نتيجه گفتوگوهاي هستهاي و حتي توافق بر سر آن، هيچگاه نميتواند، تهديدات آمريکا و رژيم صهيونيستي را عليه ايران به پايان برساند.
تصور اين که اين توافق هستهاي همه اختلافات، دشمنيها و چالشهاي ميان ايران و آمريکا را پايان ميدهد، از هر لحاظ تصوري کوتهبينانه است.
آمريکاييها گام به گام پيش ميآيند تا بتوانند جمهوري اسلامي ايران را هر چه بيشتر در شرايط «آمپاس» قرار دهند، اين شرايط اگر ادامه داشته باشد و پاتکي از سوي ايران انجام نشود، باعث واکنش نامناسبي خواهد شد و اين آمريکا خواهد بود که نتيجه اين گفتوگوهاي هستهاي اگر اکنون به تعبير رئيسجمهور ۳ بر ۲ به نفع ايران پايان يافته است، برعکس شود.
آمريکاييها اکنون خود را در زمينه نتايج مذاکرات هستهاي پيروز ميپندارند و در پي اين دستاورد خود در اين آوردگاه، نه تنها تهديد نظامي خود را عليه ايران پايان ندادهاند، بلکه آن را تشديد هم کردهاند.
پس از جمعبندي گفتوگوهاي هستهاي فقط در اين مدت کوتاه، مقامات ارشد آمريکايي دهها بار ايران را تهديد نظامي کردند، تازهترين آن، روز پنجشنبه و در گفتوگوي اوباما با«بيبيسي» مطرح شد، رئيسجمهور آمريکا در اين گفتوگو اظهار کرد، لازم باشد مشکلاتمان را از طريق نظامي با ايران حل ميکنيم.
بندهايي که در جمعبندي مذاکرات هستهاي ميان ايران و آمريکا قيد شده، موارد ويژهاي در حوزه دفاعي و موشکي جمهوري اسلامي ايران گنجانده شده است، از جمله ادامه تحريم تسليحاتي ايران و محدود ساختن توان موشکي و دفاعي ايران که اگر اجرا شود، جمهوري اسلامي را در نقطه ضعف قرار خواهد داد.
البته در چنين موردي به نظر نميرسد که آمريکاييها به نتيجه دلخواه خود برسند، چراکه اين موضوع خط قرمز جدي نظام اسلامي است.
اما هدف از اينگونه رفتارها و ايجاد محدوديتهاي دفاعي و نظامي، تضعيف ايران در اين حوزه است.
آمريکاييها که اکنون نميتوانند با ايدئولوژي و تفکر جمهوري اسلامي ايران مقابله کنند و در اين زمينه عليرغم برخورداري از موقعيتي که به واسطه وجود سران کشورهاي وابسته و مرتجع عربي براي آنها ايجاد شده است، اما باز هم توان مقابله با نفوذ انقلاب اسلامي در منطقه را ندارند.
آنها پيش از آن که در گفتوگوهاي هستهاي به چنين مرحلهاي برسند، جنگ عليه سوريه را آغاز کردند، اين جنگ که اکنون بيش از ۴ سال است ادامه دارد، با هدف سرنگوني دولت قانوني بشار اسد آغاز شد، تضعيف سوريه و از بين رفتن توانمنديهاي اين کشور، تضعيف جبهه مقاومت را درپي دارد، هر چند تاکنون آمريکا و دوستان منطقهاي او نتوانستند به خواسته خود در سرنگوني دولت مردمي اين کشور برسند، اما سوريه اکنون تبديل به يک ويرانه شده، از آنسو، عراق که پس از جنگ با ايران، جنگهاي زيادي را به خود ديده است، اکنون درگير جنگ با گروههاي تروريستي - تکفيري داعش است که به اعتراف قابل توجه رئيس ستاد کل ارتش آمريکا که يک اعتراف رسمي است، مسئوليت ظهور گروه تروريستي داعش در عراق را پذيرفته است. اين اعتراف بزرگ ثابت ميکند که، آمريکا از وجود دولتي مردمي و شيعي در اين کشور که با جمهوري اسلامي ايران روابط استراتژيک دارد، ناخرسند است و تلاش ميکند تا جايگاه اين دولت در عراق تخريب و تضعيف شود.
احساس شکستي هم که ژنرال «اوديرنو» از آن سخن ميگويد، اشک تمساحي است که ميريزد تا وانمود کند از وجود گروههاي تروريستي همچون داعش که دستپرورده آمريکا و آلسعود است، خشنود نيست.
پيروزي مردم يمن بر توطئهاي که برنامهريزي شده بود تا عامل آلسعود در اين کشور رياست کند، باعث شد تا يک جنگ نابرابر و جنايتکارانه از سوي آلسعود عليه مردم اين کشور آغاز شود که اکنون ماهها است ادامه دارد.
مقاومت و ايستادگي مردم يمن درخور تحسين است. روز گذشته مردم اين کشور به فراخوان انصارالله لبيک گفتند و عليه رژيم آلسعود تظاهرات کردند.
مردم اين کشور بيهيچ کمکي از طرف ديگران به مقاومت و ايستادگي خود ادامه ميدهند در حالي که رژيم آلسعود از حمايتهاي چندين کشور به ويژه آمريکا برخوردار است.
چشمان مظلوم و ستمديده مردم منطقه به سوي ايران است. اگر حمايتهاي معنوي و ايدئولوژي ايران از اين مردم برداشته شود، آنها ديگر پناهگاه و حامي نخواهند داشت.
به همين خاطر، ورود آمريکا به حوزه نظامي و دفاعي ايران نبايد هيچگاه اتفاق بيفتد، اگر تاکنون هم آمريکاييها جرأت حمله نظامي به ايران را به خود ندادهاند، به خاطر توانمنديهاي نظامي جمهوري اسلامي ايران بوده است و اگر اين توانمنديها تضعيف شود، آنگاه آنها درنگ نخواهند کرد.
توافق هستهاي نبايد باعث شود تا منجر به دستدرازي آمريکاييها به خط قرمزهاي ما شود، که اگر چنين شود، حاصل به دست آمده از اين توافق، هماني خواهد شد که آمريکاييها ميخواستند.