مقدمه و بيان مساله:
بنیاد ملی علوم در پژوهشی معلوم کرد که شرکتهای کوچک نسبت به شرکتهای بزرگتر درمقابل هر دلار که صرف تحقیقات میشود ۴ برابر نوآوری ایجاد میکنند. دیگرانی که همین تحقیق را پیگیری کردهاند میگویند شرکتهای کوچک تا ۲۴ برابر نوآوری ایجاد میکنند.
دیگر تحقیقات نشان داده است که سرانه نوآوری شرکتهای کوچک (تعداد نوآوری در مقابل هر نفر پرسنل) ۵/۲ برابر شرکتهای بزرگتر است.
اغلب نویسندگان معتقد به سودآوری بیشتر صنایع کوچک، گفته خود را براساس معیارهای سنتی آن مثل ROI و IRR بیان کردهاند که البته این معیارها، (کل تصویر سودآوری را نشاننمی دهند. .)دکتر علی نقی مصلح شیرازی/ ۱۳۸۵.
۱-واژه کارآفرینی واژهای است نو و تعریف واژه نامه وبسترآن، کارآفرین کسی است که متعهد میشود مخاطره یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اداره وتقبل نماید.(اسکندانی، ۱۳۷۹)
۲ـ بعضی از دانشمندان مانند شومپتر، کارآفرینی رامهمترین عامل توسعه اقتصادی دانستهاند. وی معتقداست که کارآفرین یک مدیر صاحب فکر ومبتکراست که همراه با (خلاقیت، ریسکپذیری، هوش، اندیشه و وسعت دید، فرصتهای طلایی میآفریند. (صمدآقایی۱۳۸۵)
۳-بعضی از معيارهای سنجش ابعاد کسب و کار کوچک:
براساس گردش مالی سالانه یا میزان درآمد سالانه
براساس تعداد مشتریان
براساس سرمایهگذاری اولیه
براساس سن کسب و کار
کارآفرینی با سرمایه کم
سن کم (در دوران تولد و رشد اولیه)
سرمایه گذاری اولیه پایین (به نسبت عرف صنعت خودش)
تعداد کارکنان کم (شاید کمتر از ۰۲ نفر) و ظرفیت پایین برای ایجاد اشتغال
اشتغالزایی و رشد اقتصادی بنگاههای کوچک
نقش اصلی کار آفرینان، راهاندازی بنگاه و کارگاهی است که هم خودشان هم دیگران را مشغول میکند. یکی از حقوق فردی افراد رشید هر جامعه این است که شغلی داشته باشد و از آن طریق امرار معاش کرده، به اقتصاد کشور خویش کمک کنند. هر فردی میتواند اشتغال خود را درسازمانهای دولتی و شرکتهای بزرگ و کوچک، جست وجو کنند وبه عبارت دیگر در استخدام دیگران قرار گیرد یات این که کسب و کاری تاسیس کرده، برای خودش کار کند و اصطلاحا دراستخدام خودش قرارگیرد. به حالت دوم، خود اشتغالی میگویند . (دکتر علی نقی مصلح شیرازی /۱۳۸۵)
۴- و بحث ما در این حوزه خود اشتغالی میباشد که فرد با راهاندازی یک کسب و کار نه تنها برای خود شغلی ایجاد کرده بلکه افراد دیگر را به استخدام خود در میآورد پس دولتها با نگاه ویژه در این بخش و سرمایهگذاری اندک توانستهاند درصد خوبی از بیکاری را کاهش دهند.
در این راستا، برخی از بخشهای اقتصاد نقش بیشتری در افزایش سطح اشتغال ملی را ایفا میکنند و به عبارتی نقش برخی بخشهای اقتصادی در تعیین سطح اشتغال ملی محسوستر ولینقش برخی دیگر از بخشهای اقتصادی در این زمینه نامحسوستر است. هدف ما در این نکته اساسی است که صنعت بیمه به عنوان یکی از زیر بخشهای بخش خدمات در گسترش اشتغال ملی، نقش قابل ملاحظهای دارد هرچند بار وجود اهمیت رو به افزایش فعالیتهای این بخش
خدماتی، نقش مذکور چندان ملموس و آشکار نیست.
(محمد حسین تیزهوش/ ۱۳۷۳)
گاهی یک کسب و کار بازرگانی سه نفری، دهها میلیارد تومان در سال گردش مالی دارد و گاه یک کسب و کار صد نفری کارگاهی، با یک میلیارد تومان اداره میشود.
گاهی یک کسب و کار، فقط بر روی یک مشتری بنا شده (مثلاً یک سازمان بزرگ) و پس از چندسال، نمیخواسته یا نتوانسته مشتریان جدید جذب کند.
گردش مالی و تعداد کارکنان زیاد است. اما بازار آن کسب و کار هنوز کوچک است. از آنجا که ما بحث کارآفرینی و مدیریت کسب و کارهای کوچک را در کنار هم قرار دادهایم، اگرچه به لحاظ تاریخی، توسعه اقتصادی و پیشرفت صنعتی در کشورهای غربی همراه و مستلزم ایجاد شرکتها و صنایع بزرگ بوده است، تنها از چند دهه قبل بود که به نقش و اهمیت شرکتها و صنایع کوچک در جنبههای مهمی از نظام اقتصادی مثل اشتغالزای و کارایی پی برده شده و (شعار) کوچک زیباست شوماخر بر سر زبانها افتاد.. (دکتر علی نقی مصلح شیرازی/ ۱۳۸۵)
۵- بنگاههای کوچک، با وجود منابع محدود، سابقه درخشانی در ایجاد ایدههای جدید محصول وروش انجام کار دارند. در کشورهای غربی، بسیاری از صنایع کوچک براساس یک ایده و ابتکار، شکل گرفته و میگیرند و در عین حال در طول حیات خود نیز درجات قابل ملاحظهای را از نوآوری بروز میدهند.
بنگاهها و صنایع کوچک با ویژگی اشتغالزایی، با وجود سهم نسبتا اندک خود از تولید ملی، نقش موثری در کاهش فشارهای ناشی از بیکاری دارند. مثلا در انگلستان بنگاههای کوچکاگرچه حدود ۲۰ درصد GNP را ایجاد کردهاند، اما بیش از ۴۰ درصد اشتغال آن کشور را به خود اختصاص دادهاند. پژوهشهای دیوید بیرچ، استاد اقتصاد نیز نرخ ایجاد شغل جدید را توسط شرکتهای کوچک آمریکایی، تقریبا دو برابر شرکتهای بزرگ میداند. مطالعات بعدی نیز همین تاثیر را در اشتغالزایی صنایع و بنگاههای کوچک نشان دادهاند لذا درفضای رقابتی ایجاد شده در بین سازمانها برای افزایش بهرهوری وکارآیی، ضرورت استفاده از نوآوری وکارآفرینی و اشتغال زایی درآنها کاملا محسوس است.
هم اکنون یکی از اساسیترین مسائل و شاید مهمترین مسأله اقتصادی کشور بهرهگیری از مجموعه راهکارهایی به منظور افزایش اشتغال نیروی کار میباشد. اشتغال از جمله متغیرهایکلیدی است که دست یابی به سطح مطلوب بهینه آن از محورهای اساسی اهداف سیاستهای کلان اقتصادی هر جامعهای میباشد و افزایش سطح اشتغال نیز در گرو مجموعه تهمیدات ساز و کارهای زیر بخشهای اقتصادی است.. (دکتر علی نقی مصلح شیرازی/ ۱۳۸۵)
در این تحقیق سعی خواهد شد با نگاه مقایسهای با دیگر جوامع به اهمیت توجه کار افرینی دربخش صنایع کوچک بپردازیم واینکه در مقایسه با سرمایهگذاریهای عظیم صنایع غولپیکر تاچه حد توانستهاند تولید ثروت کنند و اینکه اشتغال در این دو بخش را با یکدیگر مقاسه نماییم.
۶- و اینکه سیاستهای تشویقی دولت تا چه حد میتواند در بروز این امر تاثیر داشته باشد و معایب و محاسن آن را نیز مورد کنکاش قرار دهیم.
اهميت و ضرورت پژوهش:
کارآفرینی عبارت است از فرایند ایجاد ارزش از راه تشکیل مجموعه منحصر به فردی از منابع به منظور
بهره گیری اتز فرصتها کشورهای پیشرفته از دههای قبل و برخی از کشورهای در حال توسعه در سالهای اخیر نقش موثر کارآفرینان را در توسعه جامعه مورد توجه قرار داده اند این توجه بیشتر در جهت تدوین استراتژیها، سیاستها و برنامههای عملی جهت گسترش فرهنگ کارآفرینی شناسایی و معرفی کارآفرینان در غالب شرکتها کوچک و متوسط بوده است. حسینینیا، (زمان،۱۳۸۷)
مطالعات متعددی در دنیا به منظور بررسی تاثیر سن، جنس و تحصیلات در عملکرد افراد در بخشهای مختلف اقتصادی صورت گرفته است. (زمان، ۱۳۸۵)
ولی در کشور ما مطالعات اندکی در این مورد انجام گرفته است و در مورد ارتباط تفاوتهای فردی با کارآفرینی در بخش اقتصادی تا کنون پژوهشی صورت نگرفته است. اهمیت موضوع تحقیق انجا مشخص میشود که میتواند در حوزه کاهش بیکاری که معضل اصلی کشور ماست نقش بسزایی داشته باشد.
سعید اشتیاقی