«دوستان ما ميخواهند اگر شما مصداقی در مورد ورود پولهاي کثیف در انتخابات دارید با ذکر نام و مبلغ اعلام کنید و به صورت شفاف اعلام کنید تا اگر ضعفی وجود دارد برخورد شود تا قوه مقننه و قضایی به صورت جدی به این موضوع ورود کند.» بازي رسانهاي كه از ماه پاياني سال ۹۳ شروع شده بود، با همين درخواست صريح نايب رئيس مجلس و با مشخص شدن بازندهها تمام شد.
وزير محترم كشور كه ناخواسته وارد بازي كثيف سياسي برخيها شده بود، روز گذشته رسما اعلام كرد كه: « از صحبتهایی که بنده کردم و موجود است سوء استفاده سیاسی شده و مورد تحریف و انحراف قرار گرفته است و یک مسئله کاملا ملی و مهم به بازیهاي سیاسی کشیده شد. این ظلم به حقیقت است.»
اما ظلم به حقيقت در جاي ديگري هم در حال رخ دادن است. متاسفانه طي دو سال اخير، برخيها كه در زمان دولت گذشته مجبور به خانهنشيني شده بودند، گويي مجالي براي عقدهگشايي يافتند. دولت قبلي را (سواي از نقاط مثبت و منفي) تخطئه كردند، به طوري كه گويي طي ۸ سال پيش از آن نه تنها كار خوبي انجام نگرفت كه در برخي مواقع با دوران شاه و حتي بدتر از آن مقايسه شد.
اين جريان كه خود را قدرت مطلق و عقل سليم ميداند، از همان روز پس از انتخابات ۹۲ سعي كرد، جامعه را به سمت دوقطبي سازي ببرد. از هر فرصتي براي تقسيمبندي جامعه به دو جناح استفاده كرد و البته در برخي مواقع هم موفق عمل كرد.
برخي آقايان كه خود را «ژنرال» تصور ميكنند، اما در عمل (به قول محمد مايليكهن) گروهبان قندلي هم نيستند، براي سرپوش گذاشتن بر ضعف و سوء مديريت خود، سعي كردند انگشت اشاره را به سمت ديگري بگيرند تا از اين آب گلآلود ماهي دلخواهشان را صيد كنند. اما فعلا كاري به اين كاسبان سياست نداريم. آنها كه روزي نانشان را از اين دولت ميخورند و روز ديگر از جاي دگر. روي حرف ما با وزير كشوري است كه خودش را برخاسته از جريان اصولگرايي ميداند.
آقاي وزير
شما طي سخنان خود در صحن مجلس، تاكيد بر آن داشتيد كه اصلا چنين اتهامي را مطرح نكردهايد و تنها هشدار دادهايد. سوال اينجاست، چرا وقتي رسانههاي يك جريان خاص نانشان را به تنور سخنان شما چسباندند، هيچ واكنشي نشان نداديد؟ چرا جوابيهاي نفرستاديد؟ چرا شكايتي از مطبوعات دروغپرداز كه باعث وهن جامعه و تشويش اذهان مردم شده و ميشوند نكرديد؟ شما ديروز اعلام كرديد: «شما از من انتظار دارید به جنگ روانی که رسانههاي داخلی و خارجی دامن زدند وارد شوم و داخل آن زمین حرکت کنم.» خواسته يا ناخواسته (كه قطعا دومي درست است) اين اتفاق طي دو ماه اخير رخ داده است. كافي است محض اطمينان صفحات روزنامههاي داخلي منتسب به يك جريان خاص سياسي و البته مدعي حمايت از دولت را طي اين مدت تورق كنيد. ببينيد چند تيتر و گزارش و مصاحبه و عكس از همين سوء برداشت از سخنان شما توليد شده است؟ جنگ رواني و زمين بازي پس چگونه تعريف ميشود؟
آقاي رحماني فضلي
متاسفيم اما نميتوانيم بپذيريم كه شما از آثار مخرب اين اتفاق و اين فضاسازي رسانهاي بيخبر بودهايد. بياعتمادي عمومي كه طي اين مدت، برخي موجسواران به خورد ملت دادند را چگونه ميشود جبران كرد؟ چگونه ميشود به مردم گفت، اينها همه سوء برداشت و سوءاستفاده از سخنان يك وزير دولت تدبير بوده است؟ نميپرسند اگر سخنان وزير تحريف شده، چرا برخورد جدي با متخلفان صورت نميگيرد؟
آقاي وزير
خيالتان راحت. رسانههاي كاسب از سخنان شما، براي عذرخواهي ديروزتان و توضيحاتي كه پشت تريبون مجلس ارائه داديد هم برنامهريزي كردهاند. آنها امروز و فردا و روزهاي ديگر را به اين ميپردازند كه «چرا رحمانیفضلی حرفهایش را تکذیب کرد؟»
آنها براي اين روزها هم سناريو نوشتهاند و اينبار شما را متهم به «سكوتِ در برابر فشار» ميكنند. حالا تكليف چيست؟ قرار است چه برخوردي با رسانههاي متخلف شود؟ اين بار هم كوتاه ميآييد و به يك اعتراض خشك و خالي قناعت ميكنيد؟ تاوان بازي كردن با احساسات مردم، با اعتماد عمومي، با حيثيت كشور چقدر است؟
دولتمردان محترم كه مدام از «انتخابات مجلس»، «سال انتخابات» و «كارهاي نيمهتمام دولت» سخن ميگويند، چرا در مقابل رفتارها و گفتارهاي نااميد كننده مردم واكنشي نشان نميدهند.
آقاي وزير
اين توصيه دوستانه و برادرانه را از ما بپذيريد. مراقب «بازيهاي كثيف»، «روابط كثيف»، «رسانههاي كثيف» و... باشيد. آدمهايي هستند كه براي كسب اكثريت صندليهاي مجلس آينده حاضرند دست به هر رفتار كثيفي بزنند. حاضرند به هرقيمتي راي مردم را از آن خود كنند. حاضرند، حيثيت نظام و كشور را زير سوال ببرند، اما خودشان و آدمهايشان را با رانت ويژه، مجلسنشين كنند.
اين آدمها «بازي كثيف» را خيلي وقت است آغاز كردهاند. همانها كه وعده «بگم بگم»ها در سال ۹۴ را دادهاند. آنها حاضرند شما را هم بسوزاند و از شما پلي براي خود بسازند.
ما يادمان نرفته است كه جريان اصلاحطلب افراطي، چقدر از انتخاب شما به عنوان وزير كشور شكايت داشت. آنها وزارت كشور را سهم خود ميدانستند، اما با تدبير آقاي روحاني دستشان كوتاه شد. هرچند فشارها آنقدر بر گرده شما بسيار شد كه «موج تقاضای تغییر» اتوبوسي به فرمانداريها و استانداريها هم رسيد. در برخي موارد هم خود شما مخالف بوديد، اما سُمبه برخيها پرزورتر بود.
حالا حكايت اين است كه برخي اطرافيان دولت و به اصطلاح حاميان آن، بازي دوسر برد را با شما آغاز كردهاند. از طرفي سخنان شما را درخصوص «پول كثيف» برجسته ميكنند و از طرفي ديگر تلاش ميكنند تا طي ماههاي پيش رو تا انتخابات، زمينه استيضاح شما را فراهم كنند. آنها براي هر دو سوي اين سكه برنامه دارند.
آقاي رحماني فضلي
شما روز گذشته بابت اين سوءتفاهمات به صورت تلويحي عذرخواهي كرديد. از نقش شوراي نگهبان، قوه قضائيه و ساير دستگاههاي نظارتي گفتيد، اما اي كاش چنين سخناني پيش از اين مطرح ميشد. اي كاش جلوي دهان و قلم برخيها را ميگرفتيد كه آبروي ملت و مجلس و دولت را وجهالمصالحه خود قرار ميدهند و براي رسيدن به منافعشان از روي همهچيز عبور ميكنند. اتفاقا ككشان هم نميگزد.
از آنها انتظار تقواي سياسي و رفتاري نيست. اما از شما كماكان متوقعيم و دوست نداريم، وزير يكي از مهمترين وزارتخانههاي كشور، اسير بازي كثيف عدهاي شود كه به هيچچيز جز منافع شخصي، حزبي و قبيلهاي خود فكر نميكنند.
مراقب باشيد از اين پس، از جماعت بيتقواها رودست نخوريد.