آن روزها یکی از جلوههای ویژه واحدهای ویلایی مسکونی، حوض ششگوش آنها بود که همچون سینیهای چای در زوایای مختلف منحنیهایی داشت که به آن قل یا گوش میگفتند. این حوضها که معمولاً از سنگتراش به وجود آمده بود زیبایی خاصی را همراه با ماهیهای خوشرنگی که در آن غوطهور بودند به حیاط میبخشید و اگر نبود تصویر درختان را نمیشد در جایی به آن زیبایی تماشا کرد.
برای تعویض آب این حوضها که معمولاً هر یکی دو ماه اتفاق میافتاد مشکلات عدیدهای وجود داشت چون اگر جوانان و مرد خانه آمادگی انجام آن را نداشتند ناچار بودند از کمک افرادی به نام آبحوضی استفاده میشد تا روزی را به تخلیه آن در پای باغچههای حیاط سپری و یا در کوچه رها کرده و سپس با برسهای سیمی به بدنه حوض میافتاد تا آن را از وجود لردههای آب و همچنین جلبکهای چسبیده منزه کند که این قسمت آخر، کاری بس مشکل بود.
مردم تهران برای پر کردن مجدد این حوضها بعضی وقتها باید چند روزی منتظر میماندند تا نوبت آب محله فرارسد و میرآبها زمان آن را به اطلاع اهالی محل برسانند. آن شب همه کسانی که حوضها را تخلیه و شستوشو داده و از لرده و جلبک منزه کرده بودند توپیها را برداشته و اجازه میدادند آب جاری از طریق جویهای روان در کوچه وارد مسیر و درنهایت حوضها و همچنین آبانبارهای خانهها شود که تا صبح روز بعد مملو گردند. این قانون تا اواسط سلسله پهلوی ادامه داشت اما از آن تاریخ به بعد آب شهر از طریق مخازنی که بهوسیله سیمان ساخته و در بلندای هر محل نصب شده بود تأمین میگردید و بهمرورزمان با ایجاد سازمانهایی تحت عنوان آب و فاضلاب بهصورت فعلی در آمد.
معضل اصلی خانههای شهری در تمام طول این دوران لردهها و جلبکهایی بود که سریعاً آب حوضها را آلوده و غیرقابل استفاده و همچنین بد بو میکرد و سکنه این خانهها را ناچار مینمود تا آن را عوض نمایند. اگرچه کشف مادهای به نام کلر و حذف حوضهای خانگی این مسئله را برای همیشه حل و اجازه داد تا آب استخرها یکسال همچنان سالم باقی بمانند اما مشکلات مشابه در مکانهای دیگر و بهگونهای متفاوت همچنان باقی بود تا ضربالمثل «آب که در گودال بماند لجن میشود» جایگاه خود را حفظ نماید.
بعضی از دستگاههای دولتی با دور زدن قوانین و تغییرات مختصری که در شرایط برگزاری پیمانها و انتخاب پیمانکاران ایجاد میکنند سعی و توجیه دارند تا به دلایل مختلف همان شرکتی یا فردی را که سالها عهدهدار انجام این وظیفه بود انتخاب نمایند که در مرحله اول نیروهای معرفیشده توسط خودشان در این شرکت در اولویت انتخاب و همچنان سرکار باشند غافل از اینکه میخواهند ابرویش را بسازند چشمش را کور میکنند!
هدف نهایی از انجام کارهای اجرایی در دامنه مؤسسات دولتی توسط پیمانکاران علاوه بر صرفهجویی و دریافت خدمات با نازلترین قیمت ایجاد رقابت را نیز به همراه دارد تا هرسال کیفیتها افزایش یابد نه اینگونه که مجری طرح اطمینان داشته باشد سال بعد هم با کمک رانت و همچنین بعضی مسئولان دستگاه در مناقصه برنده خواهد شد بنابراین دست به اعمالی بزند که شایسته این صنف و دستگاه مناقصهگذار نباشد! همانگونه که اخیراً پیمانکار شرکت مخابرات در یکی از مناطق جنوب کشور که مسئولیت نصب سیستمها و دکلها را به عهده داشته پس از پایان کار و تحویل موقت آنها را مجدداً باز و به سرقت میبرده تا ملزومات جدید را دریافت کند اما همان قبلیها را نصب و تجهیزات نو را در بازار آزاد به فروش برساند که این یکی از پیامدهای ماندن آب راکد در گودالهاست تا به لرده و جلبک تبدیل شود! تجدید پیمانهای در دست اقدام و مستمر با استفاده از مقررات ترک مناقصه و یا انجام مراحل سوری قطعاً با عواقبی اینچنین روبهرو خواهد شد.
نویسنده: حسن روانشید - روزنامهنگار پیشکسوت