چهارشنبه ۸ آبان ۱۳۹۲ - ۲۳:۳۲
کد مطلب : 84335
شايد عارف بار ديگر قربانی بازي‌هاي سياسي شود

رداي اصلاح‌طلبان بر دوش شيخ مي‌نشيند؟

ناطق نوري را بايد از شيوخ اصولگرايان ناميد. فردي كه در انتخابات 76 در مقابل سيد محمد خاتمي باخت، اما پيش از پايان شمارش آرا، به رقيب خود پيام تبريك فرستاد تا اخلاق انتخاباتي و سياسي‌اش را نشان دهد. او كه رياست مجلس پنجم را برعهده داشت، پس از آن چندان در عرصه سياست حضوري جدي نداشت. تا اينكه نام وي در مناظره معروف سال 88 دوباره مطرح شد. اتهاماتي كه احمدي‌نژاد به ناطق نوري و فرزندانش وارد كرد، باعث ناراحتي رئيس‌ اسبق مجلس شد و پس از آن وي كه رياست دفتر بازرسي مقام معظم رهبري را بر عهده داشت، كمتر در محافل عمومي حضور يافت و تقريبا سخني از وي منتشر نمي‌شد. اتفاقات سال گذشته در حرم مطهر امام رضا هم مزيد بر علت شد تا شيخ مو سپيد كرده اصولگراها ديگر دل و دماغ حضور در عرصه سياست را نداشته باشد. و هر از گاهي چند خط كوتاه در خصوص وي منتشر شود. تا اينكه چند روز پيش دبيركل كارگزاران از احتمال اجماع اصلاح‌طلبان بر سر نام علي اكبر ناطق نوري براي مجلس دهم خبر داد. خبري عجيب و غير قابل باور. چرا كه به هرحال ناطق نوري به لحاط تفكر تقريبا در مقابل اصلاح‌طلبان بوده و هست. ضمن آنكه تجربه ثابت كرده، اصلاح‌طلبان هر از گاهي براي سوء استفاده از شخصيت‌هاي مطرح اصولگرايي نقشه مي‌كشند. نمونه بارز آن رفتار دوگانه آنان با هاشمي رفسنجاني بود. زماني او را عاليجناب سرخپوش ناميدند و براي تخريب او از هيچ كوششي فروگذار نكردند و زماني هم نظير انتخابات 84، 88 و 92 براي بالا بردن احتمال موفقيت خود از او مايه گذاشتند. نمونه ديگر آن را مي‌توان در انتخاب گزينه رياست جمهوري يازدهم يافت. حسن روحاني، دقيقا در پايگاهي قرار داشته كه هاشمي و ناطق قرار داشتند. آنها از اعضاي شاخص جريان اصولگرايي بودند، اما با گذشت زمان در جناح اصلاح‌طلبان بيشتر ديده شدند. نبود چهره هاي سرشناس و البته بدون سوء پيشينه سياسي در اردوگاه اصلاحات، سبب كشاندن چنين افرادي به سمت جناح موسوم به دوم خرداد شده است و البته نوع رفتار اين جريان سياسي با آنها هم همواره در نوسان بوده است. زماني همين جريان موسوم به اصلاحات براي تخريب چهره ناطق نوري از هيچ حركت و تهمتي مضايقه نكردند و حالا مي‌خواهند او را سرليست انتخابات مجلس دهم شوراي اسلامي قرار دهند. البته روز گذشته برخي رسانه‌ها به نقل از یک مقام آگاه اعلام كردند كه: رئیس دفتر بازرسی مقام معظم رهبری؛ همانگونه که پیش از این اعلام کرده است قصد حضور در انتخابات را ندارد. شرایطی که برای انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری از موقعیت مناسب و بهتری نسبت به تمام افراد مطرح برخوردار بود و اجماع اعتدالیون خردگرا به ایشان وضعیت مطلوبی داشت که شانس اول و قطعی این دوره از انتخابات به شمار می رفت اما وی به عنوان نامزد این دوره از انتخابات وارد عرصه نشد و به نظر می رسد گمانه‌زنی برای حضور ایشان در انتخاباتی که هنوز تا برگزاری آن بیش از دو سال مانده است نمی تواند خیرخواهانه تلقی شود و اهداف سیاسی خاصی به دنبال آن است. به هرحال بايد منتظر ماند و ديد اين بار چه اتفاقاتي خواهد افتاد.
رداي اصلاح‌طلبان بر دوش شيخ مي‌نشيند؟

محمدرضا عارف، چهره شاخص اصلاح‌طلبان در انتخابات يازدهم رياست جمهوري، علي‌رغم اينكه با هيچ‌كس ائتلافي نكرده بود، بنا بر مصلحت‌انديشي اصلاح‌طلبان و با اشاره خاتمي از انتخابات كنار كشيد.
تصميمي كه او به نوعي مجبور به اجرايش بود. به هرحال او تنها شرط خروج از رقابت انتخاباتي را تصميم رئيس‌جمهور اسبق ايران مي‌دانست. وقتي لابي‌هاي اصلاح‌طلبان و كارگزاران در قانع ساختن او براي كناره‌گيري جواب نداد، تنها راه چاره را در نامه خاتمي براي معاون اول سابق خود ديدند و محمدرضا عارف با اكراه از حضور در عرصه انتخابات كنار كشيد. اين اكراه را از نامه او پس از دريافت نامه سيد محمد خاتمي مي توان ديد: «از آنجا که از ابتدای ورودم به عرصه انتخابات بارها بر موضع تمکین‌ از اجماع با محوریت جناب آقای خاتمی تاکید نموده‌ام و همچنین بر اساس منشور اخلاق انتخاباتی منتشر شده توسط اینجانب، خود را متعهد به رعایت اخلاق و انجام تعهداتم می‌دانم. لذا با عنایت به نظر صریح جناب آقای خاتمی و تجارب انتخابات دو دوره گذشته ریاست جمهوری، انصراف خود را از ادامه رقابت‌های انتخاباتی‌ اعلام می‌دارم.»
درواقع او در نامه خود نامي از شخص خاصي نبرده بود و تنها انصرافش را اعلام كرده بود. به هرحال پرواضح بود كه ائتلاف اصلاح‌طلبان و كارگزاران بر روي يك شخص بود: «حسن روحاني» و در اين ميان عارف نيز چاره‌اي جز تن دادن به اين خواسته رهبر اصلاحات نداشت.
پس از انتخابات و پيروزي دكتر حسن روحاني، گمانه‌زني‌هاي فراواني درخصوص جايگاه عارف در دولت تدبير و اميد مطرح مي‌شد. برخي حتي جايگاه او را معاون اولي رئيس‌جمهور مي‌دانستند و برخي ديگر نيز وزارتخانه‌هاي علوم و يا ارتباطات را محل خدمت عارف مي‌دانستند. اما هيچ‌كدام از آنها رخ نداد.
نام عارف براي هيچ‌كدام از صندلي هاي كابينه مطرح نشد و او هم موضعي (حداقل رسانه‌اي) نگرفت. كانديداي كناره‌گيري كرده انتخابات در راهپيمايي روز قدس در پاسخ به این سؤال که آیا در کابینه حضور دارد یا خیر، گفت: در کابینه حضور ندارم اما به دولت کمک خواهم کرد.
البته چنين اظهارنظري از شخصيتي چون عارف اصلا بعيد نبود. او حتي براي كمك به آنها كه به لحاظ سياسي با جريان اصلاحات در تضاد هستند هم اعلام آمادگي كرده بود. به عنوان مثال عارف در مرداد گذشته به تشکیل دانشگاه غیرانتفاعی توسط محمود احمدی‌نژاد اشاره و تاکید کرده بود: «بنده تجربه محدودی در زمینه‌‌های علمی دارم و این تجربیات را در اختیار هر شهروند ایرانی از جمله آقای احمدی‌نژاد قرار خواهم داد.»
پس از شايعات حضور عارف در دولت كه البته محقق نشد، بحثي درخصوص حضور او به عنوان رئيس مركز تحقيقات استراتژيك مجمع تشخيص مصلحت نظام مطرح شد. موضوعي كه باز هم رنگ واقعيت به خود نگرفت تا همچنان پاسخ لطف عارف در انتخابات رياست جمهوري داده نشود.
پس از همه اين شايعات عنوان شد كه عارف براي حضور پرقدرت در انتخابات دهم مجلس شوراي اسلامي تمايلي به پذيرفتن مسئوليتي ندارد و او قصد دارد تا براي بهارستان انرژي خود را معطوف كند.
اما آنچه اين روزها ديده مي‌شود، رفتار متفاوت اصلاح‌طلبان و كارگزاران با اوست. فشارهاي رسانه‌اي برخي اصلاح‌طلبان به او به خاطر واكنش منطقي درقبال چاپ مطلبي توهين‌آميز درخصوص واقعه غدير بهانه‌اي شد تا بيش از گذشته سعي بر كنار زدن عارف اتفاق بيفتد.
بهانه آنها حمايت روزنامه بهار از عارف در طول ماه‌هاي گذشته بود. درواقع برخي‌ها به دليل عدم حمايت عارف از اين روزنامه، شروع به تخريب او كردند.
حال اين روزها خبرهايي مبني بر اجماع اصلاح‌طلبان بر روي يك گزينه اصولگراي سنتي براي انتخابات مجلس مطرح شده است.
زمزمه‌های بازگشت علی‌اکبر ناطق نوری به عرصه فعال سیاسی آن هم از زبان دبیرکل کارگزاران سازندگی به عنوان چهره نزدیک به رفسنجانی در نوع خود خبری مهم است، اما تاثیرات این حضور بر روی جریان اصلاحات بسیار مهم‌تر خواهد بود.
به گزارش فارس،‌ با پایان انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و استقرار دولت تدبیر و امید، تقریبا همه نگاه‌ها به انتخابات مجلسی معطوف شد که قرار است در آخرین ماه های سال ۹۴، ترکیب بهارستان نشینان دهم را مشخص کند.
بدون شک همه گروه‌های سیاسی از اصولگرا گرفته تا اصلاح طلب در تدارک بازسازی جریان خود و حرکت به سمت انتخابات مجلس دهم هستند. در این میان استراتژی اصلاح طلبان برای انتخابات بعدی مجلس بیشتر در کانون توجهات قرار دارد.
در روزهای اخیر البته تحولات و اظهارنظرهای برخی چهره های سیاسی نزدیک به دولت و جریان آیت الله رفسنجانی، تا حدودی نشان داده که قرار است دوباره سرنوشت اصلاح طلبان و جریان سیاسی راست سنتی به یکدیگر گره بخورد.

زمزمه های بازگشت ناطق به خانه ملت
غلامحسین کرباسچی، چهره تاثیرگذار حزب کارگزاران سازندگی که سمت دبیرکلی این حزب نزدیک به هاشمی را به عهده دارد، چند روز پیش بخشی از استراتژی احتمالی اصلاح طلبان در انتخابات آینده مجلس را آشکار کرد.
کرباسچی در اظهارنظر خود درباره چگونگی ورود اصلاح طلبان به انتخابات مجلس دهم، از کسی اسم به میان آورد که این روزها برخی رسانه‌ها از وی به عنوان «شیخ گوشه نشین» نام می برند.
دبیرکل کارگزاران سازندگی گفت: احزاب اصلاح طلب از روش های سیاسی معقول و فعال‌تر برای انتخابات مجلس استفاده می کنند و بعید نیست با توجه به سابقه ناطق نوری و مجموعه گرایش اصلاح طلبان این اتفاق صورت بگیرد، حرکت به سمت ناطق نوری چیز عجیبی نیست که باید هماهنگی در مورد آن باید صورت بگیرد.
وی در ادامه در پاسخ به سوال دیگری درباره احتمال حضور عارف در انتخابات مجلس اظهار داشت: عارف از نیروهای خوبی است که تجربه معاون اجرایی و وزارت را در کارنامه خود دارد و در مجلس می تواند نقش خوبی ایفا کند، اما این بحث نیست که یا عارف در انتخابات مجلس حضور داشته باشد و یا ناطق نوری؛ به هر حال مجلس ۲۹۰ کرسی دارد و همه شخصیت های خوب و توانمند می توانند در آن حضور داشته باشند و این انتخابات مجلس می تواند این شخصیت ها را جمع کند.
«حرکت به سمت ناطق» برای انتخابات مجلس آینده و احتمال رسیدن اصلاح طلبان بر روی این اجماع که ناطق سرلیست اصلاحات برای حضور در انتخابات مجلس آینده باشد، برای بسیاری از کارشناسان سیاسی تعجب آور خواهد بود؛ چون این شیخ گوشه نشین همان کسی است که ریاست مجلس پنجم متمایل به جریان راست را در اختیار داشته و از طرفی دیگر جدی‌ترین رقیب انتخاباتی کاندیدای اصلاحات در انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ بوده است.
اما اظهارات کرباسچی نشان می دهد که کارگزاران فکرهای دیگری برای انتخابات مجلس دارد و ظاهرا قرار است این بار نیز یک اصلاح طلب در راه تلاش رسیدن کارگزاران به صدر مجلس دهم با میان داری ناطق، قربانی شود.
البته این اولین بار نیست که کارگزاران و جریان نزدیک به هاشمی رفسنجانی یک اصلاح طلب را برای رسیدن به اهداف خود قربانی می کنند.

وقتی توافق پشت پرده ناطق و خاتمی عارف را کنار می زد
در کوران انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، محمد رضا عارف به عنوان کاندیدای اصلاح طلبان وارد صحنه شد و امیدوارانه به دنبال کسب پیروزی بود.
وی در جریان سخنرانی های خود در برنامه‌های تبلیغاتی اش بارها و بارها گفته بود که به نفع هیچ کس کنار نخواهد کشید؛ این موضع عارف تا روز ۲۰ خرداد یعنی تنها چهار روز قبل از برگزاری انتخابات پایدار ماند ولی شب ۲۰ خرداد امسال خبر انصراف عارف از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم رسانه‌ای شد.
برخی رسانه ها خروج محمد رضا عارف از عرصه انتخابات را با تیتر «کناره گیری عارف با گوشه چشم خاتمی» منتشر کردند و تحلیل های مختلفی در این باره ارائه دادند ولی ابعاد پنهان کناره‌گیری عارف تا هفته‌های بعد از انتخابات ناگفته باقی ماند.
اصلاح طلبان به پیروی از خاتمی در انتخابات یازدهم خود را در جایگاه حمایت از روحانی قرار دادند و پس از انتخابات نیز خود را حامی جدی دولت معرفی کردند.
در این میان، البته کسی نمی توانست سکوت و ناراحتی محمد رضا عارف از ماجرای کناره گیری‌اش را منکر شود. یکی از نشانه های این ناراحتی این بود که عارف تا روزهای قبل از انتخابات روحانی را اصلاح‌طلب نمی‌دانست و حتی در یکی از نشست خبری پیش از انتخابات در ۲۰ اردیبهشت سال جاری صریحا اعلام کرد که «حسن روحانی را اصلاح طلب نمی داند» چون وی بارها خود را کاندیدای اصولگرایان معرفی کرده است.
بنابر این گزارش، در این میان و در روزهای ابتدایی مهرماه سال جاری گفت و گویی از تیمور علی عسگری معاون سابق پارلمانی مجمع تشخیص مصلحت نظام منتشر شد که ناگفته هایی از انتخابات و پشت پرده های پیوند اصلاح طلبان با یک کاندیدای دارای گرایش های راست سنتی را آشکار می کرد.
تیمور علی عسگری در ابتدای مصاحبه خود با این جمله که « انشاالله آقای ناطق از اینکه من این مسائل را مطرح می کنم راضی باشند» از نقش ناگفته ناطق در کناره گیری عارف از عرصه انتخابات ریاست جمهوری می گوید.
علی عسگری در این باره می گوید: نقش آقای ناطق در انصراف عارف از انتخابات بسیار مهم بود. تصور همگان بر این است که آقای خاتمی در انصراف آقای عارف نقش مهمی داشته است.
وی ادامه می دهد: آقای خاتمی در نامه ای به آقای ناطق پیشنهاد کرد که سه نفر از طرف آقای روحانی و سه نفر از طرف آقای عارف معرفی شوند و چند نفر هم مرضی الطرفین باشند و این شورا تصمیم بگیرند. بعد آقای ناطق در جلسه ای (مراسم عروسی نوه شهید صدوقی) به آقای خاتمی گفته بود فرصتی برای تشکیل این چنین شورایی وجود ندارد و گفته بود که مگر غیر از این است که آقای عارف گفته که «اگر آقای خاتمی به من بگویند، من کنار می روم» این موضوع را مکتوب کنید. بنابراین آقای ناطق نقش اثرگذاری داشت که آن نامه را خاتمی بنویسد.
علی عسگری البته از نقش ناطق نوری در عدم کنار رفتن ولایتی از انتخابات هم می گوید؛ «عدم کناره گیری» که بسیاری از بزرگان اصولگرایی آنرا در کنار دیگر مشکلات یکی از عوامل ناکامی اصولگرایان در انتخابات می دانند.
وی در این باره با اشاره به عدم کناره گیری ولایتی می‌گوید: از سوی دیگر نیز بحث این بود که آقای ولایتی کنار برود. آقای ولایتی به هر دلیلی کنار رفتن برایش سخت بود بعضی از بزرگان جریان اصول گرا از جمله آقای مهدوی کنی به وی گفتند که کنار برود. وقتی آقای ولایتی با آقای ناطق در این باره مشورت کرد، آقای ناطق در پاسخ گفته بود که مگر غیر از این است که بزرگان اصول گرا می خواهند که جریان اصول گرا پیروز شود شما (ولایتی) بگویيد من مشروط کنار می روم آن هم به این شرط که آقای جلیلی و من با هم کنار برویم.
این اظهارات معاون پارلمانی سابق مجمع تشخیص مصلحت نظام، به طور مشخص نقش جدی ناطق نوری در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم را نمایان کرد و نشان داد که گمانه زنی ها برای بیرون آمدن «شیخ گوشه نشین» از گوشه نشینی و حضور جدی در انتخابات مجلس دور از انتظار نخواهد بود.

آیا تدبیر نزدیکان هاشمی
عارف را از مجلس هم دور می کند؟
پس از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم محمد رضا عارف یکی از کاندیداهایی بود که زمزمه تشکیل حزب سیاسی جدید در حاشیه زندگی سیاسی اش شنیده می شد.
البته هیچ منبعی تلاش های عارف و همسرش برای تشکیل حزب را تکذیب نکرد ولی رسانه های اصلاح طلب با استراتژی خاصی سعی داشتند که موضوع تشکیل حزب از سوی این چهره اصلاح‌طلب را از کانون توجهات خارج کنند.
بنابر این گزارش، حسن رسولی از اعضای ارشد بنیاد باران و چهره نزدیک به عارف درباره احتمال تشکیل حزب از سوی عارف می گوید:‌ درباره موضوع تشکیل حزب باید بگویم این موضوع نه به صورت حزب فراگیر به گونه ای که سهوا در افکار عمومی مطرح شد، بلکه به عنوان یک حزب سیاسی شناسنامه دار و مبتنی بر گفتمان خردگرایانه اخلاقی و اصلاح طلبی که در سطح کشور اثرگذار باشد طی چهار ماه گذشته در بین صاحب نظران همواره وی مطرح بوده است و تا این مرحله به دلیل عدم استقبال شورای هماهنگی احزاب اصلاح طلب از پیشنهاد قبلی خویش مبنی بر عهده داری مدیریت انسجام بخشی احزاب و جریانات اصلاح‌طلب، بحث تاسیس حزب جدی تر از گذشته در دستور کار آقای دکتر عارف است و آقای عارف اصل تاسیس حزب را با چند ملاحظه پذیرفته است که سایر مراحل نهایی شدن این نظریه در حال انجام است.
نرسیدن عارف به جایگاه معاون اولی شاید به تنهایی موضوع غیرقابل هضمی نبود ولی انتصاب یک چهره کارگزارانی و نزدیک به هاشمی رفسنجانی در سمت معاون اولی نشان داد که جریان کارگزاران به این راحتی ها سمتی را به اصلاح طلبان در دولت تحویل نخواهد داد.
در شرایطی که تا چند ماه پیش و در روزهای پس از انتخابات جریان رسانه ای اصلاحات عارف را بهترین گزینه برای انتخابات مجلس و سرلیستی اصلاحات در این جایگاه معرفی می کردند، در روزهای گذشته شدیدا مورد انتقاد اصلاح طلبان به دلیل آنچه از سوی آنان «تک روی» وی و همسرش نامیده می شود،‌ قرار گرفته است.
اظهارات کرباسچی نیز برنامه گسترده کارگزاران برای به میدان آوردن ناطق و حضور تاثیرگذار وی در انتخابات مجلس دهم را نوید می دهد.
محمدرضا عارف این روزها در شرایطی قرار دارد که ممکن است دوباره فشارها برای عدم تشکیل حزب جدید اصلاح طلب و یا حضور مستقل در انتخابات مجلس، برایش ایجاد شود و باید منتظر بود و قرعه حذف شدن یک چهره اصلاح طلب توسط جریان نزدیک به هاشمی با محوریت ناطق، به نام عارف می افتد یا خیر؟

https://siasatrooz.ir/vdccp1q4.2bq018laa2.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی