سه شنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۶ - ۲۲:۴۱
کد مطلب : 100608
وقتی تروریست‌ها معادلات اروپایی‌ها را به هم می‌زنند

قاره سبز در تکاپوی همراهی با تهران

سیر ادامه دار حوادث تروریستی در قلب اروپا آنچنان این قاره سبز را دچار شوک و بحران کرده است که ازنگاه برخی صاحبنظران مسائل سیاسی شاید اروپا را بیش از گذشته به فکر همراهی با تهران برای مبارزه با این گروهک‌های تروریستی بیندازد؛ البته هنوز عزمی جدی از آنها دیده نشده اما آنچه حائز اهمیت است اینکه اروپا با این همراهی بر مبارزه جدی جمهوری اسلامی ایران با تروریسم و تروریسم پروران صحه و مهر تایید خواهد زد.
کشورهایی که دلارهای خود را صرف پرورش تروریسم در منطقه کردند؛ آن هم برای کسب منافعشان؛ حالا این تروریسم بزرگ شده ؛ غده سرطانی و بلای خانمان سوز خودشان شده است!
برخی کشورهای اروپایی برای همراهی کردن با آمریکا و اسرائیل، به جای مبارزه با تروریسم کمک‌های مادی زیادی را به این گروهک‌ها داشتند تا به خیال خود بتوانند سهمی از منطقه را به یغما ببرند اما، بعد از گذشت سال‌ها نه تنها سهمی از منطقه نصیبشان نشد بلکه این گروهک‌ها ناامنی را برای شهرهایشان هدیه آورند!
به گزارش دیپلماسی ایرانی در این سال‌ها تنها تهران بود که عزمی راسخ برای مبارزه با تروریسم پیش گرفت و همچنان نیز این عزم ادامه دارد البته روسیه و محور مقاومت نیز به جرگه راهبرد استراتژیست تهران پیوسته و برای مبارزه با گروهک‌های تروریستی با ایران همقدم شده است.
برخی ناظران سیاسی بر این باورند، اگر مقامات اروپا به فکر تداوم سیاست‌های کنونی خود باشند مشخص است که در ادامه وضعیت کنونی باز این وضعیت بدون تغییر جریان خواهد داشت و در ادامه حتی می‌تواند وضعیت اروپا را به مراتب بدتر از امروز کند.
هنوز جوامع و حکومت‌های اتحادیه اروپا در شوک حادثه تروریستی بارسلون به سر می‌برند. هرچند اعضای این اتحادیه در بستر حوادث تروریستی خواستار همکاری بیشتری در مبارزه با تروریسم و پیشگیری حوادث مشابه در آینده نزدیک شده اند اما تاکنون این عزم به بروز عملی نرسیده است.
در این میان آلمان، ایتالیا و فرانسه که نسبت به دیگر اعضای اتحادیه اروپا حساس‌تر به نظر می‌رسند، ضمن ابراز نگرانی از بروز تهدیدهای تروریستی در آینده از ایجاد راهکاری در راه مبارزه جهانی با تروریسم حمایت کرده و خواهان همکاری بین‌المللی بیشتر در این زمینه شدند.
سازمان پلیس اروپایی که مسئولیت مبارزه با جرایم سازمان یافته بین‌المللی را دارد درحالی که فرانتکس در همکاری‌های بین مرزهای ملی و مرزهای خارجی اتحادیه اروپا ایفای نقش می‌کند. یوروجاست نیز در تحقیقات و تعقیبات قضایی دست دارد و مسئول پیگیری جرایم
فرا ملی اتحادیه اروپاست. این سازمان‌ها با در نظر گرفتن حجم فعالیت و وظایف نهاد‌های اتحادیه اروپا، از پشتیبانی کم و امکانات انسانی و مالی محدودی برخوردارند. محدودیت‌هایی که اتحادیه اروپا نیز در اجرای شبکه امنیتی گسترده از آن تأثیر می‌پذیرد.
اولویت‌های متفاوت ۲۹ کشور عضو اتحادیه و ناکارآمدی تخصصی در مبارزه با جرایم بین‌المللی و تروریسم نیز بر این محدودیت‌ها می‌افزاید.
شاید کشورهایی نظیر آلمان، فرانسه و انگلیس از تجارب کافی در مبارزه با تروریسم بهره مند و از منابع انسانی کافی برای تأسیس نهادهایی با ویژگی مبارزه هوشمندانه و تخصصی با تروریسم برخوردار باشند، اما کشورهای کوچکتر اروپا که با کسری بودجه و کمبود امکانات مالی ناشی از بحران‌های اقتصادی گذشته رنج می‌برند، نمی‌توانند در هنگامه تأمین امنیت، به تنهایی بار این تهدید‌ها را تحمل کنند.
نمونه این ضعف را می‌توان در حملات بروکسل مشاهده کرد. این حملات آشکارا نتیجه نقصان و ضعف سیستم امنیتی در بلژیک بود و نشان می‌داد بروکسل توان کنترل و رصد فعالیت‌های تروریست‌های بازگشته از سوریه را ندارد. از همین رو با وجود محدودتر شدن منابع مالی اعضای اتحادیه اروپا، امروز بیش از هر زمانی صرف هزینه برای مقابله با تهدید‌های تروریستی ولو هزینه کردن از اموال عمومی، ضروری به نظر می‌رسد. در همین راستا بود که دولت آلمان ۲۳ ماه مارس طرحی برای افزایش بودجه امنیتی به ۲/۱ میلیارد یورو تا سال ۲۰۲۰ ارائه داد. اما معاون رئیس پلیس آلمان این بودجه را نیز که کلان هم به نظر می‌رسد، برای مبارزه با تهدید‌های امنیتی ناکافی می‌داند.
از سوی دیگر بحث افزایش موج نژادپرستی و تداوم سیاست اسلام‌هراسی افق تاری را برای آینده امنیت اروپا رقم زده است.
پیروز ایزدی، عضو مرکز تحقیقات استراتژیک و کارشناس مسائل اروپا درخصوص ارزیابی شرایط امروز اروپا در دل حوادث تروریستی معتقد است؛ امروز تروریسم در اروپا اگر نگوییم به بزرگترین معظل اروپا بدل شده حداقل یکی از مهمترین آنان است چراکه تمام جنبه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... را تحت تاثیر خود قرار داده است.
در ادامه هم شرایط اقتصادی این قاره بویژه اتحادیه اروپا تحت تاثیر سوء مسئله تروریسم قرار گرفته است، از بحث توریسم و اقتصادی توریستی گرفته تا اقتصاد صادرات محور. در امتداد این موارد، بحث تحلیل وضعیت اروپا درحوزه فرهنگی – اجتماعی را از نظر نباید دور داشت و به نظر می‌آید این حوزه ملتهب تر از سایر حوزه‌ها است، چون که از یک سو تروریسم موجب پررنگ شدن بحث اسلام هراسی در اروپا و متعاقب آن فشار بیشتر بر مسلمانان اروپا شده و از سوی دیگر هم حوادث تروریستی سبب شده که جوامع مدنی بواسطه رشد اندیشه‌های نژادپرستانه با چالش جدی دست وپنجه نرم کند، خصوصا که نفرت جناح‌های راست رادیکال هم بحث اسلام هراسی را به شدت برجسته کرده اند.
در بعد بین‌الملل همچون که گروه‌های تروریستی بیشتر با ماهیت کشورهای خاورمیانه و مشخصا عربستان سعودی برای گسترش تفکرات رادیکال دینی شکل گرفته‌اند، باید انتظار می‌رفت هجمه کشورهای اتحادیه اروپا بعد از حوادث تروریستی به این سمت (حمله علیه کشورهای عربی) گرایش یابد، اما چون که اتحادیه اروپا روابط گسترده و درعین حال عمیق سیاسی – اقتصادی را با دول عربی منطقه خلیج‌فارس به ویژه ریاض دارد، این روابط مانع از موضع‌گیری قاطع اروپا علیه عربستان شده است و در نهایت هم چون که اروپا در مبارزه با تروریسم تا به این لحظه شکست خورده است، تبعات داخلی فراوانی را برای اتحادیه اروپا در پی داشته است. لذا مجموعه این جنبه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی موجود، وضعیت امروز اروپا را به نوعی بی‌ثبات کرده است.
نکته قابل توجه اینکه اتحادیه اروپا از روزهای آغازین جنگ سوریه و بحران تروریسم مواضع قاطعی را در برابر این تحولات نگرفت و سبب شد که در ادامه همان تروریسمی که روزی از حامیان آن بودند امروز دامن آنها را هم بگیرد. از همین رو اتحادیه اروپا در بستر خطر داعش در نشست ۲۵ می‌سران ناتو خواستار انجام برخی اقدامات عملیاتی علیه گروه‌های تروریستی در خاورمیانه وافغانستان شده‌اند.
در بحث بحران سوریه کشورهای اروپایی از جمله فرانسه با تعدیل مواضع قبلی خود به این نتیجه رسیدند که حضور دولت مرکزی قدرتمند در سوریه تنها ضامن ثبات در منطقه و جهان خواهد بود و در همین راستا کشورهای دیگر اروپایی بدنبال همکاری با قدرت‌هایی مانند تهران برای ساماندهی وضعیت تروریسم و پایان دادن به بحران جنگ داخلی سوریه هستند، اما باید گفت که این مواضع در طی این سال‌ها به مرحله جدی از عملیاتی شدن نرسیده است و هنوز هم موانعی برای پیاده کردن این همکاری‌ها وجود دارد. از جمله روابط اروپا با کشورهای عربی یا مناسبات استراتژیک دیپلماتیک اروپا با اسرائیل. لذا باید تمام کشورها با در نظر گرفتن منافع بلندمدت بدنبال ثبات پایدار در منطقه و جهان باشند. اما این که شرایط دیپلماتیکی اروپا با کشورهای خاورمیانه تحت تاثیر حوادث تروریستی تغییر معناداری پیدا کند بسیار بعید است. امروزه همین کشورها مقصر صادرات بسیاری از کالاها و محصولات اروپایی هستند و قطعا اروپا تمایلی برای قطع یا حتی محدود کردن روابط ندارد اما، احتمال دارد که اروپا در واکنش‌های خود گزینه نظامی را در قالب ناتو داشته باشد.
به باور این کارشناس مسائل بین‌الملل، شاید بتوان عوامل مشترکی را برای جریانات نژادپرستانه اروپا و آمریکا پیدا کرد وحتی شاید بتوان گفت پس از روی کار آمدن ترامپ جریان راست رادیکال در اروپا و آمریکا جان گرفت. اما مسئله مهم این است که علی رغم ترامپ به عنوان نماد پوپولیسم و عامل تقویت جریانات راست، با در پیش گرفتن سیاست هایی علاوه بر آمریکا در اروپا نیز باعث افول در جریانات راست رادیکال شد. چراکه با اقدامات چالشی و به دور از تفکر ترامپ، بسیاری از هواداران جریان راست از این تفکر جدا شده و بیش از پیش به دنبال ایجاد فاصله با این تفکرات هستند. با توجه به همین نکته شما شاهد بودید که ارتباط خوب لوپن با ترامپ نتواست آرای مردم فرانسه را به سمت او (لوپن) و پوپولیست‌های فرانسه بچرخاند.
آینده اروپا بستگی به راهکارها و نوع عملکرد مقامات اروپایی در قبال مسئله تروریسم و امنیت دارد. اگر این راهکارها با دیدی واقع بینانه و منطبق با شرایط میدانی اروپا و جهان باشد و به تحلیل ریشه‌ها وعوامل بنیادین افزایش موج تروریسم بپردازد و نه افزایش سوری تدابیر امنیتی یا سایر راهکارهای با صبغه اسلام هراسی و بیگانه ستیزی، می‌تواند آینده اروپا را به سمت کاهش ناامنی رهنمون کند،اما اگر همچنان مقامات اروپا به فکر تداوم سیاست‌های کنونی خود باشند مشخص است که در ادامه وضعیت کنونی باز این وضعیت بدون تغییر جریان خواهد داشت و در ادامه حتی می‌تواند وضعیت اروپا را به مراتب بدتر از امروز کند.

https://siasatrooz.ir/vdccxxqs42bqxe8.ala2.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی