كماكان براي شما دلنگرانيم. براي شما كه از استوانههاي نظام هستيد و دربخشهايي از تاريخ انقلاب نام شما ثبت شده است. متاسفيم كه عليرغم باتجربهتر شدن، سخناني را بر زبان ميآوريد كه...
آقاي هاشمي، بارها و بارها به اشتباهات شما به عنوان يكي از بزرگان نظام اشاره كردهايم. هيچكس منكر زحمات و البته اشتباهات كوچك و بزرگ شما نيست. هيچكس از جايگاه شما طي سالهاي پيش و پس از انقلاب بيخبر نيست. از همين روست كه توقع نسل پس از انقلاب از چنين شخصيتي اين است كه شرح صدر بيشتري داشته باشد.
شما پس از انتخابات سال ۹۲ گويي از آن فضاي عزلتي كه خودتان به كمك خطاي رئيسجمهور قبل ساختيد بيرون آمديد، اما اين دليل نميشود كه بخواهيد همه آن لكنت ايجاد شده را به يكباره رفع كنيد.
اينكه شما هنوز از اتفاقات سال ۸۴، ناراحت هستيد خوب نيست. و فكر ميكنيد محق هميشگي تاريخ اين مملكت هستيد، به صواب نزديك نيست.
طي اين حدود دو سالي كه دولت يازدهم روي كار آمده است، الحمدلله اين فرصت را يافتهايد كه در هر همايش و مراسم باربط و بيربطي، پشت تريبون بنشينيد و ناراحتيهاي گذشته را به نوعي جبران كنيد. اما اين روند قرار است تا كجا ادامه يابد. باور كنيد كه اين عمل، گذشته و حال و آينده شما را زير سوال ميبرد. باور كنيد، تاريخ اين مملكت قضاوتي آنچه شما ميخواهيد را نخواهد كرد.
جنابعالي در مراسم بزرگداشت بانوی انقلاب اسلامی خانم خدیجه ثقفی، باز هم سخناني بر زبان راندهايد كه جاي نگراني دارد. نگراني از يك فراموشي خداي ناكرده خودخواسته.
دلواپس نزديكان امام
«حاج سیدحسن آقا در کنار یاسر آقا و علیآقا که برادرانشان هستند در زمینه حفظ آثار امام خمینی(ره) به خوبی تلاش میکنند و اگر بعضی خشکهمقدسها یا دلواپسها گاهی اذیتهایی میکنند همانهایی هستند که قبلا هم امام را اذیت ميکردند اما همه به خوبی ميدانیم که جامعه این خانواده را قبول دارند.»
اينكه يادگاران حاج احمدآقا در زمينه حفظ آثار امام(ره) تلاش ميكنند، بركسي پوشيده نيست. اما يادتان باشد كه در هرجايي ممكن است انحراف يا زمينه آن فراهم شود. يادمان نرفته است كه در روزهايي كه فتنهگران به امام، آرمانها و دستاوردهاي ايشان تاختند، عدهاي روزه سكوت گرفته بودند. يادمان نرفته است كه برخيها (متاسفانه در همين موسسه حفظ آثار امام) جلوي انواع توهينها به روز قدس، ولايت فقيه، آرمان فلسطين، روز مبارزه با استكبار، جمهوري اسلامي و... سكوت كردند اما وقتي رسانه ملي به پخش اين جسارتها پرداخت تا ذهن خواب مانده برخيها را بيدار كند، وقتي با مرور بيانات آن عزيز سفر كرده، خواست به برخيها شاخص انقلاب و امام را نشان دهد، از همين موسسه چه فريادها كه بلند نشد.
متاسفانه شما هم شبيه برخيها سخن ميگوييد. يك واژهاي به اسم «دلواپس» يافتهايد تا بر هر منتقدي يا كسي كه كوچكترين اختلاف نظري با شما دارد بتازيد. متاسفيم كه برخيها عليرغم تاكيد رهبري مبني بر «دلواپس بودن جرم نيست» همچنان از اين حربه استفاده ميكنيد تا دهان منتقدان را ببنديد. متاسفيم كه صداي منتقد و حتي مخالف شنيدن را برنميتابيد.
يادمان نميرود كه اتفاقا امام(ره) هم نگران و دلواپس موضوعاتي بود كه امروزه خيلي از ياران و نزديكان ايشان از ياد بردهاند. قطعا ما هم با اين جمله شما كه «اگر راه امام منحرف شود خطرات بسیاری ایجاد خواهد شد و گرچه امروز اسناد صوتی و تصویری بسیاری از امام خمینی(ره) داریم اما باید در جلوگیری از تحریف آنها کوشا باشیم» كاملا موافقيم، اما چه كنيم كه متاسفانه بعضي اوقات اين تحريفات را كساني رقم ميزنند و در ذهن مردم شبهه ايجاد ميكنند كه اتفاقا محضر آن بزرگوار را درك كردهاند.
قانون و مردم
«در سال ۸۴ راضی نبودم که به رقابتهای انتخاباتی وارد شوم اما خانم ثقفی من را خواستند و فرمودند امام(ره) این انقلاب را به دست شما و دوستانتان سپردهاند، آیا ميدانید اینها چه کسانی هستند و با انقلاب چه خواهند کرد و با این حرفشان تکان خوردم و اشک به چشمم آمد و قبول کردم.»
اول آنكه فردي چون بانو ثقفي(ره) كه سالها در كنار امام(ره) بوده و همسنگر ايشان بوده، قطعا ميداند كه بنيانگذار جمهوري اسلامي، ميزان را راي ملت دانستهاند و اتفاقا فرمودهاند «پشتيبان ولايت فقيه باشيد تا آسيبي به اين مملكت نرسد» و البته حضرت امام عليرغم همه علاقهاي كه به شما و دوستانتان داشت، چنين جملهاي را حتي درخصوص رهبر انقلاب هم بر زبان نياورد. بلكه همه چيز را به قانون و مجلس خبرگان رهبري سپرد. مجلسي كه برآمده از راي مردم بود.
امام اگر قرار بود براي حفظ نظام دست روي افراد خاصي بگذارد، خداي ناكرده آنچنان ميكرد كه آلسعود از گذشته انجام داده است. اينكه همه كارگزاران و وليعهد و جانشين وليعهد و... از قبل مشخص هستند و راي مردم هيچ اثري در آينده كشورشان ندارد.
امام خميني آمد تا به همه دنيا اثبات كند كه ميتوان حكومتي اسلامي و به پشتوانه مردم داشت. همان جمهوري اسلامي كه برخيها در سال ۸۸ به دنبال تغييرش بودند و البته به فضل خدا ناكام بودند و البته كه افرادي هم سكوت كرده بودند.
حال اين جملهاي را كه شما فرموديد مجددا مرور كنيد.
سخنان دلخواه دشمن؟
«باید در جامعه مراقبت کنیم و نسبت به تحقق اصول و فروع دین حساسیتهای لازم را داشته باشیم، البته که توجه به فروع دین جزو واجبات است و حجاب زنان و نوع پوششان در جامعه دارای اهمیت است اما نباید بقیه مسائل از جمله ظلمها، زندانهای بیجا، سرکوبها و حقوق ضایع شده مردم را فراموش کنیم.»
درخصوص اين سخنان نيز بايد دو نكته را يادآور شد. اول آنكه ما هنوز يادمان نرفته است كه برخوردهاي افراطي با مقوله حجاب از زمان دولت سازندگي باب شد. رفتارهاي برخي عوامل خودسر و حتي ماموران انتظامي وقت، را نميشود از صحنه تاريخ پاك كرد. ژستهاي روشنفكرانه هم نميتواند گذشته يك دولت را پاك كند.
دوم آنكه تكرار واژههايي نظير «ظلمها، زندانهای بیجا، سرکوبها و حقوق ضایع شده مردم» از زبان شما انتظار نميرود. ناخودآگاه ياد شبكههاي ماهوارهاي معاند نظام ميافتيم كه به بركت حضور برخي! از سال ۸۸ توهمات و اتهاماتشان در مسير صعودي قرار گرفته است. قطعا در جامعه ما كمي و كاستي در قسمتهاي اجرايي وجود دارد. شكي نيست. اما اينكه عدهاي براي دشمنان ما خوراك بسازند، قابل پذيرش نيست.
همه سخنان رهبري را جدي بگيريم
«رهبری با صراحت موقع رای دادن در انتخابات گفتند رای مردم حقالناس است یعنی هر آدمی حقی بر گردن کسی داشته باشد، این حق ساقط نميشود و خداوند آن را نمیبخشد چون خدا عادل است البته این حرف مقام معظم رهبری سیاسی نیست و موضوعی اجتهادی است پس چطور میشود به خود حق بدهیم آن چیزی که مردم نمیخواهند بر مردم مسلط کنیم و آن چیزی که میخواهند، نگذاریم.چون این حقالناس بزرگترین ظلم منکری است که ميتواند در جامعه پیدا شود»
اول آنكه رهبري همواره با صراحت سخن گفته است و هيچگاه درگير مصلحتانديشيها نبوده است.
دوم اينكه سخن رهبري درخصوص حقالناس بودن راي مردم، مصداقي درخصوص يك انتخابات نبوده و همه ادوار انتخابات با موضوعات مختلف را شامل ميشود. اما گويا برخيها درخصوص رهبري فقط همين يك جمله را شنيدهاند. رهبري اين همه درخصوص فتنه، دست دشمن، پرتگاه خطرناك، فتنهگران و ساكتان، خواص و... سخنراني كردند، اما چرا كسي از آنها سخن به ميان نميآورد. اينكه معتقديد «پس چطور میشود به خود حق بدهیم آن چیزی که مردم نميخواهند بر مردم مسلط کنیم و آن چیزی که میخواهند، نگذاریم» شما كه اينقدر به كلام رهبري از باب اجتهادي تكيه ميكنيد، چطور بحث فتنه تغلب و غلبه بر راي مردم توسط سران فتنه و عوامل همراهشان را به ياد نميآوريد؟ چطور در سال ۸۴ وقتي بازنده انتخابات بوديد، به راي و نظر و خواست مردم احترام نگذاشتيد و از يك تبريك خشك و خالي دريغ كرديد؟ چطور برخيها كه متاسفانه در دولت هم مسئوليتي برعهده دارند، هنوز دلشان با منتخب مردم در سال ۸۴ صاف نشده است؟ چطور هنوز و پس از گذشت ۵ سال برخيها نميخواهند بپذيرند كه در سال ۸۸ از باطل دفاع كردند؟ چطور آنها كه هيزم فتنه را فراهم كردند، هنور هم نميخواهند از اشتباهات و خطاهاي بزرگ خود توبه كنند؟
اگر هم تكرار چنين عبارتي، خداي ناكرده تكرار همان مواضع اشتباه سال ۸۸ باشد كه ديگر جايي براي سخن گفتن باقي نميماند.
كلام آخر
آقاي هاشمي؛ شما اخيرا در مصاحبه با يكي از خبرگزاريها جملهاي بيان داشتهايد كه اگر عمل شود مايه سرور است. گفتهايد: «با رهبری نیز در کنار روابط خیلی صمیمانه و دوستانه و کارهای فراوانی که داشتیم، طبیعی بود که اختلاف سلیقه داشته باشیم. اما با هم تفاهم و اختلافات را حل میکردیم. از آن زمان که ایشان رهبر شدند، وظیفهام بود اطاعت کنم. تا زمانی که ایشان رهبر نبودند، ممکن بود در اختلاف سلیقه به نظر خودم عمل کنم، ولی وقتی ایشان رهبر شدند، حرف ایشان حجت شد. بحثهایمان را میکنیم و وقتی که نظر ایشان اعلام شود، تابع همان هستیم.»
حالا كلاهتان را قاضي كنيد و ببينيد در مواردي نظير تخريب چهره دولتهاي گذشته، موضعگيري صريح خواص درخصوص فتنه، موضوع مقاومت و منطقه، بحث آلسعود و... چقدر تابع ايشان بودهايد.
به هرحال آنچه نگاشته شد، نقدي مشفقانه و از سر دلسوزي خطاب به مردي است كه در تاريخ انقلاب سابقهاي غيرقابل انكار داشته است و نگراني و دلواپسي به اين سبب است كه خداي ناكرده، برخي ناراحتيها و كينهها سبب شود كه چشمها را بر روي واقعيات غيرقابل انكار ببنديم.
والعاقبه للمتقين.