عملکرد خواص، نخبگان و مسئولین یک نظام در بزنگاههای سخت و دشوار محک زده میشود، در غیر این صورت در شرایط و وضعیت عادی که امورات وفق مراد است، خواص، مسئول و نخبه کار شاق و طاقت فرسایی ندارد.
هر جامعهای از اقشار گوناگون تشکیل شده است، مردم و نخبگان جامعه در کنار حاکمیت، شاکله یک کشور را تشکیل میدهند، کم کاری و ضعف در هر یک از این ارکان، به همه جامعه زیان وارد میکند، همه عوامل و ارکان یک حاکمیت و نظام سیاسی باید در کنار هم و با هم کارکرد خود را داشته باشند، اگر کوچکترین ضعف یا ناکارآمدی در بخشهایی از حاکمیت ایجاد شود زیان آن فراگیر است.
در چنین شرایطی بیشترین خسارت را مردم جامعه متحمل میشوند و خواص و نخبگانی که باید پای کار باشند، نمیدانند که چه کنند و چه تدبیری بیندیشند.
امیرالمؤمنین علی(ع) در نامه خود به مالک اشتر میفرمایند؛ «خواص جامعه همواره بار سنگینی را بر حکومت تحمیل میکنند، زیرا در روزگار سختی، یاریشان کمتر و در اجرای عدالت از همه ناراضیتر و در خواستههایشان پافشارتر و در عطا و بخششها کم سپاستر و به هنگام منع خواستهها دیر عذرپذیرتر و در برابر مشکلات کم استقامتتر میباشند. در صورتی که ستونهای استوار دین و اجتماعات پرشور مسلمین و نیروهای ذخیره دفاعی، عموم مردم هستند، پس به آنها گرایش داشته و اشتیاق تو به آنها باشد. (نهج البلاغه ـ نامه ۵۳)
اکنون که شرایط کشور اندکی نابسامان گشته و میبینیم که اوضاع اقتصادی به گونهای است که باعث تحمیل فشار به جامعه گشته است، رفتار و کردار خواص و نخبگان چگونه است؟ آیا آنگونه که باید وارد میدان شدهاند تا باری از دوش مردم بردارند؟ آیا آنها نیز همچون مردم سختی میکشند؟
توصیف حضرت علی(ع) از خواص نشان میدهد که آنها عافیت طلب و رفاه زده هستند و اگر اندکی از رفاه آنها کاسته شود، به جای آن که با مردم همراهی کنند، سعی در به دست آوردن رفاه از دست رفته خود هستند.
حتی چنین افرادی از فضای آشفته اقتصادی سوء استفاده کرده و در صدد زر اندوزی بیشتر برای خود میشوند، در حالی که عموم مردم در این شرایط به دشواری زندگی میکنند. خواص و نخبگان عافیت طلب و اشرافی زده، علاوه بر عملکرد انفرادی برای پیشبرد اهداف خود تشکلها و احزاب سیاسی راه میاندازند که در جمهوری اسلامی ایران نیز چنین ساختاری وجود دارد. کارکرد این احزاب و جریانهای سیاسی بیشتر به هنگامی است که در زمان انتخابات به مردم احساس نیاز میکنند تا بتوانند با تبلیغات و وعدههای بزرگ، آراء مردمی بیشتری را به دست آورند. هرگاه به یک انتخابات نزدیک شدهایم، فعالیتهای چنین گروههایی که در بدنه آنها و در رأس آن خواص و نخبگان قرار دارند، جنب و جوش بیشتری از خود نشان دادهاند، اما هنگامی که به مطلوب خود دست یافته یا دست نیافتهاند، دیگر نشانی از آنها دیده نمیشود و اگر هم وجود داشته باشد به تقابلات جناحی و حزبی کشیده میشود.
اکنون وضعیت اقتصادی کشور آشفته است، ناکارآمدیهای موجود زاییده تفکر همین گروهها و احزاب سیاسی است، اما به جای این که آنها اشتباهات خود را جبران کنند و سعی در حل مشکلات و ارائه برنامه و راهکار داشته باشند، به برخوردهای سیاسی و جناحی میپردازند و مسائلی را مطرح میکنند که هیچ تناسبی با شرایط حال حاضر کشور ندارد.
چنین جریانهای سیاسی با وجود خواص و نخبگانی که درون خود دارند، وام دار نظام، انقلاب و مردم هستند، اگر مردم از آنها رویگردان شوند، قطعاً در جامعه نیز حذف خواهند شد.
اکنون هر یک از جریانهای سیاسی حاضر به ویژه آن جریان سیاسی که خود را باعث پیروزی آقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سالهای ۹۲ و ۹۶ میداند، چه کارکردی در این شرایط داشتهاند؟ اصلاح طلب و اصولگرا آیا توانستهاند به وظایف ذاتی خود در این برهه از تاریخ انقلاب اسلامی عمل کنند؟
طرح موضوعات انحرافی برای حل مشکلات اقتصادی، هیچگاه اجازه نخواهد داد که برخی خواص که از سفره انقلاب نیز منتفع شدهاند، قدمی برای حل مشکلات بردارند، تا زمانی که آنها تغییر رویکرد نداده و از پیله سیاسی کاریهای خود بیرون نیایند و انقلابی گری را پیشیه خود نکنند، چنین جریانهای سیاسی تنها در راستای ضربه زدن به انقلاب و کشور گام برداشتهاند.
اکنون زمان تسویه حسابهای سیاسی - جناحی نیست، اکنون هنگامه مبارزه علیه مشکلات، با درایت و عقلانیت انقلابی است، ضعفهای خود را به دیگران نسبت دادن و دیگران را مقصر پنداشتن و معرفی کردن، راه به جایی نخواهد برد. انقلاب از این برهه سخت نیز عبور خواهد کرد و آنگاه مردم هستند که قضاوت خواهند کرد که خواص و نخبگانی که باید کمک حال مردم و انقلاب باشند، چه عملکردی از خود بجا گذاشتهاند.
نویسنده: محمد صفری