طی هفتههای اخیر صحبتهای بسیاری از سوی محافل سیاسی و رسانهای غربی در باب بازگشت آمریکا به برجام در دوران ریاست جمهوری بایدن، چگونگی احیای برجام با پیوستهای منطقهای و موشکی مطرح شده است. این مواضع در حالی عنوان میشود که در باب آنها چند نکته قابل توجه است.
نخست در باب حضور منطقهای ایران است. نقش فعال ایران در منطقه بر اساس چند اصل صورت میگیرد. اولا اینکه در سالهای اخیر حضور ایران برای مبارزه با تروریسم بوده و جهانیان اذعان دارند اگر ایران نبود اکنون تروریسم سراسر جهان را فرا گرفته بود. ثانیا سیاست آمریکا بحران سازی دائمی و پایدار در منطقه است که دامنه آن را از افغانستان و پاکستان گرفته تا ایران، عراق، سوریه، لبنان، فلسطین و یمن می توان مشاهده کرد. حمایت جمهوری اسلامی ایران از متحدان منطقهای امری ضروری برای تقویت روحیه آنها در ادامه همگرایی منطقه برای مقابله با طراحیهای بحرانساز آمریکاست که تاثیر مستقیم بر امنیت ایران و منطقه دارد و لذا چنانکه رهبر انقلاب نیز در سخنان دیروز خود تاکید داشتند حضور ایران و حمایت از متحدانش امری ضروری است و ایران بر سر این موضوع هرگز مذاکره نخواهد کرد.
دوم آنکه یکی از مطالبات غرب، برچیدن توان موشکی ایران است. این مطالبه در حالی صورت می گیرد که تجربه ۸ سال دفاع مقدس نشان میدهد که ضعف موشکی و دفاعی زمینه ساز گستاجی صدام و جنایات بیشمار آن علیه ملت ایران شد چنانکه رهبری نیز تاکید دارند، زمانی که جنگندهها و موشکهای غربی اهدا شده به صدام بر آسمان ایران جولان میدانند، اگر توان موشکی و دفاعی داشتیم هرگز جنایاتی علیه ایران صورت نمیگرفت چنانکه همین توان موشکی در انهدام پایگاه عین الاسد پس از ترور سردار سپهبد قاسم سلیمانی بود که مانع از استمرار جنایات و تجاوزات آمریکا شد.
سوم آنکه مسئله مهم دیگر مسئله برجام است. آنچه این روزها از سوی کشورهای غربی مطرح میشود آن است که تلاش دارند تا بازگشت احتمالی آمریکا به برجام را به عنوان یک امتیاز به جمهوری اسلامی بفروشند و در ازای آن نیز مطالبات غیر منطقی هستهای، منطقهای و موشکی را مطرح سازند. این رفتارها در حالی صورت میگیرد که اولا بازگشت به برجام بدون لغو تحریمها معنایی ندارد و این نه لطف بلکه وظیفه و تکلیف اروپا و آمریکاست که باید صورت گیرد. در ازای بد عهدی طرف مقابل نیز جمهوری اسلامی حق کاهش تعهدات را دارد چنانکه رهبر انقلاب نیز تاکید داشند که : «تصمیم مجلس و دولت در باب لغو تعهدات برجامی تصمیم درست و کاملاً منطقی و عقلایی و قابل قبولی است. وقتی طرف مقابل به هیچ کدام از تعهدات خود عمل نمیکند معنی ندارد جمهوری اسلامی به همه تعهدات خود عمل کند. از ابتدای برجام هم گفتم کارهای ما و تعهدات ما باید متناظر با اقدامات آنها باشد. از ابتدا که انجام نگرفت ولی حالا باید بشود.» غربی نمیتواند ادعای حفظ برجام را داشته باشد و خواستار تعهد پذیری ایران باشد در حالی که خود اقدامی برای رفع تحریمها صورت نمی دهد. ثانیا چنانکه رهبر انقلاب نیز تاکید داشتند ایران عجلهای برای بازگشت آمریکا به برجام ندارد چرا که بازگشت آمریکا بدون لغو تحریمها نه تنها مفید نیست بلکه حتی میتواند به ضرر کشور هم باشد. این ضررها از چند جنبه قابل توجه است.
از یک سو آمریکاییها به دنبال شرطی سازی اقتصاد و بازار ایران هستند که بر اساس آن به جای توجه و تکیه به داشتههای درونی بازار چشم به راه نتایج مذاکرات احتمالی می شود و غرب با حربه مذاکره برای مذاکره و زمان بر کردن مذاکرات نوعی خود تحریمی را به ایران تحمیل میکند. از سوی دیگر آمریکایی تلاش دارند تا ایران را گرفتار دو قطبی موافق و مخالف برجام ساخته و از این حربه نیز برای تاثیرگذاری و جهتدار ساختن انتخابات ۱۴۰۰ بهره برداری نمایند. نکته مهم دیگر آنکه بازگشت آمریکا به برجام بدون لغو تحریمها، نوعی نمایش ضعف و ناتوانی ایران در برابر غرب است که هدف آن شکستن جایگاه ایران به عنوان محور مبارزه و مقابله با نظام سرمایه داری است که تلاش دارد تا ایران را ملتی شکست خورده و ناتوان معرفی و از آن به عنوان الگویی برای نمایش قدرت غرب بهره گیرد. نکته مهم دیگر آنکه آمریکا به دنبال سیاست اجماع سازی و فشارهوشمندانه علیه ایران است و بازگشت آن به برجام نیز با این هدف خواهد بود. عدم لغو تحریمها به عنوان پیش شرط قبول بازگشت آمریکا به برجام، زمینه ساز تحقق سیاست اجماع سازی آمریکایی خواهد بود در حالی که حفظ و گسترش تحریمها را نیز بهانهای برای تحقق اهداف اجماع سازی عنوان میکند. آمریکا با این اجماع سازی با حربه ترساندن ایران از اجرای مکانیسم ماشه یا همان بازگشت تحریمهای سازمان ملل به دنبال باجخواهی از ایران خواهد بود. بر این اساس شرط نهایی ایران لغو یکباره تمام تحریمها به عنوان پیش شرط قبول بازگشت آمریکا به برجام است در غیر این صورت ایران هیچ علجهای برای بازگشت آمریکا ندارد و به مسیر کاهش تعهدات برجامی متناسب با بدعهدی طرفهای مقابل ادامه خواهد داد.
نویسنده: قاسم غفوری