پیشنوشت: این مطلب قرار بود در روز دوشنبه منتشر شود که به دلیل تقارن با عید غدیر خم با دو روز تاخیر پیش روی مخاطبان قرار میگیرد:
چند وقت پیش و پس از برگزاری جشن سینمایی مجله دنیای تصویر که به جشن حافظ شهره شده است، یکی از نشریات به ظاهر «مذهبی» در اقدامی عجیب به بهانه انتقاد از پوشش برخی بازیگران و سینماگران تیتری را در کنار عکس حاضران در آن جشن کار کرد که حتی بیان یا نگارش دوباره آن نه در شأن قلم است و نه رویمان میشود مجددا تکرار شود.
پس از آن ماجرا سخنگوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در نشست خبری خود از توقیف این نشریه خبر داد. نشریهای که چند ماه قبل از آن به دلیل توهین به یکی از معاونان رئیسجمهور لغو امتیاز شده بود، اما با دستور مقامات قضایی توانست باز هم اجازه انتشار یابد. این اتفاق ظاهرا بار دیگر هم تکرار شده است. پس از تیتر توهینآمیز این نشریه زرد، باز هم مسئولان آن دست به دامن برخیها شدند تا بتوانند «نشریه» خود را مجددا منتشر کنند. این را نوشآبادی مطرح کرده بود.
اما بلافاصله پس از اظهارنظر معاون حقوقی وزارت ارشاد مدیرمسئول هفتهنامه در واکنش به سخنان نوشآبادی گفته بود که «برخلاف اظهارات سخنگوی وزارت ارشاد، توقیف نشدهایم و هیأت نظارت پرونده ما را به دادسرا ارجاع داده است و اگر در مدت باقیمانده تا چاپ این هفتهنامه اتفاق خاصی رخ ندهد، نشریه صبح روز چهارشنبه روی دکهها برای عموم مردم قابل دسترس خواهد بود».
جدای از اینکه این نشریه با حکم قضایی همچنان منتشر میشود یا براساس رای هیئت نظارت بر مطبوعات این نشریه به جای توقیف و لغو امتیاز باید به دادسرای فرهنگ و رسانه برود، موضوع اساسا اینجاست که چرا با چنین نشریهای برخوردی جدی صورت نمیگیرد؟ قوه محترم قضاییه به عنوان یک بازوی توانمند جمهوری اسلامی آیا نمیتواند در مقابل اشاعه بیحرمتیها و فحاشیها جلوی این گستاخیها را بگیرد؟ پاسخ روشن است که قطعا باید همینطور باشد و دادستان محترم به عنوان مدعیالعموم باید جلوی انتشار چنین ادبیات دونِ شأن انقلاب را بگیرد.
اینکه یک نشریه به خود اجازه میدهد درخصوص معاون رئیس دولت ادبیات سخیف به کار گیرد و با تهمت و افترا «هل من مبارز» بطلبد، اینکه صاحب قلم بی امضای این نشریه به خود اجازه دهد که به بهانه نقد پوشش و بدحجابی، هر واژه ناصواب و خلاف عفت و اخلاقی را تیتر کند، و اینکه مسئولان و نویسندگان به ظاهر دلسوز فرهنگ این نشریه به راحتی در قبال مجری و کارگردان پربینندهترین برنامه سیمای جمهوری اسلامی، از ادبیاتی سخیف و فاقد کمترین حریم و حرمتی استفاده کنند، یا به فلان کارگردان و بازیگر اتهام فحشا وارد کنند، با کجای قانون و شرع و عرف همخوانی دارد؟
آیا این رفتارها از سر دلسوزی برای نظام و انقلاب و فرهنگ و اسلام است یا مسئولان این نشریه تصمیم گرفتهاند برای دیده و خوانده شدن دست به هر اقدامی بزنند و برای پاک کردن آلودگیهای فرهنگی در لجنزار بیعفتی شیرجه بزنند؟ آنچه در این سالها و خاصه چند ماه اخیر ثابت شده، این است که این نشریه موجسواری میکند. یعنی برای خوانده شدن، دست به حاشیهسازی میزند، مطلبی را منتشر میکند که اغلب خط قرمزها را رد کرده، از اخلاقی تا قانونی و بعد روی این موج، مدتی سر زبانها میافتد و... این سیکل ادامه دارد.
نام این هفتهنامه از شعاری که بر سر زبان توابین پس از حادثه کربلا به خونخواهی امام حسین برخاستند، گرفته شده است. بنابر روایاتی، حضرت مهدی(عج) و یاورانشان نیز در آخرالزمان از این شعار استفاده میکنند. اما کاش این نشریه چنین نام بلندی را برای ارتفاع پست خود انتخاب نمیکرد. کاش بر پیشانی پایگاه اینترنتی آنها عکس مقام معظم رهبری و حضرت امام نبود. کاش آنها خود را مدعی «بچه حزباللهی» بودن نمیدانستند. کاش آنها خودشان را در صف جوانان انقلابی یاریدهندگان حزبالله نمیدانستند.
آنها که آیه قرآن و بیانات رهبر انقلاب در پیروزی «حزبالله» را شعار خود کردهاند، آیا تاکنون به قد و بالای رعنای! خود در آینه نگاه کردهاند؟ آیا به این فکر کردهاند که کجای این هیکلشان به حزباللهیها میخورد؟ با خودشان دو دو تا چهار تا کردهاند که ببینند شما که ادعای امر به معروف و نهی از منکر دارید، اولیات آن را میشناسید؟ سراپای برخی مدعیان را منکر گرفته و زبانشان جز فحشهای «معروف» چیز دیگر را لقلقه نمیکند. آنوقت دم از مسلمانی و حزباللهی بودن میزنند. این خودِ خودِ شیطان است که برخیها را در حزب خود جا داده و آنچنان افسارشان را به دست گرفته که نیازی به نخ و طناب و زنجیر ندارند.
این برای ما و برای هر دلسوز انقلاب فارغ از جناحبندیهای سیاسی مایه ننگ و تاسف است که چنین نشریهای با چنین شعار پرطمطراق اما واقعیتی تهی از شعور منتشر میشود و جز اینکه آبروی نیروهای انقلابی را ببرد و آنها را مضحکه دشمنان انقلاب کند، کار دیگری نمیکند.
ظریفی نوشته بود: گفته معروف امام حسین(ع) را بهخاطر بیاوریم که «اگر دین ندارید آزاده مرد باشید» و حالا در مورد این نشریه باید گفت: «اگر دین ندارید، کمی عقل داشته باشید».
کاش این نگاه خوشبینانه ما واقعا درست اندیشیده باشد که این اتفاقات و این شنا در لجنزار تنها برای دیده شدن باشد. کاش فحشنامه برخیها مثل چالش آب یخ باشد که برای فرو رفتن در چشم مردم و افتادن نام بر سر زبانها و گرفتن «لایک» باشد. که اگر چنین باشد خیالمان راحت است که با جماعتی جاهل طرف هستیم که ادای بچه مسلمانها را درمیآورند.
امیدواریم آنچه برخیها در سرشان میپروراند از سر زوال عقل باشد. که اگر چنین نباشد، باید دستهایی را دید که به اسم «حزبالله» و «ولایتی» دقیقا کاری را میکنند که دشمن میخواهد. مگر در ماجرای آن تیتر کذایی برای جشن حافظ چیزی جز واژه و امر مقدس «حجاب» با انواع و اقسام توهینها و هجمهها روبهرو نشد؟ حالا هدف کجاست که این بار با تهمت زنا زدن و توهین ... به یک برنامه موفق (با درنظرگیری همه نقاط ضعف) بهانهای برای سیاه کردن صفحات پاک و سفید کاغذ پیدا کردهاند؟
کاش نام زیبایی بر این سیاهه نمیگذاشتند. کاش به حرمت خون اباعبدالله(ع) هم که شده برای خود یک نامی میگذاشتند که در خور ادب و اخلاق و دینداریشان باشد!
وقتی برخیها اولیات و بدیهیات «حزباللهی» بودن، «حسینی» بودن و «انقلابی» بودن را رعایت نمیکنند، دقیقا مصداق این ضربالمثل هستند که «برعکس نهند نام زنگی کافور»
امیدواریم با این رفتارها و نوشتارهای مشکوک که بعید است به اصلاح خود بپردازند و خود را «خوب مطلق» میپندارند چنان برخوردی شود که دیگر کسی یا کسانی جرات چنین گستاخی را پیدا نکنند.