يکشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۳ - ۲۲:۰۸
کد مطلب : 90346
مروري بر سياست‌ تحريمي غرب عليه ايران

درس‌هايي كه بايد در ذهن بماند

مذاکرات ميان‌ جمهوري اسلامي ايران و گروه ۱+۵ يکي از عرصه‌هاي مهم تحولات بين‌الملل مبدل گرديده است. بسياري از ناظران سياسي بر اين عقيده‌اند که هر تحولي در اين عرصه مي‌تواند به اقتصاد و سياست نظام بين‌الملل تاثيرگذار باشد. اين ديدگاه از آنجا نشات مي‌گيرد که ۶ قدرت جهاني (چين، روسيه، آلمان، انگليس، فرانسه، آمريکا) با قدرت نوظهور جهاني به نام جمهوري اسلامي ايران مذاکره مي‌کنند که جمع ۷ کشور نقش مهمي در معادلات جهاني دارند.
در کنار چارچوب‌ها و آنچه در روند مذاکرات ميان ايران و گروه ۱+۵ گذشته و مي‌گذرد يک اصل مهم مطرح است و آن اينکه هر نتيجه‌اي در مذاکرات چنانکه محافل رسانه‌اي و سياسي غرب ادعا مي‌کنند بر عرصه داخلي و منطقه‌اي ايران تاثيرگذار نخواهند بود.
براي تبيين دقيق آنچه ذکر شد مروري بر تاريخ روابط ايران با غرب قابل توجه است. در دوران اول پهلوي يعني زمان رضاشاه پهلوي در حالي که ايران در قبال جنگ جهاني دوم بي‌طرفي خود را اعلام کرده بود کشورهاي غربي ايران را اشغال کردند تا پل ارتباطي ميان نيروهاي انگليسي در جنوب و شوروي در شمال باشد. جناياتي که در اين دوران، غرب در قبال ملت ايران انجام داد کمتر از جنايات آلمان نازي در اروپا نبوده است. جالب توجه آنکه کشورهاي غربي هرگز حاضر به پاسخگويي در قبال اين جنايات نشدند و بر آن سرپوش گذاشته‌اند.
در طول دوران دوم حاکميت پهلوي بر ايران، بهترين روابط ميان آمريکا و کشورهاي اروپايي با ايران در جريان بود. در نگاهي واقع‌بينانه حاصل اين نزديکي وابستگي کامل ايران به توليدات و محصولات کشورهاي غربي بود به گونه‌اي که سرنوشت کنوني کشورهاي عربي در آن دوران بر ايران حاکم بود. ساختاري با پيشرفت حبابي که ظاهري از توسعه و رفاه را نشان مي‌داد در حالي که در عمل ايران دستاوردي نداشته و صرفا در قالب يک بازار مصرف ايفاي نقش مي‌کرده است.
از زمان انقلاب اسلامي ملت ايران که تحقير جهاني قدرت‌هاي بزرگ را رقم زد، کشورهاي غربي از جنگ تحميلي گرفته تا شديدترين تحريم‌ها را عليه ملت ايران اعمال کرده‌اند. هر چند که ايجاد چالش‌ها و مشکلات اقتصادي در طول اين چند دهه بر کسي پوشيده نيست اما ملت بزرگ ايران و نظام اسلامي توانسته‌اند اين تهديدات را به فرصت تبديل کرده و دستاوردهاي بسياري داشته باشند خودکفايي در حوزه امنيتي و دفاعي، دستاوردهاي علمي گسترده از جمله محقق ساختن رسيدن به دانش هسته‌اي، نانو، اعزام ماهواره به فضا و صدها دستاورد ديگر در همين سالهاي تحريم محقق گرديده است.
با توجه به سير تاريخي ذکر شده به صراحت مي‌توان دريافت که از يک سو غرب هرگز شريک قابل اعتمادي نيست و روابط صرف با آنها نمي‌تواند زمينه‌ساز توسعه و رفاه باشد و از سوي ديگر تحريم و تهديدات غرب نمي‌تواند مانع رسيدن ملت به حقوق و اهداف داخلي و جهاني‌اش باشد. آنچه تحقق‌بخش توسعه و پيشرفت کشور و رفاه همگاني مي‌شود تکيه بر اراده و داشته‌هاي دروني است.
تا زماني که ملتي به اصل خود محوري و تکيه بر خويش روي نياورد هرگز نمي‌تواند به اهداف خود دست ولو آنکه از تمام امکانات جهان برخوردار شود حال آنکه در صورت تحقق اين خودباوري با تمام فشارها و تهديدات مي‌تواند به آرمان‌ها و اهداف خود دست يابد و در نهايت جهان را تسليم اراده خود سازد چنانکه ملت ايران با تکيه بر هم‌اصل بودن در حوزه دفاعي و علمي جهانيان را به تحسين وادار ساخته به گونه‌اي که جهان امروز ايران را قدرت اول نظامي و علمي منطقه مي‌داند که به الگويي براي ساير ملت‌ها مبدل گرديده و هر روز بر جايگاه آن افزوده مي‌شود.

مولف : سيد مهدي لنكراني
https://siasatrooz.ir/vdcb0fb9.rhbgapiuur.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی