در سراسر جهان از ادوار گذشته تا به امروز آرمانی زیباتر از صلح برای بشر نبوده است. آرزویی که از دیرباز به دنبال راهکارهایی برای آن بودهایم. در این راه برخلاف واژه صلح، بیشتر جنگیدهایم و کسب صلح را سیاسی دانستهایم. در دنیای مدرن کنونی به نظر میرسد که بهتر است تعامل را در پیش بگیریم و ذهن خود را از سیاست دور کنیم تا به راهکارهای غیرسیاسی کسب صلح برسیم.
راهی بهجز میز مذاکره سیاسی
همواره این تصور در اذهان وجود دارد که برای رسیدن به صلح باید حتماً میز مذاکرهای چید و دیپلماتها را دورهم جمع کرد، این در حالی است که تجربه نشان میدهد، بهجز میز مذاکره سیاسی راهکارهای دیگری هم برای صلح وجود دارد. جالب است بدانید که با نگاهی به این تجارب درمییابیم، آنچه از راههایی جز سیاست به دست آوردهایم، پایدارتر بوده است. خیلی از افراد از گذشته تاکنون صلح را نبود جنگ میدانند و اين تفكر در ذهنها جا گرفته است كه صلح برای پایان جنگ کاربرد دارد. تاريخ به ما نشان داده است كه در حوزههای فرهنگ، ورزش، جامعه و موارد سرشماري، صلح را بدون جنگ و خونریزی تجربه کردهایم. رويدادهاي زيادي را مردم كشورهاي دنيا تجربه کردهاند كه صلح را در مسيري فراتر از سياست قرار داده است و اين امكان را به ما داده است كه نگاهي تازه بر صلح داشته باشيم. زماني بشر به آرمان و آرزوي ديرين خود دست پيدا خواهد كرد كه افراد با هر شغل و دانشي در مسير صلح بدون ذهنيت سياسي قدم بردارند.
سفیران صلح از جنس غیر دیپلمات
راهكارهاي رسيدن به صلح جهاني تنها به دست سیاستمداران نخواهد بود و افراد در حوزههای مختلف از ورزشکاران تا هنرمندان و علماي تمامي رشتهها با توسل به دانش خود میتوانند در اين راه قدم بردارند.
در اين رابطه اگر به عقب برگرديم و از تجربههای كشورها استفاده كنيم، مطمئناً راهكار براي رسيدن به صلح بدون در نظر گرفتن سياست وجود دارد. نمونه بارز اين صلح را دنيا در اواسط دهه ۱۹۷۰ به دست آورد كه به ديپلماسي پینگپونگی معروف شد. در آن سالها برگزاري مسابقات پینگپنگ بهانهای براي پايان اختلافات امريكا و چين شد. روند مثبت این مذاکرات سرانجام منجر به سفر پنهانی هنری کیسینجر مشاور امنیت ملی دولت ریچارد نیکسون به پکن شد. چین و امریکا اتفاقی استثنایی در روابط بینالملل نبود و پسازاین دو کشور بسیاری از منازعات جهانی توسط روشهای غیر دیپلماتیک حل شد اما سؤال ما در این مرحله این است که چرا روابط بینالملل از تأثیرات غیر عرفیه راه گشا، بهسادگی عبور کرده و این روش را توسعه نداده است؟ روشهای راهگشايي كه هیچگاه نگاه جدي به آنها نداشتهایم. در عرف دیپلماسی جهان، ابتداییترین راه ارتباط بین دو کشور گشایش سفارت در کشوری است و رفتهرفته با بالا بردن سطح روابط دیدارهای سیاسی نيز آغاز میشود. درحالیکه همیشه با همین روش نمیتوان به پیشبرد دیپلماسی و کاهش منازعات بینالمللی امیدوار بود. همانطور كه اشاره داشتيم، چین و امریکا بارها و بارها سعی کردند، از راههای مختلف تعبیهشده در عرف دیپلماتیک به حل مشکل به پردازند اما درست وقتی جهان فکر میکرد، بین این دو کشور هیچ ارتباطی نمیتواند شکل بگیرد یک مسابقه پینگپنگ به اين تفكر پايان داد.
نمونههای زيادي از خدمت ورزش به ديپلماسي و حفظ روابط صلحآمیز كشورها وجود دارد. از اين موارد میتوان به روابط دو كشور در سفر "عبدالله گل" رئیسجمهور ترکيه به ارمنستان اشاره كرد. در ظاهر هدف سفر "گل" تماشاي مسابقه فوتبال ميان دو تيم ترکيه و ارمنستان اعلام شد اما بیشک قصد آن بهبود روابط سياسي و ديپلماتيک ميان آنکارا و ايروان بود. اینگونه روابط بار ديگر ميان هند و پاكستان با ديپلماسي كريكت تجربه شد. پرويز مشرف رئیسجمهور پاكستان باوجود اختلافات با هند به اين كشور سفر كرد و بهانه اين سفر تماشاي مسابقه كريكت ميان تيم ملي كشورش با تيم ملي هندوستان بود و اين يعني بهکارگیری ورزش در خدمت سياست و صلح زيرا مونماهانسينگ نخستوزیر هندوستان نيز بهنوبه خود آمادگیاش را براي گفتگو با پرويز مشرف رئیسجمهور پاكستان درباره مسئله كشمير اعلام كرد. اين روند در بين كشورها هميشه دوسویه نبوده است و گاهي يك كشور قدم در راستاي صلح برمیدارد. نمونه اين رفتار را در برخورد ايران با کشتیگیرهای آمریکایی ديديم كه برخلاف سیاستهای دونالد ترامپ رئیسجمهور تازهکار ايالت متحده، ايران مجوز ورود به کشتیگیرهای آمریکایی برای حضور در مسابقات جهانی در کرمانشاه را صادر كرد. رفتار صلحجویانه ايران را دولتمردان كشورهاي ديگر كمتر در پيش گرفتند اما مردم همان كشورها همزبان با ايرانيان شدند. آن زمان كه آتش پلاسكو بر جان آتشنشانها افتاد، صلح جهاني آشكار شد و آتشنشانهای سراسر جهان فارغ از روابط سياسي دولتمردانشان با خانواده همكاران داغدار خود در ايران همدلي كردند.
تمام اين روزها در تاريخ ثبتشده است و در مسير رسيدن به صلح جهاني بايد بردبار باشيم و اين راه نيازمند قدمهای محكم و پايدار است. صلحهای ذکرشده يا براي خاموش كردن جنگي در پیشگرفته شده و يا براي التيام غمي ميان مردم دنيا شكل گرفت. همانگونه كه در زمان وقوع زلزله بم بيش از ۵۵۰ امدادگر از ۳۶ كشور جهان بدون هیچگونه چشمداشتی در آن روزهاي سخت در كنار مردم ايران حاضر شدند. موارد زيادي در تاريخ موجود است كه اندیشههای مردم و راهكارهايي جز سياست ارتباطات كشورها را نزدیکتر كرده است. ازجمله اين راهكارها كه میتوانیم از آن بهخوبی بهره ببريم، تبادلات دانشجویی و علمی است. دانشجویانی كه برای ادامه تحصیل به کشور میزبان دعوت میشوند، در مدت اقامتشان بافرهنگ و سیاست کشور میزبان آشنا میشوند، این دانشجویان بعد از پايان دوران تحصيلشان خود را مدیون آموزشهایی میدانند كه در کشور میزبان به دست آوردهاند. اين احساس ایجادشده در تمامروزهای زندگي آنها موجب میشود كه چارچوب فکری جامعه ميزبان را بپذيرند و درنهایت اين دانشجويان هستند كه در كشورهايشان به مردم خدمت میکنند و توانايي جلوگيري از نزاعهای بين كشورها را در آينده دارند. كشور ميزبان با ارائه خدمات خوب و ايجاد فرصتهای كاربردي تهدیدهای آينده را به فرصت تبديل كرده است.
نمونه بارز و كاربردي تبديل تهديد به فرصت را میتوانیم در بحث گردشگري و توريسم نيز مشاهده كنيم. توريسم تواناییهای بالايي براي ايجاد صلح دارد كه نيازمند بردباري جوامع است. گردشگران در كشورها موجب حفظ ارتباط ديپلماتيك میشوند. همچنين اقامت گردشگران و دانشجويان در كشورها میتوانند، عامل بازدارند نزاعهای احتمالي براي كشورها باشد.
کلام آخر
در نگاه پاياني به روشها و راهكارهاي غير ديپلماتيك براي رسيدن به صلح جهاني همانگونه كه مطرح شد، بايد نگاهي جدیتر داشته باشيم تا به علتهای کمتوجهی به روشهای مفيد ذکرشده دستیابیم. شايد يكي از اين عوامل به اين دليل باشد كه دیپلماتها فقط روشهای سیاسی را میآموزند و كار رایزنهای فرهنگی در سفارتها آنقدر که باید جدی گرفته نمیشود. از سويي هم ضعف در رایزنهای فرهنگي تا حدودي است که فعالیتهایشان را توسعه نمیدهند و کارشان را تنها به برگزاری مراسم مذهبی تقلیل میدهند. یکی دیگر از دلایل عادتی است که در جهان طی سالیان سال شکلگرفته است عادت به حل منازعات بینالمللی با روشهای سخت و محکم دیپلماتیک و سیاسی است که تغییر در این روش جاافتاده؛ کار سختی جلوه میکند. بايد با پیدا کردن راهحلهایی برای منازعات و جنگهای طولانی مسیر فعلي بینالملل را در این مورد تغییر داد. بهطور مثال اختلافهایی ميان کوبا و امریکا وجود داشته است كه روابط اين دو را به يك رابطه تلخ تبديل كرده است. با نگاهي غير ديپلماتيك میتوانیم به بحث علمي و پزشكي ميان اين دو كشور ورود كنيم. از کوبا بهعنوان قطب پزشکی ياد میشود و آمریکاییهای زیادی برای درمان به كوبا مراجعه میکنند. اين موضوع میتواند به اعتمادسازی طرفين براي عادیسازی روابط منجر شود.
براي چندمين بار باید تأکید کرد که صلح جهاني را نبايد تنها محدود به رفتار سياستمداران و يا ورود نظامي براي پايان جنگها دانست، بعد اساسي در ايجاد صلح در ميان تمام مردم جهان ورود داوطلبانه انسانها به اين بحث است. مردم وقتی میتوانند در دستیابی به صلح و امنیت نقشآفرینی نمایند که متحد و دارای وحدت عمل باشند. وحدت عمل داخلي درمجموع صلح جهاني را به همراه خواهد داشت و شايد کمکم به هدف نهايي و آرمان بشري دستیابیم. انسانها در سراسر دنيا فارغ از هر دين، رنگ و نژاد مشتاق صلح هستند. جامعههای مجازي اين گرايش بشري را بهخوبی نشان میدهد. نبايد فراموش كرد كه همدلي و اتحاد در داخلي نتیجهای جز صلح جهاني براي كشورها نخواهد داشت. شايد صداي تپش قلبهای ايرانيان براي آتشنشانهای پلاسكو بود كه به گوش دنيا رسيد و كشورهاي دوست و دشمن به احترام آتشنشانهای ايران سر خم كردند.
نكته مهمي كه نبايد فراموش كرد، شرایط وخیم دنیا در صورت از بین رفتن امنیت در نظامهای بینالمللی است. در اين شرايط تنها كشورهايي كه با يكديگر نزاع دارند، درگير مشكلات نمیشوند، بلكه کاهش میزان صلح، منجر به ایجاد پدیدهای ناگوار به نام پناهجو و افزایش تعداد آنها میشود. كشورهاي ميزبان پناهجویان در اين ميان نيز با مشكلات متعدد مواجه خواهند شد. درنهایت در مسير كسب صلح از طريق راهكارهاي غیرسیاسی ارمغان عملي شدن مفهوم اصلي و ذاتي صلح را به همراه دارد. شايد خارج از ذهن باشد اما بايد پذيرفت كه سياست و نيروهاي نظامي خود را بهاجبار به حوزه صلح تحميل کردهاند و انسانها خواستار كسب صلح از راهكارهايي غیرسیاسی هستند. بر همین اساس پیشنهاد میشود به زمینههای بالقوهای که کشورهای دارای منازعات بالا برای برقراری ارتباط بر پایه صلح غیرسیاسی دارند تحقیقشده و بهجز روشهای معمول که به عرف بینالمللی تبدیلشده است نظریههای نوینی در راستای توسعه صلح پایدار مبتنی بر راهکارهای غیرسیاسی در ادبیات بینالمللی پدیدار شود.
رویا رئیسی