به بهانه بررسي يك برنامه تلویزیونی (ثريا)، مجري آن بر نكته مهمي تاكيد كرد كه ارزش توجه جدي را دارد. ايشان گفت: «ما باید رانت انتقاد کردن از جمهوری اسلامی را از شبکههای خارجی بگیریم. اینکه ما فقط بنشینیم به صورت شعاری نقاط مثبت نظام را ببینیم و کل انتقادات را دودستی به رسانههای معاند تقدیم کنیم، باعث ناامیدی میشود».
نظامهاي سياسي مردمسالار به ميزاني كه قدرت و اقتدار خود را از مردم ميگيرند، بايد پاسخگوي مردم هم باشند. در اينگونه نظامها، نظارت افكار عمومي و نخبگان بر عملكرد مسئولان اعمال ميشود و طبعاً مسئولان هم بايد امكان اين نظارت را فراهم آورند. در اين ميان رسانهها كه افكار عمومي را نمايندگي ميكنند، بايد چشم بيدار مردم باشند و با طرح اشكالات و نارساييها، مسئولان و مردم را از وضعيت ناجور جامعه آگاه سازند تا زمينه اصلاح اجتماعي فراهم شود.
متأسفانه برخي از مديران و مسئولان، تاب انتقاد را ندارند و هر گونه انتقاد و اشكال گرفتن را كارشكني در كار خود تلقي ميكنند و به همين دليل، بستن دهانها و نشريات و سايتهاي منتقد را در دستور كار خود قرار ميدهند. اين دست از مسئولان، خود را با نظام اشتباه ميگيرند و نقد عملكرد و مواضع و كاركرد مديريتي خود را تضعيف نظام جلوه ميدهند. در اين حالت، هم راه خيرخواهي به روي مسئولان بسته ميشود و هم امكان شناسايي ايرادهاي حوزه مديريتي آنان فراهم نميشود و هم فشاري از سوي رسانهها و افكار عمومي براي اصلاح روند امور بر اين مديران وارد نميشود و اين همه موجب ناكارآمدي سازوكار حكومت ميشود.
در نظامهاي سياسي مردمسالار كارآمد، نظام سياسي به گونهاي سامان پيدا ميكند كه احزاب رقيب بر كار حكومتگران نظارت مستقيم و همه جانبه دارند، افكار عمومي با اهرمها و ابزارهاي گوناگون در جريان عملكرد مسئولان قرار ميگيرند و حتي سازوكار ادارات به گونهاي است كه دولتها براي دريافت انتقادات و پيشنهادها، هزينههايي را اختصاص ميدهند. «نظام پيشنهادها» و «گروههاي حل مسئله» از جمله سازوكاري است كه در بسياري از ادارات و سازمانها به كار گرفته ميشود تا ضعفها و اشكالات شناسايي و براي رفع آنها از عقل جمعي كارشناسانه استفاده شود.
ما انتظار نداريم كه در شرايط كنوني كشور، همه دستگاههاي حكومتي براي شنيدن انتقادها، پول خرج كنند و هزينه بپردازند كه اگر چنين شود، كاري بايسته صورت گرفته است، اما دستكم خود را آماده شنيدن همه گونه انتقاد از سوي مردم و نخبگان و رسانهها بكنند و تاب خود را در اين زمينه افزايش بدهند و صداي اعتراض و انتقاد را ساكت نكنند و كار آنان را به دستگاه قضا و دادگاه نكشانند. البته در اين زمينه دولت دكتر روحاني تاكنون آزمايش بدي پس نداده است، اما همه نهادها و ارگانها و قواي درون نظام بايد نقدپذير باشند و اين فرصت را به رسانههاي داخلي بدهند كه تنها به بيان نقاط مثبت نپردازند. رسانهها براي آن كه در شرايط سخت، قدرت بسيج داشته باشند و مردم را براي اتخاذ مواضع درست، قانع كنند بايد در وضعيت عادي، امكان طرح مشكلات را داشته باشند و فرصت نقد مسئولان و عملكرد مديران از آنان سلب نشود. انتقاد كردن يك فرصت جدي براي ايجاد ارتباط با مردم و مخاطب است و نبايد اين امكان را در اختيار رسانههاي بيگانه قرار داد كه مترصد فرصتهاي اينچنيني هستند. اين حق را براي خوديها و كساني بايد قرار دهيم كه اثبات برادري كرده و حق دارند كه ارث خود را بطلبند.
علي اشرفي