غرب فرصتی که با ایران داشت از دست داد و اکنون به خاطر قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین، صدای جیغ بنفش آنها و برخی هوادارانشان شنیده میشود. آیا اگر چنین قراردادی با اروپا یا آمریکا بسته شده بود، خوشایند واقع میشد؟
موضوع قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین اخیراً در بسیاری از رسانههای خارجی و داخلی با توجه ویژه روبرو شده و نظرات مختلفی درباره آن ابراز شده برخی آن را غرور آفرین و برخی دیگر آن را ترکمانچای چینی میدانند. در این میان سوال این است که کدامیک از این نظرات واقعی است و منشاء این دوگانگی کجاست؟ طبق اطلاعات دولت در زمینه قرارداد ۲۵ ساله با چین، در این برنامه همکاریهای مشترک؛ یک توافق بین ایران و چین برای سرمایهگذاری ۲۸۰ تا ۴۰۰ میلیارد دلاری چینیها در صنعت نفت و گاز و پتروشیمی مصوب شده است.
همچنین بر اساس اطلاعات موثق، این سند با عنوان رسمی «برنامه همکاریهای جامع ایران و چین » ثبت شده و حوزههای سیاسی، امنیتی، دفاعی، فرهنگی، کشاورزی، اقتصادی، علمی، جهانگردی، نفت و انرژی، زیرساختهای مخابراتی و فناوری ارتباطات، تجارت، بهداشت و سلامت و ... را شامل میشود. تسهیل سرمایه گذاری و فاینانس؛ حمایت های متقابل سیاسی در مجامع بین المللی، آموزش، انتقال فناوریهای دفاعی در حوزه نظامی و دفاعی، موضوعاتی همچون، مبارزه با تروریسم و برگزاری رزمایشهای مشترک از جمله موضوعات مطرح در این قرار داد است. پیش بینی میشود که به احتمال زیاد بخش قابل توجهی از این سرمایهگذاری چینیها طی سال نخست اجرای قرارداد ۲۵ ساله با آنها به صنعت نفت و گاز ایران تزریق شود و مابقی آن به صورت مرحلهای و بر اساس توافق دو طرف از سوی پکن در ایران انجام میشود. از نکات بسیار مهم این سند توافق بر سر تجارت با ارزهای ملی است. همچنین در این سند بارها به طرح بزرگ چین به نام «یک کمربند- یک راه» (طرحی بر بستر مسیر جاده ابریشم) اشاره شده و این که ایران میتواند ضمن مشارکت فعال در این طرح جهانی، از فواید اقتصادی و صندوق اعطای وام این طرح نیز بهره مند شود. بر اساس این قرارداد چین وارد کننده ثابت نفت از ایران خواهد بود و ایران نیز باید نگرانیهای چین برای بازگشت سرمایه گذاری خود را برطرف کند. ارتقای همکاری های بانکی، مالی و بیمهای و گشایش شعبات بانکهای ایران و تاسیس بانک مشترک ایران و چین به ویژه ایجاد پیام رسان ملی میان دو کشور به جای سوئیفت نیز مطرح شده است. کمک به ساخت خط آهن در نقاط مختلف کشور، افزایش صادرات فرآوردههای نفتی به چین، کمک و سرمایه گذاری در حوزه زیرساختهای انرژی فسیلی، سرمایه گذاری در تقویت کریدورهای راهبردی که از ایران می گذرد، سرمایه گذاری برای توسعه تولید و صادرات انرژی از ایران به کشورهای منطقه، مشارکت در توسعه همه جانبه سواحل مکران، کمک به ایران برای ایجاد نسل ۵ اینترنت و تقویت شبکه ملی اطلاعات، سرمایه گذاری برای تولید انرژیهای پاک در مناطق کویری ایران، کمک به توسعه صنعت صلح آمیز هستهای کشورمان و سرمایه گذاری در تأمین واگن مترو و ساخت خطوط مترو در شهرهای بزرگ و شهرهای جدید ایران از جمله بخشهای مهم سند است.
پس از شروع اجرای برجام در سفر تاریخی «شی جین پنگ» رئیس جمهور چین به ایران بیانیهای مشترک میان دو کشور تنظیم و منتشر شد که در بند ششم آن آمده است «نظر به اراده راسخ طرفین برای توسعه روابط دو کشور و با توجه به مکمل بودن ظرفیتهای اقتصادی و همچنین وجود زمینههای مختلف همکاری در عرصههای انرژی، زیرساختی، صنعتی، فناوری و دیگر زمینههای مشترک، دو طرف توافق میکنند رایزنیها و مذاکرات لازم برای انعقاد قرارداد همکاریهای جامع ۲۵ ساله را در دستور کار قرار دهند». شی جین پنگ موضوع همکاریهای ۲۵ ساله را در دیدار با رهبر انقلاب نیز مطرح کرد که ایشان هم ضمن تایید فرمودند: «توافق رؤسای جمهوری ایران و چین برای یک روابط استراتژیک ۲۵ ساله، کاملاً درست و حکمت آمیز است».
در شهریور ۹۸ در سفر ظریف به پکن، پیش نویس ایران به طرف چینی داده شد که آن جا هم وزیر خارجه در یک توئیت، خبر تقدیم پیش نویس این سند به چین را اعلام کرد.
حسن روحانی رئیس جمهور پیشنویس نهایی برنامه ۲۵ ساله همکاریهای جامع ایران و چین را ۳ تیر ۱۳۹۹ بررسی و تأیید کرد. در این نشست به وزارت خارجه مأموریت داده شد که طی مذاکرات نهایی با طرف چینی، بر اساس منافع متقابل بلند مدت، این برنامه را به امضای طرفین برساند.
منشاء خبرسازی
اولین خبری که با سمت و سو در این باره منتشر شد، ادعای «پترولیوم اکونومیست» بود که بر اساس آن عنوان شده بود که ایران و چین قراردادی ۲۵ ساله منعقد کردهاند و بر اساس آن چین در ازای گرفتن امتیازاتی متعهد شد، ۴۰۰ میلیارد دلار در ایران سرمایه گذاری کند. این تارنما افزود: در سفر وزیر امور خارجه ایران در اواخر ماه اوت انجام شد، تهران و پکن توافقی را که در سال ۲۰۱۶ به نام "مشارکت جامع استراتژیک چین و ایران" امضا کرده بودند، توسعه داده و بندهای غیر علنی به آن افزودهاند که شامل تخفیف و امتیازهای بسیاری در زمینه سرمایهگذاری نفت و گاز ایران است.
در این گزارش تاکید شده که این توافق به چین تخفیفهای بزرگی برای خرید نفت داده و پکن میتواند پول محصول خریداری شده از ایران را حداکثر تا دو سال به این کشور پرداخت کند. از سویی دو طرف توافق کردند که چین پول خریدهای خود را به «یوآن» یا ارزهای دیگر به ایران پرداخت کند و این به معنای آن است که قرار نیست در مبادلات تجاری ایران و چین از دلار استفاده شود.
یکی از نکات دیگر این است که ادعا شده طرف چینی میتواند تا ۵۰۰۰ نیروی امنیتی خود را با هدف محافظت از سرمایه گذاری به ایران بیاورد. در آن زمان این خبر بازتاب گسترده ای در رسانه های داخلی و خارجی داشت و بسیاری این موضوع را بررسی کرده و صحت و سقم ماجرا را زیر سؤال بردند.
در آن زمان برخی از کارشناسان اقتصادی عنوان کردند که در وضعیت فعلی چین، محدود با ایران تجارت می کند و علاقهای به سرمایه گذاریهای کلان ندارد.
با این حال پس از انتشار این خبر محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان در این باره گفت: صرفا پیشنهادی از سوی ایران برای روابط ۲۵ ساله مطرح شده است.
وی در آن زمان تصریح کرد: در اصل، توافقی در کار نیست که بندهایی داشته باشد. یک پیشنهاد برای برنامهای ۲۵ ساله است که تازه باید بنشینیم و شروع به نوشتن توافق کنیم.
رئیس اتاق مشترک ایران و چین نیز با اشاره به اینکه هنوز قراردادی بین دو کشور منعقد نشده، دو حوزه سرمایهگذاری چین در ایران را صنایع نفتوگاز و زیرساختهای حملونقل عنوان کرده و از همکاریهای مشترک دانشگاهی در زمینه صدور فناوری و همکاری امنیتی و دیپلماتیک در خصوص مبارزه با تروریسم نیز سخن گفته است.
با این حال جریان سازی در مورد این قرارداد، ادامه یافت و غربی ها که از این مسئله ناخشنود بودند، با انتشار اخبار غلط به تحریک افکار عمومی ایران پرداختند، نمونهای از این امر انتشار خبر فروختن جزیره کیش به چینی ها بود! نمونه این گونه خبر سازی ها در روابط ایران و روسیه هم دیده می شد.
همکاری میان چین و همسایگان
در این میان بسیاری از همسایگان ایران، از مدتها پیش روابط تجاری گستردهای را با این کشور داشتند . از جمله چین و پاکستان در ابتدای دهه ۹۰ میلادی یعنی ۳۰ سال پیش، قرارداد لغو روادید را بین دو کشور نهایی کردند. یک تفاهمنامه برای تجارت آزاد دو کشور امضا کرده و بعد، آن را با یک سوآپ ارزی دو طرفه برای تجارت دوجانبه تکمیل کردند. علاوه بر این، چین میلیاردها دلار وام ارزان قیمت را در اختیار پاکستان قرار داده و یکی از بزرگترین پروژههای طرح جهانی «یک جاده-یک کمربند» یعنی بزرگراه «کاشغر-گوادر» در حال ساخت در این کشور است. عربستان سعودی نیز با چین سرمایه گذاریهای دوجانبه داشته و توانسته با تعریف سرمایهگذاریهای دو جانبه در میدانها و پالایشگاههای نفتی، میزان صادرات خود را به این کشور به ۱.۸ میلیون بشکه در روز برساند.
آغازی برای توسعه روابط اقتصادی
در این میان بسیاری از کارشناسان بر این باورند این اقدام میتواند گامی رو به جلو در توسعه روابط اقتصادی ایران و چین باشد، چرا که طرحی برای سرمایهگذاری دوجانبه بین دو کشور تاکنون شکل نگرفته است.
بررسیها نشان میدهد که ایران و چین در طول سالهای گذشته هیچگاه روابط راهبردی با یکدیگر نداشتهاند و حالا تصویب پیشنویس تفاهمنامه ۲۵ ساله بین ۲ کشور میتواند گامی جبرانی در این زمینه باشد. در این میان برخی می گویند دولت با امیدواری به گشایش در روابط دوجانبه با غرب پس از برجام اراده جدی بر پیگیری آن نداشت ولی خروج آمریکا از برجام، خدشه جدی بر تصورات پیشین وارد کرد و دولت تصمیم جدیدی گرفت. در این میان باید گفت که ظرفیتهای گسترش روابط بین ایران و چین بسیار بیشتر از طرف غربی به خصوص آمریکاییهاست. ایران به واسطه تحریمها نه تنها از سایر کشورها در این زمینه جلوتر نیست بلکه تقریباً در ردههای آخر قرار دارد. امروز نه تنها کشورهای آسیایی و آفریقایی بلکه کشورهای اروپایی همچون ایتالیا نیز با وجود برخی ملاحظات امنیتی از جلمه حضور پایگاههای ناتو در این کشور به دنبال جذب سرمایهگذاری چینیها هستند. البته مدل سرمایهگذاری چینیها نیز بسته به کشور و شرایط آن متفاوت است. مثلاً به رغم فشارهای آمریکا و تحریم چند شرکت چینی این کشور همچنان به خرید نفت خود از ایران در سطح ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار بشکه ادامه داده که اغلب در قالب بازپرداخت سرمایهگذاریهای سابق چین بوده است.
کارشناسان میگویند چین این جرأت و قدرت را دارد که علیرغم فشارهای آمریکا وارد تفاهمنامه و قرارداد با ایران شود و علنا در بخش نفت و گاز ایران سرمایهگذاری عظیم داشته باشد.
حمایت اقتصادی و سیاسی
یکی از مواردی که موجب تقویت این روابط اقتصادی و سیاسی میشود آن است که ایران میتواند جریان انرژی را به چنین برساند. کارشناسان اقتصادی میگویند، ایران به صورت بالقوه این توانایی را دارد که جریان انرژی به سمت شرق را با همکاری چینیها تضمین کند. نیاز چین به انرژی و نیاز ایران به تکنولوژی و سرمایهگذاری میتواند دو کشور را به هم نزدیک کند. همچنین چین میتواند از مسیر ایران برای حضور در عراق، استفاده کند، حتی در آیندهای نه چندان دور شرایط برای حضور در خاورمیانه و سوریه نیز فراهم باشد.
نگاه به غرب و چرخش به سمت شرق
در این میان کارشناسان بر این باورند که انگیزه شایعه سازی و خبرسازی در این باره نگرانی غربیها از توسعه روابط تجاری و اقتصادی دو کشور است. به خصوص اینکه این امر از فشارهای اقتصادی امریکا بر ایران کاسته و میتواند تاثیر این فشارها را کاهش دهد .
پس از برجام مشخص شده که نمی توان از امریکایی ها انتظار حسن نیات داشت. حتی کسانی که روزگاری بیپرده از توافق هستهای ایران و ۱+۵ دفاع میکردند به رفتار شدیدا ضد ایرانی آمریکا پس از برجام اشاره و تاکید کردند. کشورهای اروپایی نیز پس از خروج آمریکا از برجام نشان دادند که نه توان مقابله با خواست آمریکا و نه عزم و ارادهای برای ایجاد آن ندارند. صاحبنظران سیاسی بر این عقیده هستند که این قرارداد در حقیقت پاسخی به اروپاییها برای از دست دادن بازار ایران است و از سوی دیگر میتواند راهبری برای حفظ منافع ملی است.
انتقاد و پیشنهاد به دولت
در این میان انتقاداتی نیز در باره اطلاع رسانی دولت در این زمینه وجود دارد. دولت بعد از تصویب این سند همکاری در هیات دولت، اطلاع رسانی مؤثری را در باره آن انجام نداد و موجب شد تا از یک سو فضا برای شیطنت های رسانههای مغرض فراهم شود و از سوی دیگر شک و شبهات بسیار در مورد آن مطرح شود.
مردم سابقه کار چینی ها را در ساخت اتوبان تهران – شمال دارند ، بنابراین اطلاع رسانی کمرنگ دولت موجب شد تا آن را ترکمانچای چینی بخوانند.
حسن نوروزی نماینده رباط کریم در مجلس اسفند سال قبل گفته بود مذاکراتی از سوی دولت در حال انجام بود که جزیره کیش به مدت ۲۵ سال به چینیها واگذار شود.
از این رو دولت به صورت شفاف مفاد این قرارداد را بازگو نکند همچنان باید شاهد سیل شایعات و واکنشها در این حوزه باشیم.
در این زمینه کارشناسان عقیده دارند که ارائه سند به مجلس و تشریح آن برای نمایندگان می تواند راه حلی مناسب در این زمینه باشد.