يکشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۷ - ۲۲:۳۴
کد مطلب : 107203

یک گرای دیگر!

مطرح کردن برخی موضوعات و مسائلی که هنوز یک موضوع و مساله مهمی همچون توافق هسته‌ای حل نشده و...

مطرح کردن برخی موضوعات و مسائلی که هنوز یک موضوع و مساله مهمی همچون توافق هسته‌ای حل نشده و حتی تبدیل به یک معضل گشته یک رفتار سیاسی اشتباه است.
توافق هسته‌ای برای گره گشایی از مشکلات اقتصادی با لغو تحریم‌ها پیگیری شد، دولت تدبیر و امید از زمانی که روی کار آمد، تاکنون هزینه زیادی را برای این هدف صرف کرده است، اما همانگونه که پیش آمده است، این توافق نتوانست به اهداف خود دست یابد.
چرایی دست نیافتن به اهداف برجام روشن است، زمانی که منتقدین و مخالفین مذاکره با آمریکا می‌گفتند نمی‌توان به این کشور اعتماد کرد، چنین روزهایی را پیش بینی می‌کردند. منتقدین به خاطر ناکامی توافق هسته‌ای شادمان و خرسند نیستند، چرا که به خوبی از هزینه‌های تحمیل شده آن به ایران خبر دارند، اما باز هم می‌بینند که دولت چشم امید به برجام دارد و سعی می‌کند تا با وجود خروج آمریکا از برجام، اروپا را جایگزین آن کند.
موضوع برجام اکنون مهمترین مساله‌ای است که هر چه سریع تر باید حل شود و تکلیف آن روشن گردد، تا زمانی که این مساله همچنان دولت و کشور را درگیر خود کرده است، نمی‌توان و نباید موضوعات دیگر را مطرح کرد، چرا که مشغله و درگیری‌های فکری و سیاسی را برای کشور افزایش می‌دهد و اجازه رسیدگی به مشکلاتی که برجام به بار آورده از مسئولین می‌گیرد.
تصمیم گیری برای مسئولین به ویژه دولتمردان تا زمانی که درگیری فکری با موضوع توافق هسته‌ای دارند، دشوار خواهد بود، چرا که همچنان دولتمردان حل مشکلات اقتصادی را به برجام گره زده‌اند و انتظار دارند کانال مالی اروپا این گره را بگشاید.
دیپلماسی‌ای که دولت و وزارت خارجه و البته شخص وزیر، آقای ظریف در پیش گرفته‌اند، مثال برداشتن چند هندوانه با یک دست است، هنوز یک مساله حل نشده، پیگیری و طرح موضوعات مهم دیگر نه تنها کارگشا و راهگشا نخواهد بود بلکه باعث می‌شود تا هزینه‌های کشور بالا برود.
منطقی و عقلانی است با وجود مشکلات اقتصادی که بخشی از آن از سوی توافق هسته‌ای به کشور تحمیل شده و بخش زیاد دیگر آن به خاطر ناکارآمدی و ضعف در مدیریت است، موضوعاتی که باعث ایجاد محدودیت‌هایی از جنس برجام می‌شود، پیگیری نگردد.
چرا در چنین شرایطی که آمریکا و اروپا در صدد هستند خواسته‌های خود را به جمهوری اسلامی ایران تحمیل کنند، موضوع پولشویی و اتهام به مخالفان اف.ای.تی.اف مطرح می‌شود؟
اف.ای.تی.اف، گروه اقدام مالی است که آبشخور آن آمریکا است و وزارت خزانه داری ایالات متحده آن را مدیریت و اداره می‌کند، این گروه چهار کنوانسیون دارد که یکی از آنها سی.اف.تی است. پیوستن ایران به این کنوانسیون همه اطلاعات مالی و اقتصادی جمهوری اسلامی را در اختیار این سازمان قرار می‌دهد که آمریکا بر آن اشراف کامل دارد. هر چند گفته می‌شود که ۲۳ بند این کنوانسیون از زمان وزارت آقای طیب نیا وزیر اقتصاد وقت امضا و اجرا شده است.
پرسش این است که آیا توافق هسته‌ای توانست آن چه که در نظر دولت تدبیر و امید بود برآورده کند که اف.ای.تی.اف بتواند؟
کم توجهی و بی توجهی به مسائل اقتصادی داخلی است که مشکلات اقتصادی را باعث شده و اگر تمرکز دولت محترم از روی موضوعاتی همچون پولشویی و اف.ای.تی.اف بر روی امور داخلی و اقتصادی بیشتر شود، تصمیمات و چارچوب‌های راهگشاتری گرفته و چیده خواهد شد.
آمریکا و اروپا همواره بر سر چندین مساله و موضوع به ایران فشار وارد کرده‌اند که یکی از آنها هسته‌ای بود، اکنون فعالیت‌های هسته‌ای ایران در چارچوب توافق برجام تعلیق است، طرف مقابل هیچیک از تعهدات خود را اجرا نکرده، موضوعات منطقه، موشکی، حقوق بشر و ... دیگر مسائلی است که آمریکا و اروپا در صدد حل آن با ویژگی‌های خود هستند، در واقع منافع جمهوری اسلامی ایران در این مطالبات دیده نشده است و هر آنچه که منافع آنها را تأمین کند، در خواسته‌های آمریکا و اروپا وجود دارد.
اکنون نیز موضوع حقوق بشر مطرح می‌شود، این موضوعی است که همواره از سوی آمریکا و اروپا یکی از اهرم‌های فشار به ایران بوده است، در حالی که رفتارهای دوگانه و برداشت‌های یکجانبه از موضوع حقوق بشر از سوی غرب نمی‌تواند موضوعیت گفت وگو و مذاکره داشته باشد.
تعریفی که غرب از حقوق بشر دارد با تعریفی که اسلام به آن تأکید دارد، بسیار متفاوت است. حقوق بشر اسلامی بر اساس ارزش‌های الهی و انسانی بنا نهاده شده اما آزادی و حقوق بشر در غرب با بی بندوباری‌های رایج گره خورده است.
چگونه می‌توان اعتقاد داشت که رعایت حقوق بشر برای جمهوری اسلامی یک تکلیف قانونی و یک امر اخلاقی نیست، حتی یک وظیفه اسلامی نیست، بلکه بالاتر از آن یک ضرورت ادامه حیات است؟
این اعتقاد آقای ظریف وزیر خارجه محترم است، برداشتی که می‌توان از این جمله داشت این است که برای ادامه حیات خود باید تن به خواسته‌های حقوق بشری غرب بدهیم و موضوع رعایت حقوق بشر نه تکلیف قانونی است نه یک امر اخلاقی و نه حتی یک وظیفه اسلامی!
گذشته از این موضوع، به مسأله طرح مسائل گوناگون با وجود مشکلات مهمتر بر می‌خوریم. حقوق بشر از همان دست موضوعاتی است که برای کشور از سوی غرب مسأله ساز است. با وجود توافق هسته‌ای که هیچیک از کشورهای غربی به آن پایبند نبودند، تن دادن به خواسته‌های زیاده خواهانه آنها چه مفهومی جز سر فرود آوردن مقابل دشمن دارد. تا پیش از این، نبود برجام به حیات کشور ربط داده شد، پس از آن اف.ای.تی.اف و اکنون حقوق بشر!
طرف مقابل که در پی بهانه‌های حقوق بشری علیه جمهوری اسلامی ایران است چه برداشتی از موضع آقای طریف خواهد داشت. آیا چنین سخنانی گرا دادن نیست؟

نویسنده: محمد صفری

https://siasatrooz.ir/vdcaw0n6e49nwu1.k5k4.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی