كاش ميشد فيلمي از اتاق فكر رسانههاي خارجي مخالف نظام اسلامي تهيه كرد و در رسانهها به تصوير كشاند. هرچند كه ميشود تصويرسازي ذهني هم كرد.
مثلا ميشود تصور كرد: آقايان و بانوان به ظاهر محترم دور يك ميز جمع شده اند. آنقدر بر قرارگيري انگشت حيرت بر دهانشان تاكيد دارند كه جاي دندانهايشان را ميشود روي انگشت اشارهشان ديد. به لشكر شكستخورده ميمانند.
جعبههاي دستمال كاغذي مدام خالي ميشود. هرچه پاك ميكنند، تمامي ندارد اين عرق سردي كه بر پيشانيشان نشسته است.
پارچ آب خنك هم داغ دلشان را از بين نميبرد. مدام آب ميخورند اما مثل خودرويي كه راديوتورش سوارخ شده، افاقه نميكند. احتمالا سر مُسكنهايي نظير استامينوفنكدئين، ژلوفن و... دعواست. اين سرگيجه و سردرد خوب شدني نيست.
آقاياني كه چهارسال پيش شهد شيرين حضور مردم را مسموم كردند و با دُمشان گردو ميشكستند كه دروغ «تقلب بزرگ» كارساز شده است، فكرش را هم نميكردند كه ملت بصير ايران، اين بار هم سيلي محكم ديگري را به صورتشان خواهد نواخت و البته اينبار حواسش را بيشتر جمع ميكند كه فريفته بازيهاي كثيف آنها نشود.
مردم ايران باز هم در دروازه حريفشان گل كاشتهاند و آنان كه براي مايوس كردن مردم، از غربيها پول تو جيبي ميگرفتند، حالا شرمنده وجدان نداشتهشان خواهند شد كه هرچه كردند نشد آنچه بالادستيهايشان ميخواستند. آنها كه فكر حضور حماسي مردم را نميكردند و بر اساس تحليلهاي خودساخته و خيالات خودبافته ملت همه هَمشان را بر دلسردي مردم گذاشتند و از هيچ فشاري فروگذار نكردند، حالا چهرههاي از عصبانيت سرخشان ديدني است.
اين بار مردم ايران از هميشه هوشيارترند. آنان اجازه نميدهند تا شما دوباره انتخابات ايران را به سود خودتان مصادره كنيد. رئيسجمهور يازدهم، رئيس جمهور همه ملت ايران است. او رئيس جمهور آنها كه به او راي ندادهاند هم هست. او ميداند كه از امروز بايد براي ايران و همه ايرانيها تلاش كند. حواستان باشد، ما اجازه نميدهيم از رئيسجمهور جديدمان سوء استفاده كنيد.
اگر سرتان درد ميكند. اگر سرگيجه داريد يا توانايي تماشاي پيروزي بزرگ ملت ايران را نداريد، اگر مردم ما را قابل پيشبيني نميدانيد، اگر از همه تحريمها و فشارها و دروغپراكنيهايتان نتيجه نگرفتهايد، اگر باورتان نميشود كه مردم ما پاي ايران و انقلابشان ايستاده اند، ما پيشنهادي برايتان داريم:
سرتان را در برف فرو كنيد.