نياز جامعه امروز با ديروز تفاوتهاي عمدهاي را داراست اين را هم ميتوان در آگهيهاي استخدام امروزيها مشاهده كرد! ديگر كسي براي جذب كارگر نفتي و يا مشاغل اينچنين آگهي نميدهد اما اين تفاوتها در عرف جامعه و انتخاب تخصصهاي لازم است كه نگراني را به وجود ميآورد نگراني از اينكه نكند به جاي تخصص ظاهري فريبنده براي جلب مشتري تنها لازمه استخدام شدن است!!
ميتوانيد سري به آگهي استخدام روزنامهها بزنيد تا بهتر متوجه اين موضوع شويد، وقتي در آگهي قيد ميشود كه فرد مورد نياز مثلا از يك سني (۲۳ سال) پايينتر بوده در تخصصهاي او خوشتيپي و آراستگي و روابط عمومي بالا! وجود داشته باشد بايد متوجه شويد كه چه فردي را ميخواهند خصوصا كه در اكثر اين آگهيها قيد ميشود بايد خانم و اغلب مجرد باشد!
البته اين موضوع را ميتواني بيشتر در ستون خدمات مجالس و مراسمها ببيني. از تبليغ باغ و ويلا "مناسب با بودجه شما" در بهترين نقطه در فلان نقطه تهران گرفته تا انواع موزيسين بانو، رقص نور، dj واقعي، عكاس و... .
خيلي فرق كرده است. نياز جامعه امروز با ديروز. همه چيز پيچيده و رنگي شده است. البته هنوز آنقدر كوچكاند كه درجدولهاي چهار در دوي نيازمنديهاي روزانه بگنجد. يك رصد چند دقيقهاي صفحه آگهيهاي روزنامه كافي است تا بفهميد دنياي انسان مدرن به چه سمتي درحال حركت است و نيازهايش از چه جنسي است. البته به روز هم ميشويد اگر از اين دنياي رنگي عقب افتادهايد.
كلاهبرداري فقط با يك تلفن
بنابر اين گزارش، گذشته از تبليغات رنگ به رنگ، برخي نكات موجود در آگهيها نيز جلب توجه ميكند. شركتهاي زيادي تنها با دادن يك شماره تلفن به تبليغ خدمات خود پرداختهاند. درحالي كه ممكن است شركت وجود خارجي نداشته باشد. خدمات مسافرتي كه با اجاره يك زيرپله به عنوان دفتر كار اقدام به كلاهبرداريهاي هنگفت ميكند و همچنين شركتهايي كه اقدام به درج آگهي استخدام ميكنند شايد از اين دسته باشند. اين درحالي است كه برخي روزنامهها در قبال دريافت هزينه و سود حاضرند هر نوع آگهي را بدون اطلاع از صحت آن چاپ كنند. در حالي كه با وجود شبكهاي از ثبت شركتها آن هم به صورت الكترونيكي ميتوان از صحت ثبت اين شركتها مطلع شد بعد به عنوان روزنامه رسمي كشور اقدام به چاپ آگهي آن كرد. شايد هنوز براي اينكه در يك دولت الكترونيك زندگي كنيم زود باشد!
استفاده ابزاري از زنان در محيط كار
اما همانطور كه ميبينيد در ميان آگهيهاي روزنامهها بخش عمدهاي به آگهي استخدام مربوط است كه در اين ميان نيز دعوت بانوان به كار در صدر اين آگهيها قرار دارد. يك تامل كوتاه شما را با انبوهي از جملات و كلماتي مواجه ميكند كه حاكي از استفاده ابزاري از زنان در محيطهاي شبيه به اشتغال است.
عده زيادي دليل نيازشان به كارگر زن را پايين بودن مزد كاري او بيان ميكنند و اينكه كمتر مردي حاضر خواهد بود با همان هزينه كار مشابه خانمي را انجام دهد. وقتي با يكي از همين آگهيها تماس گرفتيم فرد آگهيدهنده دقيقا همين را ذكر كرد، گفت اگر آقايي حاضر باشد با رقم درخواستي كه ما به خانمها ميدهيم كار كند مشكلي براي جذب او نداريم!!
اما گذشته از اين، ظواهر امر استخدام زنان حاكي از مسائل ديگري نيز هست. عباراتي چون حسابدار باسليقه، منشي با ظاهر آراسته و روابط عمومي بالا، خانمي با ظاهر آراسته جهت كار در فستفود و تعيين حدود سني و حتي مجرد بود خانمها و... معناي نياز به نيروي انساني جهت انجام كار را نميدهد. در بسياري از شركتهاي خصوصي، مغازهها، فستفودها و... مشاهده ميشود كه دختري با آرايش و پوشش نامناسب در حال مگسپراني است؛ آيا اين كار هيچ معنايي به جزء استفاده از زنان و دختران براي جذب مشتري دارد؟
البته در اين ميان تبليغاتي وجود دارند كه در نوع خود منحصر به فرد هستند؛ كبابزن ماهر غيرسيگاري (معلوم نيست چه حجم از كبابها حاوي ته سيگار كبابزنان گرامي بوده كه عدهاي مجبور به گذاشتن چنين شرطي ميشوند) و مشابه آن مواردي چون شابلونزن غيرسيگاري. همچنين به وفور يافت ميشود كه نياز خود را به كارگر و پادوي شهرستاني اعلام ميكنند. و تبليغات حرفهاي ديگري چون از تمام خانمهاي آشنا با كار لي دعوت به همكاري ميكنيم، به تعدادي خانم جهت كار در لپلپ نيازمنديم، دستيار آشنا به كاشت مو نيازمنديم، يك نفر موتورسوار شهرستاني، دندانپزشك ورزيده و... .
تبليغات در زندگي پرسرعت و شتاب عصر ما نقش مهمي بازي ميكند؛ طبق شعار معروف "در ارائه هر نوع خدماتي ديده نخواهيد شد مگر اينكه تبليغ كنيد" اما به نظر ميرسد كه شيوه درست تبليغات و بازنگري در قوانين مطبوعاتي براي چاپ بدون چون و چراي هرگونه آگهي جلوي برخي سوءاستفادهها را بگيرد؛ آن هم در شرايطي كه ديده شده حجم بالايي از شكاياتي كه در دادگاههاي كشور در جريانند منشائي جزء همين آگهيهاي رنگين ندارند. و البته كه در اينباره گفتنيهايي است... .
به يك فروشنده «ترجيحا خانم، حتما مجرد» نيازمنديم
تعداد زيادي از دختران جوياي كار ممكن است با اين قبيل آگهيها مواجه شده باشند، آگهيهايي كه با مراجعه به دفتر كار آنها! در طبقه پنجم يك ساختمان به اصطلاح تجاري (البته در ظاهر امرهيچ تفاوتي با مسكوني ندارد) شركتي است كه در آن بسته است. زنگ كه ميزني پسري كه تنها شخص موجود در شركت است در را به رويت باز ميكند... "اين يكي مناسبتر است."
شركتي در يكي از خيابانهاي اصلي شهر. آنقدر كوچك است كه به هيچوجه به يك شركت شبيه نيست. وارد كه ميشوي بايد پلههاي بلند و تنگ را به سمت زيرزمين طي كني. يا از خوف است يا از تنگي راهپله، احساس ميكني تنفس برايت مشكل شده. مرد در ظاهر موقر است اما وقتي به او ميگويي كار مورد نياز شما را در منزل انجام ميدهم و نتيجه را هر چند روز يكبار برايتان ميآورم، ميگويد: خير بايد همين جا كار را انجام بدهي!
نگاهي گذرا به نيازمنديهاي روزنامهها به وضوح خبر از اوضاع نابسامان موقعيت اجتماعي زنان جوياي كار ميدهد. با اين توضيح كه نفس حضور زن در اجتماع و قبول مسئوليت از طرف وي كاملا قابل قبول بوده و نميتوان منكر آن شد. از طرفي هم نبايد انتظار داشت شعار برابري و مساوات زن و مرد را بدهي و از طرف ديگر توقع امتياز ويژه براي حضور زن در محيط كار را داشته باشي مثل پستهاي بيدرد سر و پردرآمد فقط به اين علت كه يك زن هستي!
آگهيهايي از قبيل اينكه "يك فروشنده ترجيحا خانم حتما مجرد، يك خانم با روابط عمومي بالا و ظاهري آراسته، يك خانم جوان۲۰ساله..." تنها مفهومي را كه به جويندگان كار القا ميكند اين است كه شغل مورد نظر با ظاهر او پيوندي عجيب و غريب دارد، همين! به همين علت است كه دختر جوياي كار بايد ساعتي را صرف بزك ظاهر كرده و هنگام معرفي خود به شخص مسئول تمام تلاشش را براي نشان دادن روابط عمومي بالا (با غمزه چشم و ابرو و ريختن زبان) به خرج دهد. كاري كه با اجبار و يا اختيار بايد در تمام طول عمر كاري خود انجام دهد. عملي كه برايشان عادت ميشود ديگر بدون آراستن ظاهر، اعتماد به نفس خروج از منزل را ندارد.
علاوه بر تاثير مخرب اين قبيل شغلها بر شخصيت زن در اجتماع گاه اتفاقات ناگواري در اثر مراجعه زنان و دختران جوان به شركتهاي تقلبي كه آگهيشان در روزنامهها چاپ شده است، ميافتد. اگر چه گاهي "نياز" انسان را عليرغم ميل باطني مجبور به انجام اين قبيل كارها ميكند اما بايد با وضع قوانين از بروز اتفاقات ناگوار جلوگيري شود. مثل عدم درج آگهي شركتي كه بطور قانوني به ثبت نرسيده و ممكن است دامي باشد براي اغفال دختران.
به یقین میتوان گفت که یکی از مهمترین دلایل روی آوردن صاحبان کار به استخدام زنان که برگرفته از فرهنگ ماتریالیستی - سکسوالیته غرب است، جذابیت ظاهری زنان است. مشتریان به اندازهای که در برخورد با یک فروشنده زن در رو دربایستی برای خرید قرار میگیرند به هیچوجه در مواجهه با یک فروشنده مرد اینگونه نیستند.
اما آنچه مهم است نظارت ضعيف بر اوضاع آگهيهاي روزنامهاي است وگرنه ماجراي استخدامهاي دروغين و همچنين شكاياتي كه روزانه روانه دادسراها و دادگاههاي كشور ميشود و همگي سر از همين اتاقهاي تاريك سوءاستفاده در ميآورد، هرگز با اين آمار رشد مواجه نبود.
سوشيانت آسماني