مبارزه با تروريسم اکنون به صحنه آزمون حقانيت دوطرف ماجرا تبديل شده است. هرگاه کشوري در دنيا به ويژه منطقه غرب آسيا دچار معضل حضور تروريستها آن هم از نوع تکفيري - وهابي ميشود، جاي پاي آمريکا هم در آن آشکار ميگردد.
آمريکا همواره سعي کرده است تا با حضور در صحنه، خود را عليه تروريسم معرفي کند، اما هيچگاه در اين حضور نظامي گسترده و پرهزينه که به کشورهاي اسلامي منطقه تحميل ميشود، نتيجه مطلوب را به دست نياورده است بلکه برعکس، تروريستهاي منطقه قدرتمندتر هم شدهاند.
دخالت آمريکا با تشکيل ائتلاف به ظاهر ضدداعش پس از گذشت مدت زمان طولاني چه نتيجهاي را حاصل کرده است جز اين که باعث ويراني هر چه بيشتر کشورهاي اسلامي از جمله عراق، سوريه، افغانستان و حتي پاکستان شده است.
در وجود آمريکاييها و همپيمانان او نه تنها ارادهاي براي مبارزه جدي با پديده تروريسم ديده نميشود، بلکه اين معضل که ساخته و پرداخته دست آمريکا و رژيمهايي همچون آلسعود است، اهرمي براي اهداف کاخ سفيد در راستاي پياده کردن طرح خاورميانه جديد است.
اکنون که روسيه به طور مستقيم وارد عمل شده و به درخواست رسمي دولت قانوني سوريه حملات هوايي گستردهاي عليه تروريستهاي سوريه انجام ميدهد، خوشايند آمريکا، کشورهاي اروپايي و برخي از کشورهاي منطقه از جمله ترکيه و آلسعود نيست چرا که آنها ادعا ميکنند، هدف روسيه از اقدام عليه تروريستها در سوريه، حفظ دولت بشار اسد است و در حملات خود به گروههاي تروريستي داعش و النصره حمله نميکند بلکه ارتش آزاد سوريه را هدف قرار ميدهد.
حتي تحليلگران و رسانههاي غربي ادعا ميکنند که حملات روسيه عليه گروههايي است که در حال مبارزه با داعش هستند. اگر چنين نيروهايي در سوريه وجود داشته باشند، اکنون تنها خطر براي سوريه و منطقه داعش است نه نيروهايي که مخالف اسد هستند و در حال مبارزه با داعش ميباشند.
آمريکا، هم نيروهاي مخالف دولت سوريه را آموزش و تجهيز ميکند و هم دست نيروهاي تروريستي داعش را باز گذاشته است. اوباما با طرح خود در سوريه سعي دارد با هر دو گروه، دولت بشار اسد را سرنگون کند و تفاوتي هم براي او ندارد که آنها عليه مردم سوريه جنايت ميکنند و مرتکب جنايت جنگي ميشوند.
هزاران آواره سوريهاي به خاطر حضور تروريستها، ترک خانه و کاشانه خود کردهاند چون ديگر جايي براي ماندن براي آنها باقي نمانده و دولت مرکزي هم به خاطر درگير شدن در چند جبهه نميتواند امنيت کل مردم سوريه را تأمين کند.
بشار اسد نه تنها بخشي از مشکل نيست، بلکه دولت او که با حمايت مردم خود روبرو است، عامل اصلي انسجام در مبارزه با تروريسم در سوريه است. تا زماني که آمريکا و کشورهايي همچون ترکيه و عربستان سعودي، همه توجه خود را روي رفتن اسد معطوف کردهاند، نميتوان از آنها انتظار داشت که حملات نظامي خود را به سوي تروريستها نشانه بگيرند.
تا زماني که تکليف گروههاي تروريستي - تکفيري در سوريه روشن نشود، نميتوان براي آينده سياسي اين کشور فکري کرد.
روسيه در بحران سوريه پيشقدم شد و هزينه کرد چون ميداند اگر دمشق سقوط کند و سوريه به دست نيروهاي داعش و ديگر گروههاي تروريستي بيفتد، بيثباتي شديدي منطقه را فرا خواهد گرفت که به دروازههاي مسكو هم خواهد رسيد.
هدف پوتين، هم تأمين امنيت روسيه است، هم جلوگيري از گسترش تروريسم و هم مقابله با اهدافي که آمريکاييها و همپيمانان او در اوضاع کنوني منطقه به دنبال آن هستند.
اکنون مبارزين واقعي صحنه مقابله با تروريسم و داعش در منطقه روسيه و ايران هستند و ثابت کردهاند که عليرغم ادعاهاي دروغين آمريکا در مبارزه با تروريسم، به طور عملي وارد صحنه شده و از گسترش تروريسم جلوگيري ميکنند. نتايج حملات هوايي ارتش روسيه شايد در کوتاه مدت باعث نشود همه خاک سوريه از چنگ تروريستها بيرون بيايد، اما از حمايتهاي غرب از تروريستها و مخالفين دستپرورده آمريکا در سوريه هم جلوگيري ميکند و نابودي آنها را سرعت ميبخشد. و اگر روسيه اراده قوي در اين راه داشته باشد، پس از سوريه نوبت به عراق و سرکوب داعش در اين کشور فراخواهد رسيد.
آمريکا و غرب اکنون در مقابل اقدام روسيه يک چهره بازنده دارد و نميداند که چه واکنشي از خود نشان دهد چون به خوبي ميداند، ورود به اين موضوع و درگير شدن با روسيه باعث ميشود تا ادعاي دروغين مبارزه با تروريسم از سوي آمريکا و غرب آشکارتر شود و اکنون تنها به اقدامات سياسي و رسانهاي عليه حملات روسيه ميپردازد و طرح تخريب عمليات روسيه را در پيش گرفته است.
سياوش کاوياني