پنجشنبه ۲۳ شهريور ۱۳۹۶ - ۰۱:۵۳
کد مطلب : 100940

پرداخت هزینه افراط و تفریط، از کدام محل؟!

اکنون که از فوت آقای ابراهیم یزدی اندکی فاصله گرفته‌ایم جا دارد به سوءاستفاده‌ برخی از فضای احساسی ناشی از نبود او که...

اکنون که از فوت آقای ابراهیم یزدی اندکی فاصله گرفته‌ایم جا دارد به سوءاستفاده‌ برخی از فضای احساسی ناشی از نبود او که یک گرایش سیاسی را نمایندگی می‌کرد، نگاهی عمیق‌تر بیفکنیم.
نهضت آزادی به عنوان یک حزب سیاسی دارای سوابقی است که می‌بایست در فضایی محققانه به نقد رویکردها و عملکردهایش پرداخت و نقاط قوت و ضعف‌های آن را مشخص کرد. نگاه سیاسی‌ای که این جریان آن را نمایندگی کرده علاوه بر چالش‌هایی که با افکار عمومی در قبل و بعد از انقلاب داشته در درون تشکیلات نیز با مشکلات جدی روبرو بوده است.
روند جدایی جوانان نهضت در سال ۱۳۴۴ و مخالفت علنی بدنه تشکیلات با مواضع مرحوم بازرگان و مرحوم یزدی در سال ۱۳۵۸ پیرامون حرکت دانشجویان در تسخیر سفارت آمریکا، که یک بار دیگر چون کانون هماهنگی برای کودتا عمل می‌کرد، از جمله مصادیق بارز ناهمگونی در مواضع بوده است. در حالی که دولت موقت به ریاست مرحوم بازرگان در اعتراض به اقدام دانشجویان استعفا می‌دهد، نهضت آزادی طی بیانیه‌ای به تقدیر از این حرکت دانشجویی می‌پردازد:
"آزادی، استقلال، جمهوری اسلامی، شعار مردم انقلابی ایران بوده و هست. در این خواست، خصلت ضداستعماری انقلاب اسلامی ایران آشکارا دیده می‌شود و تحقق این خواست، بزرگترین عمل انقلابی انقلابیان مسلمان ایران است.... خصلت ضداستعماری انقلاب اسلامی ایران، بیانات صریح امام و شعارهای روشن مردم درباره قطع رابطه سیاسی ایران با سردسته استعمارگران، محل تردیدی برای پیروان راه و رسم و خط امام باقی نمی‌گذارد و امام و امت منتظرند که شورای انقلاب این قطع رابطه را اعلام کند." (اسناد نهضت آزادی، ج ۱۱، ص ۲۰۷)
مخالفت با مشی سیاسی برخی شاخصان نهضت آزادی محدود به نیروهای جوان این تشکیلات نبوده است بلکه احزاب همگون همچون جبهه ملی نیز به شفافیت نداشتن عملکردهای این افراد به‌شدت معترض بوده‌اند، تا جایی که دکتر سنجابی- وزیر خارجه دولت موقت- در اعتراض به ارتباطات خارج از عرف و خارج از کانال‌های رسمی استعفا می‌دهد. دبیر کل جبهه ملی در این زمینه در خاطرات خود می‌نویسد: " علل استعفای من از جهاتی که اشاره شد مربوط به وزارت خارجه بود، از جهت مداخلاتی بود که در سفارت واشنگتن می‌کردند، از جهت مداخلاتی بود که در سفارت پاریس و جاهای دیگر می‌کردند... در مسائل مربوط به سیاست خارجی هم رابطه عمده آن وقت ما با دولت آمریکا بود ولی این رابطه از مجرای وزارت خارجه انجام نمی‌گرفت بلکه خود آقای مهندس بازرگان و معاونینش دکتر یزدی و امیرانتظام با سفیر آمریکا سالیوان یا نمایندگانی که از طرف سالیوان به نخست‌وزیری می‌رفتند مسائل را موضوع بحث قرار می‌دادند و وزارت خارجه از جریان اطلاع نداشت. " (خاطرات دکتر سنجابی، ص۳۶۳) دکتر سنجابی همچنین جمعیت طرفداران حقوق بشری که قبل از انقلاب توسط آقایان بازرگان و مقدم مراغه‌ای تشکیل می‌شود را مرتبط با دستگاه اطلاعاتی بیگانه می‌بیند.
بنابراین عدم شفافیت در روابط با بیگانگان، چه در قبل از انقلاب و چه بعد از آن مورد اعتراض بسیاری از همفکران مرحوم بازرگان و مرحوم یزدی بوده است.
قطعاً ارتباطاتی که آقای سنجابی به عنوان دبیرکل جبهه ملی به آن معترض است و به خاطر زیان‌بار بودنش برای مصالح ملی از سمت خویش در دولت موقت استعفا می‌دهد از یک سو مغایر پیمانی بود که مرحوم بازرگان در پاریس با امام بسته بود و قول داده بود که استبداد و سلطه را توامان نفی کند و از سوی دیگر تهدیدی جدید برای یک انقلاب نوپا محسوب می‌شد.
در این میان برخی نیروها به جای نقد محترمانه آقایان بازرگان و یزدی که منشأ خدماتی نیز در دهه بیست و سی بودند بعضاً در برخورد با نقض عهدها و ارتباطات غیرمتعارف کنترل خود را از دست می‌دادند و به برخوردهای فیزیکی روی می‌آوردند.
حرکت دیگری که به بهانه فوت آقای ابراهیم یزدی انجام شد صدور اطلاعیه مشترک از سوی جمعی از فعالان سیاسی بود. در ذیل این اطلاعیه نام افرادی را شاهدیم که بر حسب ظاهر هیچ گونه سنخیتی با یکدیگر ندارند، که از آن جمله‌اند عباس امیرانتظام در کنار عباس عبدی و ابراهیم اصغرزاده. البته باید اذعان داشت که این نمودی است برای عادی‌سازی تغییرات پنهان. آقای عباس امیرانتظام در این سال‌ها هرگز از ارتباطات غیرمتعارف خود با بیگانگان برائت نجسته است؛ بنابراین آقایانی از دانشجویان خط امام که امروز در کنار وی قرار می‌گیرند و یک اطلاعیه مشترک می‌دهند باید از مبانی انقلاب اسلامی عدول کرده باشند. به طور قطع براساس مبانی خیزش سراسری ملت ایران حتی تعدادی از اعضای نهضت آزادی در مخالفت با به کار گیری آقای عباس امیرانتظام از سوی مرحوم بازرگان، در مطبوعات کثیرالانتشار اطلاعیه دادند و از وی اعلام برائت کردند. اسناد به دست آمده از سفارت آمریکا نیز به وضوح نشان از ارتباطات غیرمتعارف امیرانتظام با بیگانه علیه مصالح ملت ایران داشت. آیا امروز با مشاهده این اسامی در کنار هم نباید این سؤال مطرح شود که این افراد از دانشجویان خط امام به اصلاح چه امری مبادرت ورزیده‌اند، که البته پاسخ روشن است، یعنی همان رویه‌های غلط دفاع از اصول و حقوق اساسی ملت ایران.
اگر امروز نسبت به برخی شیوه‌ها در دفاع از مصالح جامعه همچنین اصول و مبانی انقلاب اسلامی تجدید نظر شود موجب سردرگمی جامعه نخواهد شد؛ از جمله این که زندانی کردن متهمی توسط آقای عبدی خطا بوده و امروز ایشان می‌خواهد این خطا را اصلاح کند، اما متأسفانه از تندروی‌ها برائت نمی‌جوییم، بلکه با در کنار امیرانتظام قرارگرفتن اصول را مخدوش می‌سازیم.‌ 

نویسنده: عباس سلیمی نمین - مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران

https://siasatrooz.ir/vdcbagb8grhbg9p.uiur.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی