در يک ماه گذشته مردم جهان يکي از فجيعترين جنايات عليه بشريت را در نوار غزه شاهد بودند. در اين جنايت تاريخي، ارتشي سراپا مسلح يک محدوده جغرافيايي کوچک را در گوشه سرزمين فلسطين به محاصره در آورد و از زمين و هوا و دريا به ريختن مواد منفجره بر سر ساکنان اين باريکه و کشتن مردم و تخريب منازل و تاسيسات شهري مبادرت کرد و متاسفانه مجامع بينالمللي هم سکوت کرده يا اقدام موثري که مانع اين جنايات شود، انجام ندادند. تلخي ماجرا وقتي زيادتر ميشود که بدانيم اين مردم مظلوم، صاحبان اصلي کل اين سرزميني هستند که امروزه اسرائيل ناميده ميشود و به وسيله صهيونيستهاي مهاجر اشغال شده است. دردناکتر است زيرا شاهديم اين جنايات بيسابقه در مقابل چشمان ميليونها مدعي مسلماني و عرب بودن انجام شد ولي کمترين اقدام عملي از سوي دولتهاي عربي و مسلمان براي کاهش رنج اين مردم صورت نگرفت.
اين کشتار وسيع و نسلکشي فلسطينيان، به دست دولت اسرائيل انجام ميشود اما اين دولت محصور در ميان دولتهاي ظاهرا مسلمان، هرگز جرات انجام چنين جناياتي را ندارد مگر آن که در سطح جهاني از حمايت ابرقدرتهايي برخوردار باشد که اين کشور را در ارتکاب جرايم ضدبشري، تشجيع و ترغيب ميکنند. به همين دليل معتقديم که جنايات اسرائيل عليه مردم غزه را بايد به حساب کشورهاي حامي رژيم اشغالگر قدس و در راس آنها آمريکا گذاشت.
ما آمريکا را شريک اين جنايت ميدانيم زيرا هيئت حاکمه و صاحبان قدرت و ثروت در واشنگتن، با صهيونيستهاي حاکم بر اسرائيل، کاملا متحد و يکي هستند و اساسا حساب آنها را نميشود از يکديگر جدا کرد. لابي صهيونيسم در آمريکا بر منابع قدرت و ثروت اين کشور مسلط است و نيروهاي سياسي در درون احزاب جمهوريخواه و دمکرات را همين لابي در اختيار دارد. آنان مانند سران اسراييل نسبت به امنيت و منافع غاصبان قدس، احساس مسئوليت ميکنند و به همين دليل، اسراييل مانند يک ايالت آمريکا به نظر ميرسد که هر سياستمدار آمريکايي بايد براي تامين منافع آن اقدام کند. حتي برخي با شواهد فراوان بر اين باورند که پايتخت واقعي آمريکا را بايد تلآويو دانست زيرا هيچ رئيس جمهوري در آمريکا نيست که مواضع خود را با سران اسراييل هماهنگ نکند. به همين دليل است که در يک ماه گذشته، هر روز سياستمداران آمريکايي در دفاع از جنايات اسراييل سخن گفتند و حمله به غزه را حق دولت و ارتش اسراييل قلمداد کردند.
ما آمريکا را عامل اصلي جنايات اسراييل ميدانيم چون اين کشور با اعمال فشار بر متحدان عرب خود، مانع از اين شده است که کشورهاي مسلمان منطقه به داد مردم مظلوم فلسطين بشتابند و جنايات اسراييل را محکوم کنند. کشورهايي مانند مصر و اردن و عربستان و ديگر دوستان عرب آمريکا، در اين جنايت شريکند زيرا همسو با سياستهاي آمريکا در منطقه عمل کردند و جريان مقاومت را دشمن خود پنداشتند. سران اسراييل خيالشان راحت بود که هيچ کشور عربي قدرتمندي نيست که با اقدام نظامي اين دولت جعلي در حمله به مقاومت فلسطين مخالفت کند و اين واقعيت را به دفعات از زبان مسئولان دولت اسراييل شنيديم که دولتهاي عربي هم از نابودي حماس و تسلط دولت خودگردان بر غزه، حمايت ميکنند. گويي ماموريت حمله اسراييل به غزه را آمريکا با همراهي دولتهاي مرتجع عرب صادر کرده است.
ما آمريکا را در جنايات اسراييل شريک ميدانيم چون در حالي که تک تيراندازان صهيونيست به منظور از ميان برداشتن نسل مردم فلسطين، شليک به کودکان غزه را در دستور کار خود قرار داده بودند و به کشتن دهها کودک فلسطيني افتخار ميکردند، آمريکا اقدام به دادن تجهيزات نظامي پيشرفته به اسراييل کرد تا در کشتن مردم فلسطين موفقتر باشند.
آمريکا مسئول کشتن بيش از ۱۴۰۰ زن و کودک فلسطيني است زيرا براي هميشه، مانع تصميم جمعي کشورهاي عضو سازمان ملل عليه اسراييل شده است. متاسفانه امروزه در سطح مناسبات بينالمللي، زور حاکم است و اخلاق و حقوق کاملا به فراموشي سپرده شدهاند. بخشي از اين زور در قالب «حق وتو»، در ساختار سازمان ملل وارد شده است و در نتيجه، برخي از کشورهاي پيروز جنگ جهاني دوم را به صورت تافته جدا بافته در آورده و براي آنان هم عضويت دائم در شوراي امنيت سازمان ملل را در نظر گرفته و هم اين اجازه را داده است که اگر با تصميم شوراي امنيت در زمينهاي خاص موافق نباشند، آن را وتو کرده و در واقع از اتخاذ تصميم خلاف نظر خود جلوگيري کنند.
دقيقا به دليل همين زور نهادينه شده در سازمان ملل است که امکان اتخاذ تصميم جمعي به نفع مردم فلسطين از شوراي امنيت گرفته شده است و در مقابل جنايت اسرائيل در فلسطين، هيچ اقدامي از سوي اين شورا انجام نميشود. تاکنون دهها قطعنامه ضداسرائيلي از سوي آمريکا وتو شده و بسياري از قطعنامهها هم در مراحل اوليه از بيم وتوي آمريکا، از دور خارج شدند و يا در حد بيانيه بياثر اين شورا انتشار يافتهاند.
بيترديد آمريکا مسئول و شريک همه جناياتي است که عليه فلسطينيان در اين سالهاي مديد اتفاق افتاده و خواهد افتاد. اين امر از چشم مردم آگاه منطقه پنهان نخواهد ماند و اگر روزي ملتهاي مسلمان اين امکان را پيدا کنند که از شر دولتهاي وابسته و شيوخ اجيرشده آمريکا راحت شوند و سرنوشت منطقه را با حذف رژيم اسراييل رقم بزنند، آمريکا نيز بشدت زيان خواهد ديد و منافع خود را در جهان اسلام از دست خواهد داد. اميد که چنين روزي زودتر فرا رسد.
علي اشرفي