وقتی هر شخصیت یا نهادی پسوند «ملی» به خود میگیرد، کار سخت میشود. یعنی دیگر نمیتواند براساس تفکرات خود و اصرار بر آنها پیش برود و فراموش کند که طرف حساب او نه خودش و اطرافیانش که یک «ملت» هستند.
حالا حکایت صداوسیمای ماست که چندسالی میشود که اسم زیبای «رسانه ملی» را به خود چسبانده است. اینجا هم داستان، همان داستان «ملی» بودن و در کنار «ملت» بودن است. اما رفتارهای این رسانه، در دورانی که رسانههای مجازی و شبکههای ماهوارهای رقبای سرسختی برای او به حساب میآیند، عجیب به نظر میرسد.
به همین تعطیلات نوروز و بعد از آن برگردیم. سریال پایتخت که جزو برنامههای پرمخاطب این رسانه به شمار میرود، هم نتوانست از زیر تیغ تیز سانسور جان سالم به در ببرد. برخی سکانسها و پلانها حذف شد. برخی سکانسها در پخش اولیه (ساعت ۱۰ شب) پخش شد و در نوبههای تکرار، بریده شد! دلیلش چه بود؟ باید از آن سلاخی که تیغ بر دست گرفته و میبُرد پرسید.
اما این همه ماجرا نبود. در آخرین قسمت دورهمی، یکی از تهیهکنندگان و مجریان همین رسانه ملی روبهروی مهران مدیری نشست، اما در کمال تعجب، کلام او هم سانسور شد. کلامی که پیش از این در همان برنامه نود هم بر آن اصرار داشت و بحث حضور بانوان در استادیومها و البته پیش از آن زمینهسازی و فرهنگسازی و از همه مهمتر ایجاد زیرساختها بود (نگارنده در اینباره نظر موافق یا مخالف خود را اعلام نمیکند)
راستی در همین برنامه و در برنامهای که یکی از اهالی خبر سیما در آن حضور داشت، اهدای انگشتری رهبر انقلاب به موزه دورهمی هم سانسور شد!
اما عمق فاجعه سانسور جایی بود که بخشی از لوگوی یک تیم ایتالیایی در جریان لیگ قهرمانان اروپا سانسور شد. اتفاقی که در دنیا هم سر و صدا کرد و باعث استهزای رسانه ملی و در واقع فضای جامعه ایران شد. یعنی تا قبل از این مدیران شبکه حواسشان به این لوگو نبود و به یکباره در تعطیلات نوروز موفق به این کشف بزرگ شدند.
رفتارهای این روزهای صداوسیما جز تخریب وجهه خود نیست. جز بریدن ریسمان اعتماد مردم و اعلان رسمی اینکه ما نه «ملی» که کاملا سلیقهای عمل میکنیم نیست.
آقایان مسئول رادیو و تلویزیون (اینگونه خطاب میکنم چون اسم رسانه ملی برای این نوع و شیوه مدیریت به شدت بزرگ است) مراقب این چندکیلو مانده اعتماد مردم باشید. این روزها اینقدر شبکههای مجازی قدرت دارند که میتوانند اعتماد مردم را با شیوههایی به مراتب کمهزینهتر جلب کنند و در نهایت تفکرات و اخبار راست و دروغ خود را در ذهن آنها بنشانند.
نویسنده: مهدی رجبی