شغل پزشکی از آن دست شغلهای حساسی است که در جامعه وجود دارد و کسی نیست که این حساسیت را درک نکند و قدردان پزشکانی که با پایبندی به قسمی که برای تلاش در جهت سلامت انسانها خوردهاند، نباشد اما ماجرا از جایی نامیزان میشود که خطایی سهوی و یا خدای نکرده عمدی رخ میدهد.
آن وقت است که باز هم پزشک انتظار دارد قدردان باشیم و به روی خودمان نیاوریم، اما مگر میشود؟! به نظر میرسد که پزشکان برای خود حریم امنی را میخواهند که کسی از آنها بازخواست نکند، کافی است یک فیلم طنز مانند در حاشیه ساخته شود تا طوماری چند متری امضا شود، کافی است به دستمزدها و فیشهای حقوقی بلند و بالاتوجه کنی تا داد پزشکان در آید که" ما کارمان حساس است و سالهای زیادی هزینه کرده و درس خواندیم و اکنون باید بهرهبرداری کنیم" کافیست درباره زیرمیزی و تعرفهها و... صحبت کنی تا اعتراض خودجوش و هماهنگ را در جامعه پزشکان ببینی اما همین جامعه پزشکی اگر مرتکب خطایی شود حاضر است تاوان دهد؟
جامعه قدردان است و دست پزشکان زحمتکش را میبوسد، حتی به زیرمیزی و حقوقهای میلیونی هم آنطور که باید واکنش نشان نمیدهد اما وقتی پای اشتباهی به میان میآید که جان فردی به مخاطره میافتد نمیتواند تاب بیاورد و میخواهد فریاد اعتراض سر دهد، در این بین اگر از روی تعصب صنفی حمایت گستردهای صورت گیرد کار را خرابتر کرده و عکسالعمل جامعه را سختتر میکند.
فرقی نمیکند خطای پزشکی کیارستمی را به خانه ابدی بفرستد یا یک هموطن روستایی و مسن را، خطای پزشکی که منجر به سوختن تن بیمار رنجوری که با اعتماد به جامعه پزشکی در اتاق عمل قلب باز خوابیده، یا خطای آن کسی که مادری را از دیدن فرزندش محروم میکند قابل گذشت نیست.
نمیتوان چشمانمان را ببندیم و به حساب همه تلاشهای جامعه پزشکی اشتباه بزرگی که جان گرفته را نادیده انگاریم، هیچ وجدان بیداری نمیتواند بپذیرد که اشتباه پزشک تاوان نداشته باشد.
مگر نه اینکه کسی که مین خنثی میکند اولین اشتباهش آخرین اشتباه زندگیاش میشود، مگر نه اینکه کسی که شغل حساس فرماندهی ارتش را میپذیرد و با اشتباه استراتژیک مواجه میشود دادگاه نظامی با سختترین تنبیهها به سراغش میرود، قطعا این افراد هم نمیخواستند اشتباه کنند و سهوی دچار اشتباهی شوند که زندگی و آیندهشان را تحت تاثیر قرار داده است، شغل حساس، حقوق حساس تاوان سخت هم دارد نمیشود که تنها حقوق و مزایا و احترام افراد خاص و حساس باشد و آن وقت اشتباه افراد مانند همه مردم عادی تلقی شود، نمیشود گفت همه انسانها جایزالخطا هستند و به این بهانه آن پزشکی را که در یکی از بیمارستانهای وابسته به نهاد خاص وسط تخلیه آب ریه رها میکند و میرود، جریمه نکرد و گفت دلش خواسته وسط این کار برود!
نمیشود به فرزندی که با خطای پزشک مادرش را در بدو تولدش از دست داده گفت اشتباه است و پیش میآید! و از او خواست نسبت به فردی که خطا کرده است صبور باشد!
البته قرار نیست دادگاه پزشک خاطی مانند کسی که در ارتش مرتکب خطایی بزرگ میشود برگزار شود و توقع نداریم مانند خنثیکننده مین در صورت خطای منجر به مرگ بیمار پزشک اعدام شود اما جامعه نمیپذیرد که اشتباهاتی فاحش مانند آنچه در بالا ذکر شد یا مثلا سوزاندن ریه مادر در عمل زایمان و مواردی از این دست، نادیده گرفته شود و دفاعی متعصبانه از پزشک خاطی صورت پذیرد.
پزشک همین که قبول کرده در لباس سفید به طبابت مشغول شود باید مسئولیت کارها و تصمیمات خود را پذیرفته و در صوت اشتباه که میشود گفت نود و نه درصد سهوی است مجازات متناسب با جرم را بپذیرد. این موضوع در همه جای دنیا مرسوم است که خطاهای پزشکی با تاوان رو بهروست و حتی غرامت تخلف به بیمار یا بازماندگان داده میشود، اگر قرار بر برخوردی متعصبانه و حمایت کورکورانه از هم صنفی باشد جامعه اعتماد خود را به دستگاههای ناظر از دست داده و سهلانگاریها زیاد و زیادتر میشود تا جایی که یک مشکل کوچک منجر به مرگ یا عوارضی جبرانناپذیر میشود.
روی سخن ما به پزشکانی است که حتی ساخت یک سریال طنز آن هم از پزشکان قلابی را بر نمیتابند اما انتظار دارند جامعه خطایی فاحش و یا تخلفی نابههنجار را از پزشکی واقعی دیده و چشمانشان را به روی این تخلف ببندند. به جای انتظاری نا به جا بهتر است جامعه پزشکی دست از درست کردن حاشیهای امن برای خودبرداشته و بپذیرند که همانطور که در جامعه نظارت بر عالیترین مقام وجود داد و شخص رهبری در دیدار با دانشجویان و جوانان به صراحت میگویند که حاضر به پذیرش انتقاد هستند جامعه پزشکی نباید با انتظاری بیجا از مردم بخواهند که انتقادی به تخلفات آنها و کارشکنیهای احتمالی که این روزها به واسطه حمایتهای متعصبانه در حال رشد کردن است، نداشته باشند.
مردم کشور به اندازه کافی قدردان همه اقشار زحمتکش جامعه هستند و قطعا با صبوری بیش از حد خود تا آنجا که بتوانند مقابل تخلفات سهوی این جامعه هم آرامش به خرج میدهند اما در صورت حمایتهای بیدریغ و یا تکرار مکرر اشتباهاتی فاحش و یا کارشکنیهای اساسی راضی به گذشت از همانهایی که روزی دستشان را میبوسیدند نمیشوند.
مردم کشور بارها وبارها ثابت کردهاند که تا جایی حامی خادمان خود هستند که آنها به پیمان و قسم خود یعنی تلاش برای خدمترسانی عمل کنند و اگر سهلانگاری، کوتاهی، تخلف و یا حتی اشتباهی از همین خادمان سرزند تاب دفاع غیرمنصفانه از آن اقدام را ندارند. جامعه پزشکی هم بهتر است با نگاهی به چند الگوی کشورهای دیگر خود را با خواستههای به حق مردم تطبیق داده و برای خود حریم امن غیرقابل نفوذی راکه حتی مسئولان مملکتی ندارند، نخواهد.
رسوایی تزریق واکسن تقلبی به کودکان در اندونزی
برای نمونه به یکی از اتفاقات کشور مالزی اشاره میکنیم که اخیرا صورت گرفته است. طبق گزارشات در برخی از بیمارستانها به جای استفاده از واکسنهای بیماریهایی خطرناک مانند فلج اطفال و هپاتیت به اطفال سرم آب و نمک تزریق کردهاند.
به گزارش الجزیره، رسوایی واکسیناسیون کودکان در اندونزی موجب شده است میلیونها کودک در این کشور مجددا واکسینه شوند. این رسوایی پس از آن شکل گرفت که معلوم شد چندین بیمارستان در اندونزی از واکسنهای تقلبی در واکسیناسیون کودکان استفاده کردهاند. اما این رسوایی با حمایت متعصبانه همراه نشد و طبق اخبار اعلام شده تاکنون ۲۳ نفر، شامل پزشک، ماما و پرستار در ارتباط با این رسوایی بازداشت شدهاند. و البته بسیاری از خانوادهها پس از اطلاع یافتن از احتمال واکسینه شدن فرزندانشان با واکسنهای تقلبی خشمگین شدند و در بیمارستانها تجمع کردند. در اقدامی قابل تامل حتی ماریوس ویدجاجارتا، از دیدهبان پزشکی اندونزی گفت:«فقط نباید پزشکان و ماماها دستگیر شوند. باید ریشهها را پیدا کرد.»
مائده شیرپور