ارتباط بین موسیقی و مذهب را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
در تمام ادیان توحیدی زبان هنر و بیان نمادین آن از دیرباز تاکنون پیوسته یکی از قویترین و پر نفوذترین و در عین حال موثرترین ابزار اشاعه و القاء معانی و مفاهیم قدسی و اعتقادی بوده و هست، چنانکه در مسیحیت از عنصر تصویر که تمثال حضرت مسیح و حضرت مریم و یا قدیسان را بر دیوارها و سقفهای کلیسا ترسیم می کردند و مفاهیم نمادین را از طریق تصویر این پاکان به پیروان آنها انتقال می دادند و در اسلام از طریق خط و نوشتن آیات قرآن که تقریباً در هیچ دینی دیگری سابقه نداشته بر در و دیوارهای مساجد و اماکن مقدسه و ستونهای ستبری که جلب توجه بیننده را میکرد، در تفهیم و تلقین معانی بلند کلام آسمانی در روح و جسم مسلمانان در جهت جذب ناظران بهره میگرفتند که تاکنون نیز ادامه دارد.
ولی در مورد موسیقی و استفاده آئینی و قدسی از آن نیز در بین پیروان ادیان توحیدی بخصوص اسلام و مسیحیت نیز اشتراکات و در عین حال نگاههای متفاوتی است، کلیسا برای بهتر و زیباتر برگزار کردن دعا و مناجات از موسیقی بهره جست تا جایی که آواهای چند صدایی، آلتو، تنور و سوپرانو به همراهی ارگ کلیسا شکل گرفت و به حدی این امر مقبول افتاد که حتی خط نت توسط یک کشیش مسیحی ابداع گردید و در طی چند قرن گذشته به شکل امروزی تکامل یافت.
در دین مقدس اسلام نیز توجهی خاص به صدای خوب شده است و در اخبار حدیثی مبارک از لسان پیامبر عظیم الشان اسلام(ص) رسیده است، که فرموده اند :"از برای هر چیزی زیبایی است و از برای صدا، صوت نیکو است". و هم این زیباشناسی حکیمانه است که از دیرباز تاکنون مشوق توجه به صدای خوب و استفاده از مقامات موسیقی، در قالبی شایسته و تأثیرگذار برای بیان مفاهیم و ارزشهای معنوی و قدس در دین اسلام گردیده، که از جمله می توان از قرائت قرآن، اذان، مناجات، و از چند سده گذشته تاکنون شبیهخوانی و نوحهخوانی نام برد، پس میتوان با سربلندی اعلام کرد که موسیقی هیچگاه در مقابل دین نبوده و نیست بلکه بعنوان ابزار و وسیلهای نجیب وآسمانی برای القاء و پذیرش مفاهیم و شعائر بلند معنوی در کنار دین قرار داشته و دارد، بدیهی است آنچه را که اسلام و هر دین باوری با آن مخالف است: همانا ابتذال و موسیقی مطرب می باشد که از نظر شرع مقدس نهی شده، نه از اصل موسیقی.
از تاریخچه موسیقی مذهبی برایمان بگویید؟
تقریباً می توان ادعا کرد موسیقی مذهبی و بیان اذکار و اوراد و مکنونات قلبی بشربا خالق هستی از بدو وجود او پیوسته رو به تکامل بوده و هست و در همه ادیان بخصوص ادیان توحیدی آواها و نواها، قالبی بایسته برای برگزاری آئینها و مراسم مذهبی بوده است. در دین اسلام اذان را می توان بعنوان اولین شعار توحیدی که با بیان کلام و آوای خاص خوانده شده نام برد. سپس قرائت قرآن، تهلیل، و در سدههای بعد بخصوص از زمان آل بویه مراسم سوگواری سالار شهیدان و دستهگردانیهای عزاداری پیوسته با موسیقی همراه بوده و هست و هر جا که مذهب تشیع دارای جایگاهی قوی بوده در آنجا موسیقی مذهبی و آیینی و ذکر ذاکرین نیز پر رونقتر اجرا شده است.
لطفاً نظر خود را در خصوص بررسی آسیبهای جدی که به این موسیقی طی سال ها بخصوص سالهای اخیر وارد شده بفرمایید؟
بدیهی است هر امری ولو قدسی و معرفتی هر چند هم که دارای بار ارزشی و معنوی باشد، اگر بدست نااهل استاد ندیده بیفتد به ابتذال کشیده خواهد شد، و شاهد این مدعای بنده چیزی است که در طی این دهه همه ما شاهد آن هستیم تا جایی که صدای اعتراض بزرگان دین و رهبران مذهبی ما را هم درآورده است، این افراد که بهتر است آنها را بیمسئولیت معرفی کرد، بدون احساس مسئولیت مذهبی و اعتقادی و هنری و اجتماعی، اقدام به سر همبندی کلماتی سخیف و عامیانه و آهنگی سخیفتر و مبتذلتر از آن کلام، مینمایند، که دون شأن مردم عادی است چه برسد که در شأن اولیاي دین و ذوات مقدسه اسلام باشد، و با این کار موجبات تمسخر و استهزاء مردم را فراهم می نمایند. استفاده از کلمات محاورهای سبک و عامیانه به همراهی آهنگی مبتذل که از نظر ضرب آهنگ و ملودی تداعیکننده موسیقیهای سبک جاز و موسیقی پاپ است، که هیچگونه ارتباط فرهنگی و معنایی با شعائر و قیام بلند عاشورا ندارد که این وهن باعث رویگردانی تدریجی مردم فهیم از اقامه عزای خردمندانه حسینی خواهد شد، با وضع لازم است نهادهای مسئول مانند وزارت ارشاد اسلامی و سازمان تبلیغات اسلامی و خطباي ارجمند نسبت به این مهم از خود حساسیت و واکنش جدی نشان دهند جلوي اين انحراف فرهنگي را بگيرند.
آیا تاکنون کار اساسی برای اصلاح فضای موسیقایی محرم مبتنی برداشتههای دینی و علمی انجام شده است؟
تاکنون دستورالعملی که دال بر چنین امری باشند بنده مشاهده نکردهام، ولی قاعدتاً با توجه به فراگیر بودن این فضا باید یک هیئت نظارت زیر نظر خبرگان و پیر غلامان، در هر شهری ایجاد شود. و نوحهها و آهنگها مورد بازبینی و گزینش قرار گیرد، علیالخصوص نوحههایی که توسط مداحان معروف و پُر طرفدار خواند میشود و بطور گسترده صدا و کلام نوحههای آنها در سطح کشور رواج دارد، تا آثار ارزشمند تشویق و آثار کم ارزش و مبتذل از اجرا منع شود، قطعا پس از مدتی روند بایسته خود را پیدا خواهد کرد.
جای علمی کردن موسیقی مذهبی کجاست؟ آیا اصلا موسیقی مذهبی ما ظرفیت علمی شدن دارد؟
علمی کردن هر امری بستگی به پتانسیل فرهنگی و جوهره آن پدیده دارد. موسیقی مذهبی چون دارای پشتوانه ای فرهنگی و معنوی است حتماً می تواند علمی باشد، و اصلاً علمی بوده و پیوسته توسط استادان و موسیقیشناسان، تعلیم آن بصورت علمی صورت میگرفته است، نمونه بارز آن را از تاریخ پیدایش تعزیه و آموزش موسیقی ردیف دستگاهی به تعزیهخوانان و شبیهگردانانی که برای اجرا تعزیه در تکیه دولت در دوران ناصرالدین شاه به تهران دعوت میشدند و آموزش علمی میدیدند، را میتوان مورد مطالعه قرار داد.
آیا موسیقی می تواند در جریان اشاعه فرهنگ اسلامی ایرانی نقشی ایفا کند یا خیر؟
برای اشاعه و گسترش یک فرهنگ، آنهم فرهنگ اسلامی چه در ایران و چه در جهان اسلام و دیگر ممالک، باید از تمامی امکانات استفاده شود بدیهی است در این میان زبان و بیان هنری یکی از برندهترین و تاثیرگذارترین زبانهاست. که البته در میان هنرها، هنر موسیقی از دیرباز بخاطر ایجاد ارتباط بسیار قوی یک قالب بیانی بسیار تأثیرگذار بود، بعنوان مثال میتوان از موسیقی تعزیه که در قالب موسیقی دستگاهی اجرا می شود و به زیبایی هر چه تمامتر و با بلاغت زیاد با استفاده از بیان شگرف موسیقی آوازیان، به بیان شعائر، و شخصیت اولیاء و شقاوت اشقیاء پرداخته میشود، اشاره کرد و چون مردم با این نوع موسیقی خود، بهترین پیوند و ارتباط را دارند تأثیر بهتری را از آن دریافت میکنند.
به نظر شما تقلیدهای کورکورانه تا چه حد میتواند به فرهنگ موسیقی ضربه وارد سازد؟
تقلید در امور پایه و آموزش مبانی، نه تنها بد نیست بلکه لازم است، اما وقتی کسی که خود را ذاکر و مداح معرفی میکند ولی زحمت تلميذ و طلبگی را برخود همواره نمینماید، در نتیجه کار وی بیمایه و بیهویت است و ناچار درمان این نقیصه را در تقلید کورکورانه میبیند که افراد بیمایهای چنین، بلای جان اعتقادات، فرهنگ و هنر یک مملکت می شوند و آيینی به این عظمت و شکوه را دستمایه کسب شهرت و ثروت آنچنانی قرار میدهند، ولی خوب ما دیدهایم عاقبت چنین افرادی را که توجه معنوی و فرایزدی از آنها گرفته شده و به باد فراموشی سپرده شده و حتی در زمان حیاتشان به انزوا رانده شدهاند، البته این انزوا غیر از آن چیزی است که هنرمندان واقعی و سینه سوختگان وادی هنرهای قدسی از بد حادثه به آن پناهی می برند و صحنه را به نفع هنرمندنماها ترك ميكنند.
فاکتورهای لازم برای یک مداح و ذاکر شایسته از نظرشما چه چیزی است؟
۱-تقوا و شهرت نیک ۲- صدای خوب و رسا ۳- طی کردن دورههای آموزش زیر نظر استادان مبرز ۴- آشنایی کافی با ادبیات و اشراف به ادبیات عرب در حد لزوم ۵- آشنایی لازم با تاریخ اسلام، تشیع، و بخصوص شناخت مقاتل صحیح عاشورایی ۶- تسلط به موسیقی دستگاهی و شناخت ریتم، ۷- بررسی و مطالعه آثار فاخر و بجا مانده از استادان گذشته در امر تعزیه و نوحهخوانی ۸- شناخت مخاطب و منطقهای که برای آنان میخواند ۹- تسلط بر قرائت قرآن، ادعیههای مشهور، و توانایی اجرای تلفیق صحیح هر کدام از این موارد در قالب موسیقی خاص خودش و...
آیا تشکیل سازمانها ویا مراکز آموزش موسیقی مذهبی را پیشنهاد می کنید؟
به عقیده بنده چنانچه این موسیقی مذهبی در سطح آموزش عالی و دانشگاهی ارائه و شکل بگیرد، استوارتر و علمیتر و تاثیرگذارتر خواهد شد، مانند کاری که دهها سال است در دانشگاه الازهرا مصر در حال اجراست.
آیا بیم فراموشی نغمات ماندگار میرود؟ چه باید کرد؟
بهترین را صیانت از نغمات و آثار ماندگار در درجه اول ثبت و ضبط آنها، و در درجه دوم آموزش، تجزیه تحلیل و بازخوانی و بازسازی این آثار است. که متاسفانه گویا این دو اصل مهم مغفول مانده و بسیاری از آثار از یادها رفته و به دست فراموشی سپرده شده است، و بهمین خاطر است که ذاکرین و مداحان جوان بدون توجه به آثار ماندگار قدیم سنتها ذاکری را نادیده گرفته و به نعمات بیهویت و دور از شان آئین عزاداری میپردازند که کلام فاخر و ضرب آهنگی بلیغ و متقن در اکثر آثار آنها دیده نمیشود.
راهکارهای شما به ویژه درحوزه موسیقی مذهبی در ماه محرم و دیگر مناسبت ها چیست؟
اولا نهادهای مسئول از جمله وزارت ارشاد و حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی باید هیئتهای نظارت تشکیل داده و از نظر ملودی و کلام آثار را مورد ارزشیابی قرار دهند، مانند کارهایی که از صدا و سیما در قسمت عاشورایی در مرکز تولید موسیقی این سازمان پخش میشود، دوماً اظهار نظر علما و مراجع تقلید بصورت فراگیر در جهت جلوگیری از انحرافات و ابتذال در برگزاری آیینهای عاشورایی، سوماً مسئولین هیئتها باید انسانهای آگاهی باشند و معنی را فدای حال کاذب نکنند و بجای دغدغه جذب جمعیتهای زیاد، به فکر آسیب و انحرافی باشند که بعضی از مداحان ناآگاه و غلوکنندگان عامی، مرتکب می شوند.
آیا در ترسیم فضای موسیقی مذهبی کشور توانستهایم تا حدی به اهداف مورد نظر دست پیدا کنیم؟
شرط موفقیت در این امر قانونمند کردن و نهادینه شدن امر آموزش در فضای موسیقی مذهبی کشور است، که از قدیم در بین ذاکرین و پیر غلامان امروزی بعنوان یک ارزش، شناخته شده بوده و به خوبی مراعات گردیده است. چنانچه بتوانیم این سنت حسنه را امروز احیا کنیم به هدف اصلی که همانا رضای خدا و خلق خداست دست یافتهایم.
آیا جریان موسیقی در گونه مذهبی و یا عاشورایی خود نیازمند ورود به مسائل فقهی هم هست؟ در این رابطه باید چگونه وارد شد؟
هرگاه حرفی از مذهب و شعائر دین به میان آید لاجرم دخالت مسائل فقهی و حُکمی را بدنبال دارد. چنانچه در قدیم بدین صورت بود. مثلاً در بین ذاکران دزفول (که شهر اینجانب است) پيوسته رسم بر این بود، نوحهسازی که معمولاً شعر و آهنگ را توامان میآفرید و خود را موظف میدید شعر را به محضر علما برده و تایید بگیرد، سپس آن عالم از وی میخواست تا شعر را با نغمه آن برایش بخواند، و آنگاه اجازه خواندن میگرفت، و علّت وجود بلاغت و استحکام موسیقیهای مذهبی قدیم بخصوص در دزفول، مشاورت و رایزنی با علمای دین و تلّمذ نزد موسیقیدانان و مقامشناسان با صلاحیت بود که متاسفانه امروزه به هر دلیل از وجود آن محروم ماندهایم.
فکر میکنید بالاخره چه زمانی این سوءتفاهمها درباره موسیقی، در کشور ما حل میشود؟
سوءتفاهم بر اثر عدم شناخت است و با وجود شناخت هم مرتفع میشود، اگر لزوم شناخت هنر و تأثیر فرهنگی و انسانساز آن تبین و شناسانده شود و انسانهایی که مصداق تأثیرپذیری و تربیت یافتگی این فن شریف و هنر مظلوم هستند به جامعه شناسانده شوند، هم مردم و هم منتقدین در خواهند یافت که کار موسیقی نیز مانند سایر علوم و فنون میتواند هم تأثیر نیک و هم بد داشته باشد، و این بستگی به تربیت فرهنگی اخلاقی و خانوادگی معلم و مجری این هنر است و ارتباطی به ماهیت موسیقی ندارد، زیرا موسیقی را ما میآفرینیم و تأثیر روحی و شخصّیتیِ ما است که به کیفیت فرهنگی معنوی و هنری آن موسیقی از نظر سطح، ارزش میبخشد، کیفیت و بار ارزشیِ فاخر یا مبتذل آن اثر، تجلّی ایدئولوژی و جهانبینی صاحب آن اثر است که بصورت کلام یا ملودی نمود پیدا میکند.