?>?> آل‌خليفه در روزهاي انحطاط | سیاست روز
سه شنبه ۳ دی ۱۳۹۲ - ۰۰:۳۹
کد مطلب : 85289

آل‌خليفه در روزهاي انحطاط

روابط بحرين و آمريکا از سال ۱۹۳۲ و با توسعه صنعت نفت اين کشور آغاز شد، و در...

اول) روابط بحرين و آمريکا از سال ۱۹۳۲ و با توسعه صنعت نفت اين کشور آغاز شد، و در سال ۱۹۴۸ اين کشور مرکز فرماندهي ناوهاي آمريکايي در خليج فارس شد. مرکز ناوگان پنجم نيروي دريايي ايالات متحده آمريکا در کشور بحرين قراردارد. که اين ناوگان در جنگهايي که در منطقه روي داده است نقش کاملا آشکاري داشته است. سال ۲۰۰۱ نقطه اوج روابط منامه و واشنگتن بود. در اين سال، جرج بوش رئيس جمهور وقت آمريکا بحرين را به عنوان يکي از متحدان استراتژيک خود اعلام کرد. كارشناسان با توجه به حوادث اخير در بحرين براين باورند كه؛ تلاش آمريکا براي حضور در بحرين، اين کشور را به تناقض گويي در رابطه با مسائل منطقه دچار کرده است. بطوري که آنها از يك سو از چند ده نفر اغتشاشگر در ايران که فقط زورشان به سطل زباله هاي شهري مي رسد حمايت علني مي‌كنند اما در برابركشتار مردم بحرين محافظه كاري اختيار مي‌كنند.
مصداق اين مدعا مواضع باراك اوباما در اين زمينه است، چراكه او به حوادث بحرين و تهران نگاهي دوگانه دارد. اوباما درحالي كه با لحن نرم پادشاه بحرين را به عنوان هم پيمان خود به خويشتنداري دعوت مي كند ، از سوي ديگر به صراحت معترضان ايراني را تأييد و بر حمايت از آنان در برابر جمهوري اسلامي تأكيد مي كند. اين امر نشان دهنده پيچيدگي معادلات منطقه در ارتباط با هم پيمانان آمريكا است.
دوم) نزديکي آ‌ل‌خليفه و صهيونيست‌ها: پايگاه اطلاع رساني العالم در گزارشي درسال ۱۳۹۰ تأکيد کرده بود وزير امور خارجه آل‌خليفه به بنيامين نتانياهو ديدار کرده است. سوالي که مطرح مي‌شود، اين است که بحرين و اسرائيل چه مناسبات اقتصادي مي‌توانند داشته باشند، در حالي که تمام تجارت خارجي بحرين از چند صد ميليون دلارتجاوز نمي‌کند؟ آيا غير از اين بوده که افسران اطلاعاتي و امنيتي اسرائيل براي آموزش مزدوران آل‌خليفه به کار گرفته شوند؟ همان گونه که در خبرها آمده بود بازجوهاي انگليسي مخالفان بحريني را شکنجه مي‌کنند. سوال مهم ديگر اين است، چرا بايد بحريني که بيش از ۹۹ درصد مردم آن مسلمان هستند، سفيري را به آمريکا بفرستد که يک يهودي دوآتشه طرفدار صهيونيسم بين‌الملل باشد؟ اين موضوع در راستاي طرح نزديکي آ‌ل‌خليفه و صهيونيست‌ها براي سرکوب مردم بحرين بوده است.
البته در مورد دلايل آموزش مزدوران بحريني توسط افسران موساد و شاباک اسرائيل، مي‌توان دلايل عمده ديگري را هم برشمرد، اما همين اندازه نيز کفايت مي‌کند تا ثابت شود رژيم آل‌خليفه و اشغالگران سعودي با صهيونيسم بين‌الملل همراه هستند و آنها در سرکوب مردم بحرين همکاري‌ نزديکي دارند.
سوم) عربستان سعودي دربحرين : در سطح منطقه‌اي مهم‌ترين مانع و چالش براي پيشبرد اصلاحات سياسي را مي‌توان رويکرد و نقش‌آفريني کشورهاي شوراي همکاري خليج فارس با محوريت عربستان سعودي عنوان نمود.
رهبران اين کشورها هرگونه اصلاحات سياسي واعطاي امتياز به گروه‌هاي مخالف در بحرين را سرآغاز تحولات سياسي در ساير کشورهاي خليج فارس مي‌دانند که حاکميت اقتدارگرا و غير دموکراتيک آنها را با خطر تضعيف و حتي پايان بقا مواجه مي‌کند. براين اساس رژيم‌هاي عربي حاشيه جنوبي خليج فارس ترجيح مي‌دهند تا با ممانعت از هرگونه اصلاحات سياسي در بحرين، با اين تهديد به جاي کشور خود در بحرين مقابله کنند. براين اساس است که مي‌توان شاهد اقدامات سياسي، اقتصادي و حتي نظامي اين رژيم‌ها در حمايت از آل خليفه و مخالفت جدي با انجام هرگونه اصلاحات در بحرين بود. درميان اين کشورها عربستان سعودي با تأثير گذاري بالا بر حکومت بحرين و حمايت از شيخ خليفه نقش مهم‌تري را ايفا کرده است و به‌نظر مي‌رسد اين رويکرد حداقل همچنان تداوم يابد.
چهارم) وعده هايي كه عملي نشد : «حمد بن عيسى آل خليفه» زمانى که در مارس ۱۹۹۹ بر سر کار آمد، قول داده بود که اصلاحات سياسى و اقتصادى را در بحرين به اجرا بگذارد و مردم شيعه بحرين را ازآزادى بيان و برخوردارى از حداقل حقوق شهروندى که تا آن زمان بسيارى از مردم بحرين از آن محروم بودند، بهره‌مند کند. اما از زمان حکومت وى، همچنان مردم بحرين از نبود آزادى رنج مى‌برند و همچنان از اين که به آزادى‌هاى فردى آنها احترام گذارده نمى‌شود و از سوى هيات حاکمه مورد سرکوب وآزار و اذيت قرار مى‌گيرند، سرخورده‌اند. شيخ حمد زمانى برسرکار آمد که زمزمه‌هاى لزوم نفوذ دموکراسى درخاورميانه ولو به قوه زور سر داده شده بود.
از اين رو وى نيز تلاش کرد با هدف اين که خود را پيشتاز برقرارى دموکراسى وآزادى بيان در بحرين معرفى کند، وعده‌هاى بسيارى را در همين زمينه سردهد.
جان كلام: اولا دنيا در حال تغييراست و بحرين نيز بايد خود را با تغييرات جديد تطبيق دهد؛ ثانيا برگزاري انتخابات آزاد و سالم در بحرين مي تواند در جهت گسترش دموکراسي در اين کشور و همچنين منطقه خليج فارس مبارك و ميمون باشد؛ ثالثا بازشدن فضاي سياسي بحرين هرچند ممکن است در کوتاه مدت تا زمان پيدايش نيروهاي جديد سياسي و به مبارزه طلبيدن نيروهاي قديمي و بافت سنتي جامعه موجب بي ثباتي در اين کشور شود، اما به زعم رهبران فعلي اين کشور تنها راه اصلاح نهايي و برقراري ثبات بلندمدت در بحرين به حساب مي آيد؛ رابعا لازم است دولت ايران از قيام شيعيان بحرين قاطعانه حمايت کرده و از هرکاري که خواسته هاي برحق مردم ستم کشيده بحرين را در برداشته باشد، مورد پشتيباني قاطع قرار دهد.

مولف : اسد الله افشار
https://siasatrooz.ir/vdcb95bw.rhbswpiuur.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی