آلسعود ۶ فروردينماه با تصور پيروزي زودهنگام بر يمن، جنگي تمامعيار را عليه اين كشور آغاز كرد. جنگي كه يادآور جنايات صهيونيستها در جنگهاي غزه بود.
استفاده از تمام امكانات نظامي، هدف قرار دادن زيرساختها، كشتار زنان، كودكان و استفاده از بمبهاي فسفري و كشتار جمعي، تنها بخش كوچكي از جنايات سعوديها در يمن بوده است. پس از ۲۷ روز در حالي عربستان از پايان حملات نظامي سخن گفت كه بررسي كارنامه اين جنگ نكات قابل تاملي را در خود جاي داده است.
الف) از جمله ادعاهاي عربستان و متحدان غربي و عربي آن براي جنگ عليه يمن، مقابله با انصارالله به عنوان گروهي شيعه در كشور سني بوده است.
آنها با شيعه و سني كردن جامعه يمن به دنبال توجيه حملات خود بودهاند. آنچه در اين جنگ بر همگان آشكار شد حمايت مردم و ارتش از انصارالله به عنوان گروهي مردمي بود كه گواهي بر اين حقيقت است كه اين جنگ براي كشتار مردم يمن به پا شده بود نه مقابله با انصارالله شيعه.
ابتكار انصارالله در عدم ورود به جنگ زميني با عربستان و محور قرار دادن مبارزه با القاعده و بازماندگان منصور هادي رئيسجمهور وطنفروش، به عنوان يكي از مولفههاي پيروزي يمن است.
انصارالله در كنار ارتش و نيروهاي مردمي با پاكسازي كشور از پيادهنظام غرب، براي جلوگيري از تكرار آنچه در سوريه و عراق روي ميدهد، گام برداشتند كه نقشي مهم در خنثيسازي توطئههاي عربستان داشت.
سناريوي رياض براي گرفتارسازي يمن در جنگ داخلي زماني آشكارتر ميشود كه از اهداف حملات هوايي جنگندههاي سعودي را زندانها براي آزادسازي اعضاي القاعده تشكيل ميداد و پس از اعلام آتشبس نيز برخي گروهها در جنوب يمن، مقابله با كميتههاي مردمي را خواستار شدند كه همان اجراي طرح عربستان براي گرفتارسازي يمن در بحران داخلي است. نكته بسيار مهم آنكه ايستادگي مردم يمن، اين درس را براي ملتهاي منطقه داشته است كه با وحدت، يكپارچگي، ايمان و توكل ميتوانند بر عربستان تا دندان مسلح پيروز گردند. اين امر ميتواند الگويي براي مردم بحرين براي اخراج نظاميان عربستاني از كشورشان باشد.
ب) آشكار شدن ضعفهاي گسترده عربستان بويژه عدم حمايت مردمي از آلسعود، اختلاف دروني اين رژيم، ضعف نظامي آن در برابر فقيرترين كشور عربي، عدم جايگاه منطقهاي آن كه حتي كشورهاي متحد آن نيز حاضر نشدند با آن ائتلاف كنند، تزلزل جايگاه جهاني رياض را درپي داشت بگونهاي كه در بسياري از كشورها عليه آن تظاهرات برپا شد، از ديگر دستاوردهاي اين جنگ بوده است.
بسياري از محافل رسانهاي و سياسي جهان تاكيد دارند، عربستان در ميان افكار عمومي جهان مساوي با رژيم صهيونيستي شده است كه جز كشتار زنان، كودكان ، تخريب و ويرانسازي خانهها و بيمارستانها، توان ديگري ندارد.
لازم به ذكر است، حملات سعوديها پس از اعلام آتشبس به يمن صرفا اقدامي تبليغاتي براي پنهانسازي شكست در برابر اراده مردم يمن بوده تا از رسوايي بيشتر خود جلوگيري نمايند. آنها به زعم خود ميخواهند پاي ميز مذاكره آنچه را كه در تجاوزات نظامي بدست نياوردهاند محقق سازند.
ج) نكته مهم ديگر در جنگ يمن، آشكار شدن ابعاد ديگري از دشمني غرب با جهان اسلام است. هر چند آمريكا با آشكار شدن شكست عربستان به فاصله گرفتن از آن روي آورده و ادعاي لزوم راهكار سياسي را مطرح و حتي رسانههاي اين كشور ادعا كردند كه آمريكا زمينهساز آتشبس و عقبنشيني رياض بوده اما سخنان سران آمريكا از جمله اوباما و كري به وضوح نشان ميدهد كه حمايت از رياض محور سياست آمريكا بوده است.
بر اين اساس ميتوان گفت اين جنگ، شكست ديگر آمريكا و البته برخي كشورهاي اروپايي نظير انگليس و فرانسه بوده كه با ارتش نيابتي ( عربستان و القاعده ) به دنبال نابودسازي كشوري اسلامي و البته سركوب انقلاب مردمي آن بوده اند.
شكست در يمن را ميتوان زمينهساز شكست آنان در عراق و سوريه دانست. يمن نشان داد آمريكا ميتواند آغاز گر جنگ باشد اما تمامكننده آن نيست.
لازم به ذكر است اين جنگ شكست براي صهيونيستها نيز بوده است كه از جنگ در كشوري اسلامي براي رسيدن به اهداف اشغالگرايانه در فلسطين و منطقه بهره ميگرفت.
از سوي ديگر سازمان ملل را نيز بايد بازنده ديگر جنگ يمن دانست. عدم توجه به جنايات سعوديها و موضع منفعلانه بانكيمون دبيركل اين سازمان و در عين حال آن قطعنامه فضاحتبار عليه مردم يمن نشانههاي تزلزل سازمان ملل است
د) نكته مهم ديگر شكست ارتش واحد عربي در اولين آزمون بوده است. تحولات يمن نشان داد كه چنين ارتشي به دليل ماهيت آمريكايي و ضد اسلامي هرگز نميتواند كاركردي مثبت داشته باشد چراكه محور آن مبارزه با ملتهاي عرب بوده است نه كمك به امنيت آنها.
در اين ميان بحرين و امارات بيشترين نقش را در همراهي با جنايات عربستان داشتهاند تا به اصطلاح به جايگاه منطقهاي دست يابند كه آنها نيز با شكست و ناكامي همراه شدند.
ه) نقش جمهوري اسلامي ايران در حمايت از ملت يمن از نكاتي است كه محافل سياسي و رسانهاي جهان به آن اذعان كردهاند. بيانات مقام معظم رهبري در باب شكست عربستان در يمن، ارسال كمكهاي بشردوستانه ايران به يمن در حالي كه كشورهاي غربي سلاح براي كشتار مردم به عربستان ارسال ميكردند، ابتكارهايي همچون طرح ۴ مادهاي براي پايان جنگ و رايزنيهاي منطقهاي و فرامنظقهاي جمهوري اسلامي ايران براي حمايت از ملت مظلوم يمن، برگ ديگري از نگاه بشر دوستانه و آزاديخواه ايران را براي جهانيان آشكار ساخت.
جنگ يمن نشان داد كه در كنار رژيم صهيونيستي و آمريكا، كشورهايي تهديد اصلي منطقه هستند كه با بمبهاي فسفري به كشتار مردم يمن پرداختند در حالي كه جمهوري اسلامي ايران با ارسال دارو و كمكهاي بشردوستانه براي مداوا و حمايت از ملت جنگزده و ستم ديده يمن تلاشي همهجانبه داشته است.
در نهايت ميتوان گفت كه جنگ ۲۷ روزه يمن، بيانگر يك نكته مهم بوده و آن اينكه ملتها با تكيه بر خويش و روحيه ايمان و مقاومت ميتوانند حماسهاي بزرگ رقم زنند چنانكه مردم كشوري همچون يمن كه جزو ۱۰ كشور فقير جهان است توانست بر عربستان ثروتمند و تا دندان مسلح و دهها متحد آن پيروز گردد. آنچه زمينهساز اين پيروزي گرديده، وحدت دروني و الگوگيري از مقاومت بوده كه عزت و سربلندي را براي ملت يمن رقم زد.
در همين حال بايد توجه داشت كه فتنهها عليه يمن پايان نخواهد يافت و شكستخوردگان در برابر اين جنگ براي آنچه در حوزه نظامي دست نيافتهاند به حربههاي ديگر روي خواهند آورد. طرحهايي مانند تحريك برخي گروههاي يمني به تقابل با مردم و تجزيهطلبي، گسيل داشتن القاعده براي گرفتارسازي يمن در بحرانهاي داخلي، دخالتهاي جديد به بهانه بازسازي ويرانههاي يمن و... ميتواند از جمله اين توطئهها باشد.
و نكته نهايي آنكه، آنچه مطالبه امروز مردم يمن و افكار عمومي جهان ميباشد محاكمه سران آلسعود در كنار سران رژيم صهيونيستي، آمريكا و برخي كشورهاي اروپايي در دادگاههاي بينالمللي به عنوان جنايتكار جنگي و قاتلان بشريت است.