طلاق توافقي، طلاقي است كه در آن زن و شوهر در همه زمينه هاي مربوط به زندگي مشترك از جمله مهريه، نفقه، جهيزيه و در صورت داشتن فرزند مشترك، حضانت فرزند توافق مي كنند و دادخواست صدور گواهي نداشتن امكان سازش را تنظيم و به دادگاه تسليم مي كنند.
هر چند طلاق توافقي در قانون ذكر نشده، اما قضات دادگاه خانواده معمولا آن را به لحاظ قانوني با مواد مربوط به طلاق خلع توجيه مي كنند.
بخش زيادي از آمار طلاق به همين طلاق توافقي باز ميگردد. بسياري از زوجها هستند كه به خاطر مسائل جزئي، پيش پا افتاده، ساده و قابل حل به نتيجه طلاق توافقي ميرسند و با هماهنگي يكديگر بر سر مسائل پيش رو به توافق ميرسند و همه چيز را بين خود تقسيم ميكنند و آنگاه به دادگاه خانواده ميروند تا طلاق جاري شود.
قطعاً اگر اين گونه خانوادهها با راهنماييهاي مناسب و كارشناسي روبرو شوند بسياري از آنها از صلاط صرف نظر ميكنند. البته در ميان آنها هستند زوجيني كه يا به آخر خط رسيدهاند يا مسائلي از قبيل تنوع خواهي و تنوع طلبي، مسائل اخلاقي و ... از هم جدا ميشوند، اما همه آنه اينگونه نيستند و ميتوان از فروپاشيدن كانون خانواده آنها جلوگيري كرد.
فرهنگي كه در قاموس ايران اسلامي وجود دارد طلاق را كه هر چند حلال خداوند است، قبيح ميداند اما اين قبح به خاطر هجوم فرهنگ غربي تا اندازه زيادي از بين رفته است. نه اين كه اگر زوجي ديگر نميتوانند در كنار هم زندگي كنند، بايد بسازند و بسوزند، موضوع مهم در اين اتفاق اين است كه ابتدا بايد آن دو را به خاطر تبعاتي كه دامن آنها و جامعه را ميگيرد آگاه ساخت.
مشاوره و راهنماييهايي پيش از ازدواج و پس از ازدواج اكنون مورد نياز است. جوانان اكنون با جوانان سالهاي گذشته تفاوتهاي زيادي دارند كه نيازمند راهنمايي و هدايت آنها در مسير ازدواج موفق است. براي همين است كه علاوه بر اقدامات اساسي فرهنگي بايد شرايط طلاق توافقي هم سختتر شود و اينگونه نباشد كه هر زوجي كه تصميم به جدايي ميگيرد به آساني به دادگاه مراجعه كند و سپس جدا شده از هم از دادگاه خارج شوند.
در همين زمينه یک استاد دانشگاه با بیان اینکه قضات طلاق توافقی را راحت نگیرند، گفت: آموزش مهارتهای زندگی توسط یک مشاور خانواده بر هر یک از خانوادههای ایرانی یک ضرورت است.
حسن عشایری در گفتوگو با تسنیم، اظهار داشت: امروزه در کشور ما موضوع طلاق به یک مد تبدیل شده است که زنان و مردان برای برپایی جشن طلاق هزینههای زیادی متقبل میشوند تا نشان دهند که رها شدهاند که این خود جای بسی تأمل دارد که این نشان از رگههای فرهنگ غربی است.
وی با بیان اینکه باید موضوع طلاق را آسیب شناسی کرد تا راهکارهای آن را به دست آوریم چرا که بدون پژوهش این کار صورت نمیگیرد، ادامه داد: بحث اقتصادی نیز به عنوان یکی از عوامل در افزایش طلاق محسوب میشود همچنین عدم آموزش مهارتهای زندگی از جمله مشکلات و آسیبها در افزایش معضل طلاق است.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه ماهوارههای و شبکههای اجتماعی منشأ بیبندوباری در بین جوانان است که هویت آنها را تغییر داده و آنها از فرهنگ غربی در تمام زمینهها از جمله طلاق الگو برداری میکنند، گفت: رسانهها با پخش سریالها و برنامههای متنوع در راستای تحکیم خانواده و کاهش طلاق گامهای مثبتی بردارند.
وی در خصوص طلاق توافقی گفت: امروزه در دادگاه خانواده ما شاهد افزایش طلاق توافقی هستیم درواقع باید در خصوص موضوع طلاق توافقی اقداماتی انجام گیرد تا شاهد کاهش این امر شویم به این معنا که ذهنیت جوانان باید تغییر کند و رسانهها با مدیریت، موضوع مدپرستی را تحلیل کرده و برای جوانان الگوسازی کنند.
عشایری بیان کرد: نباید به این راحتی طلاق توافقی در کشور مد شود و همه به این امر روی آورند. در واقع زنان و مردان برای اینکه راحتهای از یکدیگر جدا شوند به طلاق توافقی روی میآورند و گاهی برای آبروداری در بین اقوام به طلاق عاطفی که به این معنا که زیر یک سقف ولی دور از هم روی میآورند بنابراین این دو نوع طلاق باید بیش از بیش در جامعه مدنظر قرار گیرد. وی با بیان اینکه قضات طلاق توافقی را راحت نگیرند چرا که این امر نباید به یک مد تبدیل شود، افزود: باید مطالعات در خصوص راهکارهای کاهش طلاق و افزایش ازدواج صورت گیرد و نقشه راه در این زمینه مشخص شود.
البته بايد به اين نكته هم توجه ويژه داشت كه بايد شرايط اقتصادي را به گونهاي ترتيب داد كه ازدواج براي تشكيل خانواده و انسجام و ماندگاري آن هم مهيا شود.
اكنون توقعات بالا و انتطاراتي كه دختر و پسر از يكديگر دارند باعث شده است موانعي بر سر راه ازدواج ايجاد شود. در اين زمينه و براي افزايش و پايداري ازدواج نيازمند كمكهاي فكري و مالي از سوي ارگانها و سازمانهاي متولي هستيم.اكنون كه كشور با بحران كمبود جمعيت روبرو است ابتدا بايد شرايط ازدواج و حمايتهاي پس از آن صورت گيرد و سپس حمايت از فرزندآوري و كاستن از هزينههاي جاري براي بزرگ كردن نوزدان است.اگر شرايط اقتصادي كمي بهبود يابد خود به خود فضا براي ازدواج و فرزندآوري هم فراهم خواهد شد.