چهارشنبه ۸ آبان ۱۳۹۲ - ۲۳:۳۲
کد مطلب : 84343

انتقاد به حق عارف

ما هم همچون ديگر همکاران مطبوعاتي، سالهاست که مطبوعاتي و روزنامه‌نگار هستيم. هم در روزنامه کار کرده‌ايم هم در...

ما هم همچون ديگر همکاران مطبوعاتي، سالهاست که مطبوعاتي و روزنامه‌نگار هستيم. هم در روزنامه کار کرده‌ايم هم در خبرگزاري‌ها. برنامه و پروسه کاري هر کدام از آنها را هم مي‌دانيم. مي‌دانيم که در روزنامه اگر يادداشتي يا مقاله‌اي نوشته مي‌شود، بايد به تاييد سردبير و مديرمسئول روزنامه برسد. بدون تاييد و اجازه اين دو مسئول چاپ يا انتشار مطلبي غيرممکن است.
مسئولان روزنامه نخستين حساسيتي که نسبت به گزارش يا مقاله‌اي از خود نشان مي‌دهند، بر روي اين مساله است که در آن چارچوب‌ها رعايت شده باشد و اهانت و تحريف و مطالب کذب گنجانده نشده باشد، بارها شده است که مطلبي را حذف کرده‌ايم و جايگزيني براي آن در نظر گرفته‌ايم.
سرمقاله روزنامه بهار همزمان با فرا رسيدن عيد غدير که عيد ولايت و امامت براي شيعيان است، شبهاتي را به ولايت اميرمومنان علي(ع) وارد کرد. اين سرمقاله باعث واکنش هايي به آن شد. مسئولان روزنامه عذرخواهي کردند و خودشان هم از ادامه انتشار روزنامه جلوگيري کردند تا خود را تنبيه کرده باشند. در حال حاضر هم پرونده روزنامه با تشخيص هيات نظارت بر مطبوعاتي به دادگاه رفته است.
محمدرضا عارف که مي‌گويند روزنامه بهار متعلق به اوست اما روابط عمومي دفتر آقاي عارف آن را تکذيب کرده، به اين مقاله واکنش نشان داده و ابراز تاسف و تاثر کرده است.
اين موضع‌گيري از سوي رسانه‌هاي اصلاح‌طلب مورد حمله قرار گرفت چندين روزنامه و سايت متعلق به اين طيف سياسي به اين موضوع پرداختند و اين واکنش آقاي عارف را محکوم کردند.
«براي آقاي عارف متاسفم»، «جا خالي او بعد از انتشار يک يادداشت در بهار خجالت‌آور بود».
روزنامه‌هاي اصلاح طلب نوک پيکان انتقادات و حملات خود را به سوي عارف گرفتند آن هم به خاطر اين که چرا از مطلب روزنامه بهار انتقاد کرد و اين روزنامه را متعلق به خود ندانسته است. اين رسانه‌هاي اصلاح‌طلب به جاي اين که به اصل موضوع که همان شبهه‌افکني درباره ولايت اميرمومنان علي(ع) بپردازند و آن سرمقاله را مورد نکوهش قرار دهند، شخصيتي را مورد حمله و انتقاد قرار داده‌اند که با موضعگيري خود از ارزشهاي اسلامي و شيعي دفاع کرده است.
آيا انتظار اصلاح‌طلبان از محمدرضا عارف اين بود که از آن يادداشت دفاع کند؟ چنين خواسته‌اي از شخصيتي مانند عارف، درخواست و مطالبه غيرمنطقي و غيرعقلاني است. مواضع، خط مشي و سياست‌ها و اعتقادات آقاي عارف نسبت به انقلاب، اسلام و اصول و مباني اسلامي بر همگان روشن است و چيزي جز چنين پاسخ و رفتاري از او انتظار نمي‌رفت. به همين خاطر است که اصلاح‌طلبان در رسانه‌هاي خود از آقاي عارف عصباني شده‌اند و اينگونه با او
رفتار کرده‌اند.
اگر حتي از نظر اصلاح‌طلبان انتقاداتي که به آن مقاله از سوي کارشناسان شد به حق بود، پس اين حق را هم بايد براي هم طيفان خود قائل باشند که براساس همان حق، از آن يادداشت ناحق انتقاد کنند. نه اين که توقع داشته باشند، شخصي مانند آقاي عارف به ناحق از يک يادداشت مساله‌دار حمايت کند، چنين منطقي در وجود يک سياستمدار اخلاقمدار جايي ندارد. اين رسانه‌ها و روزنامه‌ها به همراه نويسندگانشان بهتر بود به نقد آن يادداشت مي‌پرداختند تا اين که به عارف هجمه کنند.
اصلاح‌طلبان افراطي که در فتنه ۸۸، ماهيت واقعي خود را نشان دادند، همچنان در حرکت‌هاي خزنده خود اقدامي را انجام مي‌دهند که نشان از تفکرات و ايدئولوژي منحرف از مباني اسلامي وشيعي است. کاري که اکنون بسياري از شبکه‌هاي ضد شيعه به دنبال آن هستند و با برنامه‌سازي‌هاي خود به دنبال شبهه‌افکني و ايجاد شک در اين مباني مي‌باشند.
اقدام و موضع‌گيري آقاي عارف نسبت به يادداشت آن روزنامه قابل تقدير و احترام است. بر خود واجب مي‌دانيم از آن حمايت کرده و تقدير کنيم.
پاسخ‌هاي منطقي و اصولي کارشناسان مذهبي به آن يادداشت نيز نشان داد که تفکرات خطرناک آنچناني را به راحتي مي‌توان با تبيين مسائل به خوبي پاسخ داد.
ما نيز از تعطيلي يک روزنامه خوشحال نخواهيم شد. اما همکاران مطبوعاتي طيف اصلاح‌طلب بايد سعي کنند رعايت اينگونه مسائل را داشته باشند.

مولف : محمد صفري
https://siasatrooz.ir/vdcbffbw.rhbaapiuur.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی