معرفی گزارش
شناسنامه گزارش
عنوان گزارش: آشنايي با مفاهيم حقوق عمومي؛ بررسي مفهوم حكومت
تهيه و تدوين: محمد صالحي
ناظر علمي: علي بهادري جهرمي
دفتر: مطالعات نظام سازي اسلامي
شماره مسلسل: ۱۳۹۲۰۰۳۴
تاريخ انتشار: ۱۸/۰۶/۱۳۹۲
تعداد صفحات: ۲۰ صفحه
ناشر: پژوهشکده شورای نگهبان
منبع: درگاه الکترونیک پژوهشکده شورای نگهبان
در مقدمه گزارش اینگونه آمده است: مفهوم حكومت يكي از مفاهيم كليدي و پر كاربرد حقوقي و سياسي است. انديشمندان و صاحب نظران اين عرصه ها از گذشته هاي دور به فراخور به اين موضوع پرداخته و تعاريف گوناگوني از آن ارائه كرده اند. در اين نوشتار ابتدا به بررسي مفهوم حكومت و سير تاريخي آن پرداخته، سپس در قسمت پنجم و ششم به مباني و ضرورت حكومت در جوامع بشري خواهيم پرداخت. در قسمت بعد بحث از اهداف حكومت بوده و در انتها به بررسي مفهوم و مباني حكومت در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران خواهيم پرداخت.
تاريخچه
مفهوم حكومت يكي از مفاهيمي است كه از گذشته هاي دور با انديشه سياسي انديشمندان عجين شده است. در يونان باستان سقراط، افلاطون و ارسطو هر كدام به اين مسئله توجه خاص داشته و تقسيم بندي هايي از انواع حكومت ارائه كرده اند. در قرون وسطا كه انديشه كليسا غلبه داشت، حكومت تجلي مشيت الهي و مامور برقراري
عدالت قلمداد مي شد. در دوران رنسانس با توجه به تحولات صورت گرفته، مباني و اهداف حكومت دستخوش تغيير گشت. در اين دوران منشأ حاكميت مردم، آزادي هدف حكومت و دموكراسي و جمهوري از حكومت هاي مطلوب به شمار مي رفت. در دوران بعد از رنسانس تا به امروز نيز در ادامه همان مسير انديشمندان نظرات خود را ابراز مي نمايند. در اسلام از همان ابتداي ظهور و رسالت پيامبر اكرم (ص) مساله حكومت مطرح بوده است. چنانچه ايشان در اولين فرصت (پس از ورود به شهر يثرب) اقدام به تشكيل حكومت كردند. حكومت در اسلام ابزاري براي تحقق اهداف الهي است. اهداف و مباني حكومت از ديدگاه اسلامي متفاوت بوده است كه در بخش هاي بعدي به آن خواهيم پرداخت.
ضرورت حكومت از ديدگاه عقلي
در خصوص مباني عقلي ضروري بودن وجود حكومت دلايل متعددي مطرح شده است كه به برخي از آنها اشاره خواهيم كرد.
۱ـ انسان ها نيازهاي گوناگوني دارند كه در تامين اين نيازها و استفاده از طبيعت دچار تعارضاتي خواهند شد و برخي متضرر ميشوند. لذا بايد قدرتي وجود داشته باشد تا محيطي مناسب براي همگان فراهم آورد.
۲ـ با توجه به گسترش جوامع انساني انسان ها در جامعه دچار اختلافات و منازعاتي مي شوند كه حل و فصل و رسيدگي به آن جز از طريق هيئت دادرسي و مرجع رسيدگي ممكن نخواهد بود. و اين امر تنها از عهده حكومت ساخته است.
۳ـ انسان موجودي مدني بالطبع است. لذا بايد در در اجتماع زندگي كند و روابط اين زندگي اجتماعي بدون وجود ضوابط به هرج و مرج منجر خواهد شد. در نتيجه بايد حكومتي باشد تا ضابطه گذاري و مقررات گذاري كند. و همچنين تنها وجود مقررات كافي نيست چراكه بايد دستگاه و قدرتي باشد تا آن را اجرا كند و بر اجراي آن نظارت صورت گيرد تا تخلفي بوجود نيايد.
اهداف حكومت در اسلام
حكومت از ديدگاه اسلام يا حكومت اسلامي، حكومتي است كه تمامي اركان آن بر اساس دين شكل گرفته و قوانين و مقررات اجرائي آن برگرفته از احكام ديني باشد. آرا و منويات شخص حاكم در امر حكومت دخالت نداشته، بلكه شخصيت حقوقي او است كه در چارچوب قوانين الهي، و در راستاي مصالح عمومي حكومت مي كند. حاكم تنها مجري احكام الهي است. چراكه فقط خداي متعال حق قانونگذاري دارد. غايت حكومت اسلامي، بسترسازي و هدايت گري در جامعه براي تقرب اختياري افراد و جامعه به خداوند از طريق عبوديت و معرفت الله ذكر شده است، البته آزادي، نظم و امنيت، اقتصاد و رفاه، عدالت، تربيت و تعالي انسان نيز جزء اهدافي هستند كه در ذيل عبوديت و معرفت الله جاي مي گيرند. برخي مهم ترين هدف حكومت اسلامي را در دو مورد بيان نموده اند:
۱ـ راهنمايي انسان ها به سمت شدن و مقدمات سير و سلوك آنها را فراهم كردن؛
۲ـ كشور اسلامي را مدينه فاضله ساختن و مبادي تمدن راستين را مهيا نمودن و اصول حاكم بر روابط داخلي و خارجي آن را تبيين نمودن. لازمه خلافت الهي اين است كه خليفه همه كمال هاي مستخلف عنه را كه خداوند است به اندازه سعه هستي خود فراهم نموده و در همه آن كمال هاي وجود مظهر خداوند سبحان قرار گيرد. از اين رو بقيه اهداف نسبت به هدف اصلي حكومت اسلامي كه خروج انسان ها از ظلمت به نور است هدف فرعي است. در حوزه فرهنگي حكومت اسلامي متصدي رشد علم و دانش شهروندان در كنار تزكيه آنان است. مشكل جامعه در جاهليت جديد يا كهن همانا ندانستن اصول تمدن ناب يا عمل نكردن به آن بر فرض دانستن است. يعني جهالت و ضلالت دو عامل قطعي انحطاط جامعه جاهلي است. رسالت دوم حكومت اسلامي ذيل هدف مدينه فاضله رشد اقتصادي است. در منظر اسلام هر چند انسان ها در مقابل انسان هاي ديگر مالك دسترنج خود هستند اما در مقابل خداوند مالك نيستند و از اين رو درآمد خود را بايد با توجه به دستورات الهي به مصرف برسانند. از اين روست كه وقتي به موجب دستور الهي لازم است بخشي از درآمد به عنوان خمس، زكات و امثال آن داده شود كسي حق ندارد به استناد حق مالكيت از اداي اين تكليف سر باز زند. به بيان ديگر اصل مالكيت خصوصي نبايد باعث محروميت جامعه گردد. سومين بعد تحقق مدينه فاضله در جامعه اسلامي در كنار رشد فرهنگي و اقتصادي، رشد صنعتي است. قوانين الهي علاوه بر ترغيب انسان ها به بهره برداري كامل از مواهب طبيعت از سيره پيشوايان دين مبني بر بهرهگيري از پيشرفته ترين فناوري هاي عصر خود دارد. چهارمين بعد حكومت اسلامي در حركت به سمت تحقق مدينه فاضله رشد حقوقي داخلي و بين المللي است. اصول كلي اين رشد را مي توان به اين نحو خلاصه كرد:
۱. نفي هرگونه سلطه گري و سلطه پذيري
۲. رعايت عهد و پيمان نامه ها در نقطه مقابل مهم ترين دليل نبرد با مستكبرين را عدم پاي بندي به عهدها بيان كرد.
۳. رعايت امانت و پرهيز از خيانت در اموال و حقوق
اهداف حكومت هاي سكولار
حكومت سكولار در اساس بر جدايي دين و سياست استوار بوده و هرگونه مرجعيت دين در زندگي سياسي و حقوقي را انكار مي كند. معيار سكولار بودن پاي بندي به استقلال عقل آدمي در شناخت پديده ها و مصالح سياسي و قوانين و مقررات است. در