یک روزنامه عربی، رهاورد سفر پیش روی امیر قطر به واشنگتن را چیزی جز پرداخت بیشتر به دونالد ترامپ ندانست و با ، یک روزنامه عربی زبان در یادداشتی به قلم وفیق ابراهیم، کارشناس مسائل استراتژیک منطقه با عنوان استقامت ایران پیامی به نگرانها از ترامپ راهبرد مقاومت ایران در برابر زورگویی و استبداد آمریکا را زمینهساز فروپاشی نهایی نظام تک قطبی در جهان توصیف کرد.
در یادداشت روزنامه لبنانی البناء آمده است: امیر قطر در انتظار دیدار با دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در کاخ سفید است. بیانیه وزارت خارجه آمریکا هم میگوید دو طرف در این دیدار به بررسی مسائل راهبردی و بینالمللی خواهند پرداخت.
نویسنده افزود: ناظران رسانهای از محتوای استراتژیکی میپرسند که قرار است امیر قطر در عمق آن نفوذ کرده و بر آن تاثیر گذارد. اما شواهد نشان میدهد که سفر او فقط با انعقاد معاملاتی فریبنده تمام میشود که در آن امیر قطر دهها میلیارد پول و هبههایی را تقدیم ترامپ میکند تا بخشی از نیاز رأی دهندگان آمریکایی را که او امیدوار به رأی آنها در انتخابات ۲۰۲۰ است، برآورده کند. البناء نوشت: قطر نزد آمریکا سه وظیفه بخصوص دارد؛ نخست تأمین مادام العمر گاز آمریکا به دلیل اینکه سومین تولید کننده بزرگ گاز در جهان است. دوم میزبانی پایگاه العدید آمریکا در دوحه که بزرگترین پایگاه زمینی خارج از آمریکاست و سوم موقعیتی که قطر در جزیرة العرب برای آمریکا دارد و از طریق ساحل مشرف به ایران و از خشکی در همجواری عربستان واقع است.
این روزنامه افزود: اما موضوع رابطه قطر با ترکیه فقط از سوی آمریکا مورد انتقاد کلامی قرار دارد و اگر واشنگتن اراده کند میتواند این رابطه را با یک تماس تلفنی واتسآپی و بدون هیچ هزینهای لغو کند. بنابراین به نظر میرسد اختلاف قطر و ترکیه از یک سو و اختلاف قطر با عربستان از سوی دیگر ضرورت آمریکا برای تضعیف آنهاست. به نوشته البناء، در ساحل روبهروی قطر، ایران با گستردگی عظیم خود واقع است که توانسته از سال ۱۹۷۹ روابط خود را با هژمونی آمریکا قطع کند و از آن تاریخ در برابر شدیدترین جنگها و تحریمهای آمریکا و مزدورانش مقاومت کند؛ اما مقایسه استقامت ایران با سرسپردگی قطر ناعادلانه است، زیرا قطر کشور کوچکی است که شش دهه قبل تأسیس شد و ایران قدمتی چند هزار ساله دارد.
نویسنده با بیان اینکه عربستان هم مثل قطر تسلیم آمریکاست، افزود: ترامپ هر وقت اتفاقی هم نام آل سعود را میشنود تلفن همراهش را برادشته و به شاه سعودی یا ولیعهدش زنگ میزند و میخواهد در ازای اینکه آمریکا از آنها محافظت میکند، پول بدهند. این مکالمه هنوز تمام نشده که عربستان باید مستقیما به حساب آمریکا پول ریخته باشد که تاکنون قریب به ۵۵۰ میلیارد دلار بوده است مبلغی که برای راهاندازی یک انقلاب صنعتی عربی کافی است. درباره امارات، کویت و عمان هم همین این معادله آمریکایی حاکم است: پول بده وگرنه از شما حفاظت نمیکنیم، آن وقت تاج و تختتان در کمتر از یک هفته سرنگون میشود. اما کشورهای عربی فقیر هم با وابستگی کامل سیاسی برخی مخارج مورد نیاز آمریکاییها را تامین میکنند. این درباره اردن هم صدق میکند و همچنین مصر که در آن السیسی با حمایت از معامله قرن و هر گونه خدمت به آمریکا از جمله توسعه ائتلافش با اسرائیل میخواهد در قدرت بماند تا جایی که یک ائتلاف نظامی مشترک با اسرائیل در برابر مخالفان باج گیری امریکا در دنیا تشکیل میدهد.
البناء نوشت: این وضعیت عربهاست اما داستان اروپاییها که صاحبان استعمار پیر هستند چگونه است؟ اروپا از زمان پایان جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۵ تحت نفوذ آمریکاست. هژمونی آمریکا از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۸۹ بیشتر شد تا جایی که بر بخش اعظم اروپای شرقی به استثنای برخی مواضع نزدیک به روسیه مسلط شد.
از همین رو اروپاییها بر پایه چهار معادله با آمریکاییها ارتباط دارند: نخست معادله نظامی زیرا کشورهایشان اعضای پیمان ناتو هستند که آمریکاییها آن را برای مقابله با اتحاد جماهیر شوروی تاسیس کرد و همچنان بر قاعده ائتلاف آمریکا و اروپا در برابر مخالفان با هژمونی آمریکا کار میکند و کشورهایی هم در اروپا در این میان استثنا بودند که تلاش کردند با استبداد امریکایی مبارزه کنند، اما موفق نشدند.
دومین معادله، سیاستی است که هماهنگی دائمی و مشترک بین آمریکاییها و اروپا را در سازمان ملل، شورای امنیت، اتحادیه اروپا و مشترک المنافع انگلیس تضمین میکند و البته بین مواضع آلمان، فرانسه و ایتالیا که به دنبال استقلال نسبی از آمریکاییها هستند با انگلیسیها و دیگرانی که با سیاست آمریکا همراه هستند فرق وجود دارد. بنابراین اروپایی که از چهار قرن پیش نقشی جهانی داشته نمیتواند از زیر سلطه آمریکاییها خارج شود. سومین معادله، اقتصادی است زیرا اقتصاد اروپا با بازارهای آمریکایی در خرید و فروش بیش از سی برابر بیش از دیگر بازارها تعامل دارد. البته اروپاییها به توانمندی ایران و ائتلاف اقتصادی با آن در آینده دل بستهاند اما کشورهای این قاره پیر سیاستهای خود را بر محاسباتی مربوط به آینده پایه ریزی نمیکنند. اما معادله چهارم فرهنگ مشترک اروپایی آمریکایی است که که در سلیقه، لباس، خوراک و رسانه و تقریبا همه چیز بر جهان مسلط شده است و همین امر مقابله اروپا با هژمونی آمریکا را دشوار میکند.
این روزنامه لبنانی نوشت: در مقابل این، ایران است که از چهار دهه پیش تاکنون یکسره به مبارزه با سیاستهای آمریکا پرداخته و در طول این مدت جنگها و تحریمهای سنگین و اقدامات تحریک آمیز کشورهای منطقه و تلاشها برای گرسنگی دادن به ملتش و ناتوانی اروپا در عمل به وعدههایش در تامین برخی مایحتاج ضروری مردم را تحمل کرده است.
البناء افزود: بنابراین ایران نمونه کشوری موفق است که بدون اهمیت به تهدیدهای آمریکا و اروپا میزان غنیسازی را تا پنج درصد افزایش میدهد و برای پاسخ شدید به توقیف کشتی خود توسط انگلیس آماده میشود. این باعث شد که اروپاییها به مذاکرات جدید با ایران و توسعه ساز و کاز ایستکس بازگردند، زیرا آنها درک کردند که توقیف نفتکش ایرانی تلاشی آمریکایی برای تخریب روابط اروپا با ایران است.