در اینكه تعریف اقلیت چیست و منظور از عنوان اقلیت چه میباشد، همواره بحث و جدل وجود داشته است. در واقع ارائه یك تعریف جامع و مانع برای اقلیت دشوار است، ولی امروزه مشخصههایی برای اقلیت ذكر میشود و با آن مشخصهها ، گروهی به عنوان اقلیت نامیده می شوند. این مشخصهها عبارتند از: ویژگی های ملی، قوی، نژادی، زبانی، فرهنگی و یا مذهبی یك گروه كه با گروهی داخل حاكمیت متفاوتند.
در حقیقت اقلیتها باید از لحاظ تعداد كمتر از سیر اقشار جمعیت كه حكومت را در دست دارند، باشند. و از لحاظ نژادی، زبانی یا مذهبی با دیگران تفاوت دارند، و البته اقلیت به كسانی گفته می شود كه اتباع یك كشور محسوب میشوند، یعنی افرادی از تبعه یك كشور كه از لحاظ نژاد، زبان، فرهنگ و یا مذهب با دیگران تفاوت دارند، اقلیت محسوب میشوند. بنابرین اقلیت را می توان این گونه تعریف كرد: «گروهی از اتباع یك كشور كه از لحاظ ملی، قوی، نژادی، زبانی، فرهنگی و یا مذهبی از دیگر اقشار مردم متفاوت بوده، ار لحاظ تعداد كمترند و قدرت حكومت را در دست ندارند.»
حقوق اقلیتها را می توان از دو منظر مورد بررسی قرار داد. یكی از جهت رعایت حقوق انسانی آنان و عدم تبعیض در برخورداری از حقوق و آزادیهای اساسی و دیگری حق داشتن و حفظ هویت ملی، قومی،نژادی، زبانی، فرهنگی و مذهبی میباشد. هر چند که در اعلامیه جهانی حقوق بشر و اعلامیه حقوق بشر انسانی به طور خاص به اقلیتها اشاره نشده است، اما می توان با بررسی موادی که مربوط به تمام انسانها می باشد و تفاوت های ملی، نژادی، زبانی، یا مذهبی را مانع از برخورداری از حقوق مساوی ندانسته است، به بررسی حقوق اقلیتها پرداخت.
در رابطه با اعلامیه حقوق بشر اسلامی می توان گفت که سبک و سیاق آن شبیه به اعلامیه جهانی حقوق بشر است و هر دو با تاکید بر شرافت انسانی بسیاری از حقوق را بیان میکنند، با این تفاوت که مشخصه بارز اعلامیه حقوق بشر اسلامی، ربط دادن هر یك از این حقوق به مبانی شرعی و اسلامی است. از ویژگیهای مشترک هر دو اعلامیه این است که برای تمام اقشار( که اقلیتها نیز جز آن میباشند) حق داشتن کار، حق داشتن مسکن و عدم تجاوز به آن، حق برخورداری از آموزش و استفاده از موسسات آموزشی و تربیتی، حق انتقال و انتخاب مکان براي اقامت در داخل يا خارج کشور و حق بهرهمندی از دادگاهی مستقل و منصف را قائل شده اند. و تفاوتهای ملی، قوی، نژادی، زبانی، فرهنگی و مذهبی مانع از برخورداری انسان ها از این حقوق نمیباشد. از نکات قابل توجه اعلامیه حقوق بشر اسلامی این است که دولتها را موظف به تلاش برای رشد معنوی و تعالی همه اقشار می داند، در حالی که در اعلامیه جهانی حقوق بشر فقط به بررسی حقوق مادی انسانها می پردازد و دولت را مسئول تعالی معنوی جامعه نمیداند.
همان طور گفتیم در اعلامیه جهانی حقوق بشر و اعلامیه حقوق بشر اسلامی ماده ای خاص برای اقلیت ها در نظر گرفته نشده است اما از الفاظ همه انسان ها استفاده شده است که به تبع آن اقلیتها را نیز در بر می گیرد.
اما ویژگی بارزی که در اعلامیه حقوق بشر اسلامی وجود دارد ماده یازده می باشد که در آن بیان شده است که «استعمار به انواع گوناگونش و به اعتبار اين که بدترين نوع بردگي است، شديدا تحريم ميشود و ملتهايي که از آن رنج مي کشند حق دارند از آن رهايي يافته و سرنوشت خويش را تعيين کنند. همه دول و ملل نيز موظفاند از اين گروه در مبارزه عليه نابودي هر استعمار و اشغال ياري نمايند . همه ملتها نيز حق حفظ شخصيت مستقل و سلطه خود بر منابع و ثروتهاي طبيعي را دارند.»
طبق این دو ماده در واقع نفی ظلم نسبت به اقلیتها می باشد و به طور صریح تجاوز به حقوق اقشاری که چه تحت اداره یک دولت باشند و چه در یک جامعه کوچک و کمتوان مستقل باشند، غیر مجاز میداند، در حالی که این بخش در اعلامیه جهانی حقوق بشر نیامده است. و دیگر اینکه در اعلامیه جهانی حقوق بشر هیچ مادهای در رابطه با چگونگی مورد تعرض قرار نگرفتن هویت ملی، قومی، زبانی، فرهنگی و مذهبی اقلیت ها و اقشار مختلف جامعه نیامده است.
اما در اعلامیه حقوق بشر اسلامی در ماده بيست و دو به صراحت اعلام شده است که برانگيختن احساسات قومي يا مذهبي و يا هر چيزي که منجر به برانگيختن هر نوع حس تبعيضنژادي گردد، جايز نيست. پس طبق این ماده هیچ کس حق توهین به اعتقادات اقلیتها را ندارد و باید به آنها احترام بگزارد. حال با نگاهی گذرا به این دو ماده جای خای آنها در اعلامیه جهانی حقوق بشر به شدت احساس میشود، چرا که امروزه بسیاری از استعمارها و توهین به ادیان مختلف در دنیا نشأت گرفته از خلاء این دو ماده می باشد.
میثم مختاری