زمان رویارویی برای به رخ کشیدن توانایی دو قدرت با یکدیگر جنگ غیر واقعی یا سرد به تعبیر " زیگو ارنت " فرانسوی شکل میگیرد جنگی که هیچگاه اتفاق نخواهد افتاد ولی آثار آن گاهی بسیار بیشتر از جنگ واقعی میتواند باشد.
در روابط داخلی جوامع نیز این موضوع وجود دارد «موازنه قدرت» یا قدرت نمایی سنگ محک تواناییهای دو طرف محسوب میشود و هر زمان موازنه قدرت به هر دلیلی به نفع یک طرف از بین رفته باشد شاهد شکل گیری جریان مقابلهای یک سویهای خواهیم بود که طرف ضعیف چارهای جز سکوت و قبول شکست نداشته باشد این مسله در عرصه داخلی و نهاد مدنی وکالت نیز متأسفانه حاکم شده است. کانون های وکلا به عنوان متولیان قدیمی امر وکالت تولد مرکز وکلا کارشناسان و مشاوران خانواده را بعنوان مسیر ترقی و پیشرفت وکالت تحمل نکرده وبا پرورش و رواج اندیشه «تضادی» در رویارویی دو سر باخت با این مرکز همواره پرچم برتری و تک تازی را در دست داشتند. تفکرات لیبرالیسم سیاسی و مدیریت جزیرهای در اداره کانون های وکلا سبب نارضایتی اعضا و جامعه شد که حاصلی جز اختلافات درونی و اضمحلال صنفی و نهایتاً تضعیف این نهاد را در پی نداشته است. افول اندیشههای سازنده در نبود وجود تئورسینهای کاربلد صنفی برای بیان و پیگیری مطالبات صنفی در سالهای اخیر، کانونهای وکلا را آسیب پذیرو بسیار شکننده نموده است.
ارائه و پیشنهاد تصویب آیین نامه وکالت که در صورت تصویب به شکل پیشنهادی ضربه نهایی و نفس گیری بر پیکره نهاد وکالت بود، نتیجه قابل پیش بینی برای این ضعف و لجاجت بود و از طرف دیگر با تغییرات انجام شده در متولی بعدی نهاد وکالت یعنی مرکز وکلا کارشناسان و مشاوران خانواده و قدرتمندتر شدن آن به شاهد شکل گیری موازنه قوای جدیدی در نهاد وکالت هستیم که کانون وکلا را در سر دوراهی ادامه مسیر سابق و نگاه به مرکز وکلا از موضع قدرت یا اتحاد و یکپارچگی با حفظ احترام متقابل و رعایت اخلاق حرفهای قرار میدهد. ادامه مسیر گذشته با این پیکره نحیف و تکرار رفتارهای گذشته چنانچه ادامه پیدا کند، دیگر مجالی برای فرار و شانه خالی کردن از مسئولیتها نخواهد بود و مرکز وکلا کارشناسان و مشاوران خانواده با قدرت و اقتدار و رعایت اصول و اخلاق حرفهای و در نظر گرفتن تقویت نهاد وکالت آماده برخورد مقتدرانه و قدرتمند با هر عامل و توهین احتمالی است، با پایان یافتن رفتار مستبدانه و با در نظر گرفتن اینکه که هرگونه اقدام و عملی در گذشته علیه مرکز وکلا هیچ نتیجهای جز تضعیف جایگاه کانونها در نهاد وکالت نداشت تنها راه چاره اتحاد و و یکپارچگی با حفظ استقلال و اقتدار کانون وکلا و مرکز وکلا میباشد اظهارات اعضای کم تجربه که برای رسیدن به صندلیهای انتخاباتی وعدههای دشمن ستیزانه در مقابل مرکز وکلا را سر میدهند هم باید بدانند که وضعیت حال حاضر مرکز وکلا به گونهای نیست که بتواند بی مهریهای گذشته را تاب بیاورد و قطعاً مقابله خواهد نمود.
نویسنده: هوشنگ مقبولی