آلمان به عنوان یکی از بزرگان اروپا در طول هفته‌های اخیر تحرکات گسترده‌ای را در عرصه اروپایی و فرا اروپایی صورت داده است.
در حوزه اروپایی آلمان به محور مذاکرات برای آینده اروپا مبدل شده و سعی دارد تا ساختاری بر اساس دیدگاه خود طراحی و سایرین را نیز با خود همراه سازد. معادلات مربوط به امنیت اروپا و ناتو نیز به یکی از محورهای اصلی مبدل شده و در نشست ورشو تقریبا نقش محوری را ایفا کرد. نکته قابل توجه آنکه در حوزه فرامنطقه‌ای آلمان در اقدامی قابل تامل به موضع‌گیری علیه جمهوری اسلامی پرداخت چنانکه از یک سو ایران را به فعالیت‌های هسته‌ای غیر صلح آمیز متهم نمود و از سوی دیگر مرکل صدر اعظم آلمان فعالیت‌های دفاعی و موشکی ایران را مغایر با قطعنامه شورای امنیت و برجام عنوان نمود.
با توجه به مجموع رفتارهای آلمان این سوال پیش می‌آید که دلیل رویکردهای اخیر آلمان چیست و چه اهدافی را در ورای آن پیگیری می‌کند؟ پاسخ به این پرسش را در تحولات اروپا می‌توان جست وجو کرد. اتحادیه اروپا از اوایل تیر ماه شاهد تحولی مهم بوده و آن رای مثبت مردم انگلیس به خروج از اتحادیه اروپا است. این مسئله فرصتی را برای آلمان ایجاد کرده تا در معادلات اروپا و جهان نقشی پر رنگ تر را ایفا نماید. بر این اساس آلمان زنجیره‌ای از رفتارها را در دستور کار قرار داده است که محور آنرا قدرت نمایی در عرصه اروپا، جلب رضایت آمریکا و لابی‌های مختلف از جمله لابی عربی و صهیونیستی تشکیل می دهد. آلمان می‌داند که آمریکا در مقطع کنونی نمی‌تواند روی انگلیس حساب چندانی باز کند از سوی دیگر روابط فرانسه و آمریکا نیزچندان مطلوب نیست بر این اساس امریکا اجبارا باید رویکرد مثبت‌تری به آلمان داشته باشد.
برلین سعی دارد از این نیاز امریکا برای توسعه نفوذ در اروپا و جهان بهره گیرد. بر این اساس می‌توان تحرکات آلمان که بعضا با سیاست‌های گذشته آن نیز مغایرت دارد را تبیین نمود. رفتارهایی مانند تحرکات منفی گسترده علیه جمهوری اسلامی در حالی که در گذشته با احتیاط بیشتری رفتار می‌نمود. به هر تقدیر می‌توان گفت که مرکل به دنبال بهره‌گیری از شرایط خروج انگلیس از اتحادیه اروپا برای رویاهای جهانی‌اش است در حالی که مجموعه چالشهای داخلی و تشدید انتقادها از سیاست‌هایش و نیز چند پاره شدن اروپا تحقق این رویا را برای وی سخت ساخته است. هر چند که وی از تمام ابزارها و امکانات برای تحقق طرح‌هایش بهره می‌گیرد که از محورهای آن، نشان دادن خود به عنوان شریکی قابل اعتماد برای آمریکا است.
