شنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۸ - ۲۳:۱۱
کد مطلب : 111182

نخود هر آش

پدیده های اجتماعی هر کدام دارای حوزه نفوذ، جایگاه و اثر بخشی خاص خود هستند، که در بستر زمان و مکان، خود را نشان می دهند...
نخود هر آش

پدیده های اجتماعی هر کدام دارای حوزه نفوذ، جایگاه و اثر بخشی خاص خود هستند، که در بستر زمان و مکان، خود را نشان می دهند.
مسئله ی تعدد زوجات نیز یکی از این موارد است. امری که دین اسلام آن را تقبیح نکرده است و از جایی که معصومین (علیهم السلام ) آن را مرتکب شده اند و عمل معصوم(علیه السلام ) برای مشروع بودن عمل کافی است، نمی توان آن را در هیچ عصر و زمانی دارای بار منفی دانست.
هرچند که می توان روایاتی را نیز یافت که در آنها نکاح منقطع (صیغه) در شرایطی خاص و یا برای افرادی خاص منع شده باشد ولی امروز آنچه از رساله های عملیه به دست می آید غیر از این است.
اما متاسفانه جریانی در جامعه در حال گسترش و تعمیق است که ربطی به اسلام و آموزه های آن ندارد. جریانی که در آن ازدواج مجدد امری است مذموم و رسانه ملی در صدر تبلیغ کنندگان این روش فکری است.
این تبلیغ چند سویه که یک سوی آن ساختن فیلم هایی با محوریت زن قهرمان و تقویت موج های فمنیستی است، همان دیدگاهی که یکی از عوامل اصلی طلاق در جامعه است و طرف دیگر آن مذموم شمردن ازدواج مجدد و نکاح منقطع است.
این خط به قدری برای ترویج کنندگان آن مهم و حیاتی است که از هیچ پتانسیل و شبه پتانسیلی برای برجسته سازی و اعلام مواضع در این زمینه چشم پوشی نمی کنند.
از همین رو در هر موضوعی تلاش می کنند تا آنچه را قبیح می دانند (هر چند شرع قبیح نداند ) مورد هجمه قرار دهند این عمل گذشته از نشان دادن کینه یا ناآگاهی و شاید هم طرز فکر منشعب از رویکرد غرب به مسئله ازدواج از لحاظ دراماتیک نیز جایگاهی ندارد زیرا دادن پیام های گل درشت و وادار نکردن مخاطب به تفکر حتماً مجموعه‌ی هنری را از حالت بی طرفی خارج نموده و از اثر بخشی آن می کاهد.
برای مثال می توان به سریالی که به تازگی از رسانه‌ی ملی در حال پخش است اشاره کرد، مجموعه ای که در آن به موضوع مواد مخدر صنعتی و شبکه بین المللی آن و صد البته به فرایند پیچیده‌ی مبارزه با این بلای خانمان سوز می پردازد.
در کنار این سر فصل ها نکته‌ی دیگر این مجموعه پرداختن به روابط درونی خانوادگی تولید کنندگان مواد مخدر است.
در یکی از این روابط خانوادگی سرشبکه تولید یک باند مطرح، ازدواج مجدد می کند ازدواجی به دور از چشم فرزندان و همسر اولش.
وقتی طی فرایندی که نگارنده بیان آن را لازم نمی داد (زیرا در سریال مشهود است) فرزند این تولید کننده که خود نیز به عنوان متخصص، تولید مواد مخدر صنعتی می کند و البته به دام اعتیاد نیز افتاده است، متوجه می شود که پدرش با زنی ازدواج کرده است چنان آسیب روحی می بیند که مقدار مصرف خود را بالا می برد و در معرض مرگ قرار می گیرد.
توجه داشته باشید برای فرد مهم نیست که پدرش عامل نابودی انسان ها است و در اثر این دانایی (تولید کننده بودن پدرش)اتفاقی برایش نمی افتد ولی وقتی متوجه ازدواج شرعی پدرش می شود در آستانه ی مرگ قرار می گیرد.
از طرف دیگر دستیار همان تولید کننده در بیمارستان به رییس خود می گوید :« تو کسی هستی که به زن خودت رحم نکردی رفتی روش هوو آوردی » یعنی فردی که خود دست راست یک تولید کننده عمده است و در جنایات او شریک است نیز ازدواج مجدد را از عمل تولید مواد مخدر صنعتی کثیف تر می داند !!!
حال باید به چند سوال جواب داد؛ چرا باید یک تولید کننده مواد مخدر صنعتی وارد یک رابطه ی شرعی شود؟
چرا نباید سازنده سریال رابطه‌ای خارج از عرف و غیر شرعی که شأن چنین افرادی هم هست، برای وی تعریف کند ؟ بلکه با بستن این فرد به این رابطه باعث لجن مال شدن رابطه شرعی ازدواج مجدد شود؟!
سوال بعدی این که کسانی که ازدواج مجدد چه دائم و چه غیر آن را با تمام توان منکوب و محکوم می کنند چه راه کاری را به عنوان جایگزین برای افرادی که احتیاج به چنین رابطه ای دارند و بنا بر هر دلیلی نمی توانند از رابطه ی اول خود خارج شوند ارائه می کنند ؟!
به یاد داشته باشیم غرب ازدواج سفید را پیشنهاد می دهد شاید دوستان در پی ترویج آن هستند!
کسانی که این خط شیطانی را ترویج می کنند زمینه ای برای آسیب به اسلام را نیز فراهم می آورند به این گونه که وقتی این انگاره در ذهن مخاطب تعمیق می شود که فرد مرتکب ازدواج مجدد، «خیانت کار» است با این سوال مواجه می شود که چرا معصومین(علیهم السلام ) این عمل را انجام داده اند؟ عملی که امروز هم در رساله های عملیه حرام دانسته نشده است.
بر خلاف تصور عوام شرطی هم برای آن جز وظایف زناشویی که بر عهده ی مرد است لحاظ نشده است_ در جواب می گویند شرایط فرق می کرده، فرد سوال می کند خوب چرا در رساله ها حرام نیست چرا رساله ها به روز نوشته نمیشوند ؟ و... در حالی که شرایط اقتضاء بیشتری پیدا کرده یعنی نه تنها علت حکم از میان نرفته بلکه تقویت نیز شده است.
یعنی اگر در گذشته زنان بی سرپرست وجود داشته‌اند و عمده ی علت بی سرپرستی ایشان مرگ همسرانشان بوده است امروز طلاق، زنان بی سرپرست بیشتری را برای جامعه به ارمغان آورده است. اگر تا دیروز سبک زندگی غیر مصرفی بوده است، امروز مصرف گرایی و هزینه های جانبی به صورت سرسام آوری بیشتر شده اند و تامین این هزینه ها خود علتی برای بزهکاری است.
اگر تا دیروز فردی می توانست با درآمد کاری ساده، زندگی خود را اداره کند امروز نمی تواند.
از همه این ها گذشته افرادی که به هر دلیل همسر ندارند آیا نیاز به تامین عاطفی از طرف جنس مخالف خود را نیز ندارند؟
سوال دیگر اینکه زنان جوانی که همسر ندارند در چند درصد از موارد به عنوان همسر اول فردی که ازدواج نکرده است انتخاب می شوند؟ سوالات متعدد بالا نیاز به پاسخگویی از طرف ترویج کنندگان این خط فکری دارد. 

نویسنده: فرهاد ملا امینی

https://siasatrooz.ir/vdcbw8b85rhb88p.uiur.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی