارش برای ساماندهی محتوایی خود مدل مفهومی ارائه کرده است؟ خیر
- آیا گزارش دارای فرضیه یا فرضیه هایی با سوالات مشخص است؟ خیر
- آیا عناوین موجود در گزارش دارای انسجام و هماهنگی است؟ خیر
- آیا بسط و توضیح مطالب در هر پاراگراف، بخش، فصل و ... در گزارش انجام شده است؟ بله
- آیا در پایان هر فصل، بخش و ... مؤلف به جمع بندی مطالب پرداخته است؟ خیر
- آیا گزارش دارای بخش نتیجه گیری یا جمع بندی نهایی است؟ بله
ب) نوآوری
- آیا محتوای گزارش دارای سطح خاصی از نوآوری در نظریه پردازی و اندیشه ورزی است؟ خیر
- آیا گزارش مدعی صورت بندی جدید از مبانی نظری قدیمی است؟ خیر
- آیا در گزارش توانایی های نوین فناورانه وجود دارد؟ خیر
- آیا گزارش مدعی ارائه محصولات یا خدمات جدید است؟ خیر
- آیا محتوای گزارش دارای توانایی خاص در ایجاد یا گسترش گفتمان اجتماعی را دارد؟ خیر
- آیا خواندن این گزارش تفکر نقادانه را ترغیب می کند؟ خیر
پ) اهمیت
- آیا نسبت حجم مطالب به اهمیت موضوع در گزارش کافی است؟ خیر
- آیا چینش مطالب در گزارش بر اساس درجه اهمیت موضوعات و وزن محتوایی آنها انجام شده است؟ خیر
- آیا در نگارش مطالب در گزارش به موضوعات اولویت دار توجه شده است؟ خیر
ت) شیوایی، روشنی و قابل فهم بودن
- آیا متن گزارش روان و سلیس است؟ بله
- آیا در گزارش مطالب به روشنی توانسته اند موضوعات مرتبط با خود را مطرح کنند؟ خیر
- آیا گزارش ساده و قابل فهم است؟ بله
ث) جامعیت
- آیا گزارش به لحاظ موضوعی جامعیت دارد و وجوه مختلف موضوع را پوشش می دهد؟ خیر
- آیا استفاده از تصاویر، نمودارها، جدول ها و ... توانسته است به همه جانبه بودن گزارش کمک کند؟ خیر
- آیا مؤلف از ساختارها و کلمات رایج در متون علمی و نیز سبک نویسندگی استفاده کرده است؟ خیر
- آیا گزارش از ویژگی های بینامتنی برخوردار است؟ خیر
- آیا گزارش برای کمک به درک جامع، الگو یا مدلی خاص برای ساده سازی روابط پدیده مورد نظر با سایر پدیده ها ارائه کرده است؟ خیر
ج) اعتبار
- آیا گزارش مبتنی بر پژوهش های روزآمد حوزه تخصصی مربوطه است؟ خیر
- آیا شواهد، منابع و استدلال های موجود در گزارش از اعتبار علمی لازم و کافی برخوردار است؟ خیر
- آیا اعتبار علمی گزارش از سوی یافته های پژوهشی معتبر داخلی و خارجی تایید می شود؟ خیر

ارزیابی اجتماعی گزارش
الف) مخاطبان و ذینفعان
- مخاطبان و ذینفعان این گزارش چه کسانی هستند؟ نمایندگان مجلس شورای اسلامی
- آیا انتشار این گزارش مورد استقبال مخاطبان و ذینفعان قرار گرفته است؟ نامشخص
- آیا این گزارش مخاطبان را به پژوهش بیشتر در رابطه با موضوع تخصصی ترغیب می کند؟ نامشخص
- آیا گزارش حاضر توانایی برطرف کردن نیازهای مخاطبان و ذینفعان خود را دارد؟ نامشخص
ب) تاثیرگذاری اجتماعی
- آیا گزارش در بحث پیرامون پدیده مورد نظر خود از جامعه نگری قابل قبول برخوردار است؟ خیر
- آیا گزارش پیش نیازها و پیش فهم های ضروری و مورد نیاز برای فهم خود را به مخاطبان ارائه کرده است؟ خیر
- آیا گزارش برای علل و آثار مشکلات متعدد موجود در زندگی مردم تحلیل مناسبی ارائه کرده است؟ خیر
- آیا گزارش برای حل مشکلات زندگی مردم دارای طرح اجرایی با پیشنهادهای مشخص و مستدل است؟ خیر
- آیا گزارش برای کارآمدی راهکارهای پیشنهادی خود برای حل مشکلات زندگی مردم روش راستی آزمایی خاصی را پیشنهاد کرده است؟ خیر
- آیا گزارش توانسته است اهداف اجتماعی از پیش تعیین شده خود را محقق سازد؟ خیر
- آیا ناشر مجموعه نظرات مخاطبان و بازخوردهای مجامع علمی را پیرامون گزارش منتشر کرده است؟ خیر
- آیا گزارش نسبت خود را با اسناد فرادست و فرودست کشور معین کرده است؟ خیر
- آیا گزارش مطالبی پیرامون کارآمدی و عملکرد قوانین مرتبط با موضوع بحث خود را ارائه کرده است؟ خیر
- آیا انتشار این گزارش بازتاب های رسانه ای گسترده در پی داشته است؟ خیر
پ) نیازمحوری
- این گزارش چه نیازی (بنیادی، تخصصی، درسی، کمک درسی و عمومی) را تأمین خواهد کرد؟ نیازهای عمومی
- آیا گزارش توانایی علمی و عملی برای تفکیک نوع نیازهای مخاطبان (خلاءها، کمبودها، تهدیدها، آسیب ها، ضعف ها، فرصت ها، قوت ها، ضرورت ها و اولویت ها) و برنامه ریزی و اجرای برنامه های متناسب با آن را (برنامه های ایجادی، جبرانی، پیشگیرانه، مقابله ای، تقویتی، توانمندسازی، ارتقایی، تامینی و انتخابی) دارد؟ خیر
- آیا توانایی هدف گذاری، راهبردگذاری، سیاستگذاری و سازماندهی مرتبط با موضوع برای رفع سطوح گوناگون نیازهای مخاطبان در گزارش وجود دارد؟ خیر
پ) رتبه ها و جوایز
- آیا گزارش دارای رتبه و جوایز ملی و بین المللی است؟ خیر
- آیا گزارش دارای ارجاعات داخلی و خارجی از سوی منابع علمی معتبر است؟ خیر
ت) تقدیر و تشکر
- آیا در گزارش از شخصیت های حقیقی و حقوقی موثر در کار (اعم از امور علمی و فنی و...) سپاسگزاری شده است؟ خیر
- آیا گزارش در مجامع علمی داخلی و خارجی مورد تقدیر قرار گرفته است؟ خیر

ارزیابی های شکلی گزارش
الف) ویراستاری فنی
- آیا تعداد کلمات و صفحات گزارش برای بیان کامل موضوع گزارش کافی است؟ خیر
- آیا عنوان گذاری اصلی و فرعی در گزارش به درستی انجام شده است؟ خیر
- آیا نوع صفحه آرایی (نوع و اندازه خط، فاصله خطوط، حاشیه ها، سرصفحه و پاورقی و ...) گزارش مناسب است؟ خیر
- آیا آیین نگارش واژگان و جملات بر اساس زبان فارسی معیار در تدوین گزارش رعایت شده است؟ خیر
- آیا در گزارش برای واژگان و اصطلاحات علمی بیگانه، معادل سازی مناسب انجام شده است؟ خیر
- آیا نشانه گذاری در گزارش (مانند ویرگول، نقطه، خط تیره، ویرگول نقطه و پرانتز و ...) به درستی انجام شده است؟ خیر
ب) ویراستاری علمی
- آیا گزارش دارای ناظر یا ویراستار تخصصی است؟ بله
- آیا ناظر یا ویراستار تخصصی به وظایف خود عمل کرده است؟ خیر
- آیا گزارش از زمان انتشار چاپ اول تاکنون بروزرسانی شده است؟ خیر
- آیا محتوای گزارش نیاز به حذف مطالب دارد؟ بله
- آیا محتوای گزارش نیاز به اضافه کردن مطالب دارد؟ بله
- آیا گزارش حاضر نیاز به ویراستاری ادبی دارد؟ بله
ج) ویژگی های خاص
- آیا گزارش دارای ویژگی های خاص مانند کادر های خلاصه پیام، سخنان بزرگان، تاریخچه و... است؟ خیر
- آیا گزارش دارای صفحه شناسنامه است؟ بله

نویسنده: دکتر محمدرضا ناری ابیانه

https://siasatrooz.ir/vdcaoin6m49n661.k5k4.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی