پس از عادی سازی روابط امارات و رژیم صهیونیستی، تلاشها برای وارد کردن برخی دیگر از رژیمهای عربی منطقه برای عادی سازی روابط با اسرائیل افزایش یافته است.
سفر دورهای مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا به اسرائیل، امارات، بحرین و سپس عمان را باید در همین راستا ارزیابی کرد.
برایان هوک مسئول میز اقدام ایران، تحول در روابط امارات و رژیم اسرائیل را اجرای طرح خاورمیانه جدید اعلام کرده بود.
عادی سازی روابط رژیمهای عربی منطقه با پیش قدمی امارات در اعلام رسمی آن، راه را برای دیگر رژیمها هموار کرده است. بحرین و عمان دو کشوری هستند که زمینه برقراری روابط آنها با رژیم صهیونیستی آماده شده است. بحرین به خاطر شرایط خاص سیاسی داخلی شاید نتواند دومین کشوری باشد که با اسرائیل روابط برقرار میکند اما موافقت مقامات این کشور برای پرواز هواپیماهای رژیم صهیونیستی از آسمان این کشور چراغ سبز بحرین است. اما شاید عمان نیز پس از مرگ سلطان قابوس و تغییر بن علوی وزیر خارجه پیشین این پادشاهی، از زمینه بیشتری برای عادی سازی روابط با اسرائیل برخوردار است. این دو رژیم یعنی امارات متحده عربی و عمان دو ویژگی دارند، امارات به خاطر مناقشهای که بر سر جزایر سه گانه ایران در خلیج فارس راه انداخته،هر از گاهی سعی میکند از این موضوع بهانهای برای تقابل سیاسی با ایران بسازد.
جزایر سه گانه ایران در خلیج فارس، هیچگونه تعلقی به امارات ندارد و از نظر قانونی، تاریخی و جغرافیای سیاسی متعلق به ایران است و هیچ تردید در آن نیست.
اما با توجه به عادی سازی روابط امارات با رژیم صهیونیستی از این پس باید شاهد بازی امارات بر سر این سه جزیره ایرانی باشیم.
قاعدتاً واکنش و پاسخ ایران به مطالبه امارات درباره سه جزیره ایرانی از این پس قاطعتر و شدیدتر خواهد شد.
امارات متحده عربی اکنون تصور میکند به خاطر برقراری روابط رسمی با رژیم اسرائیل، خود را زیر چتر حمایتی صهیونیستها قرار داده است و البته تحریکات صهیونیستها برای طرح ادعای مالکیت امارات بر جزایر سه گانه ایران در خلیج فارس، فاز جدیدی از تقابل امارات را بر سر این موضوع شکل خواهد داد. روشن است که آمریکا و رژیم اسرائیل سعی دارند عمق چالشهای منطقه خلیج فارس را علیه ایران افزایش دهند، اما ایران بیش از این نمیتواند به خویشتنداری خود ادامه دهد و صبر استراتژیک جمهوری اسلامی رو به پایان است. از ماجرای امارات و اسرائیل به بحرین میرسیم، این کشور چند سال است که با قیام مردم خود علیه حکام بحرین روبرو است. اکثریت مردم این کشور شیعه هستند اما حاکمیت آن در دست آل خلیفه است. در واقع وهابیت در این کشور حاکم است و از حمایتهای گسترده رژیم سعودی بهره میبرد. علماء شیعه و مردم بحرین با وجود فشارها، برخوردها و خشونتهای رژیم، دست از قیام و انقلاب خود برنداشتهاند و اگر سران بحرین تصمیم به عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی بگیرند، قطعاً شعلههای قیام مردم این کشور زبانه خواهد زد، پس نمیتوان انتظار داشت که به این زودی، بحرین دست به برقراری روابط رسمی با رژیم صهیونیستی بزند. این موضوع را آمریکاییها و صهیونیستها نیز به خوبی میدانند.
اما عمان؛ این کشور نخستین کشوری بود که نخست وزیر رژیم صهیونیستی پا بر خاک آن گذاشت و با سلطان قابوس دیدار و گفتوگو کرد. در حالی که عمان روابط نزدیکی با جمهوری اسلامی ایران در زمان سلطان قابوس فقید داشت، اما او با سفر نتانیاهو به این کشور، نه تنها به آرمان جهان اسلام و فلسطین خیانت کرد، بلکه به ایران نیز نارو سیاسی زد.
با این حال عمان در دوران سلطان قابوس جسارت عادی سازی روابط خود با رژیم اسرائیل را نداشت. اما با مرگ سلطان قابوس مسیر سیاست این کشور نیز تغییر کرد برکناری بن علوی از وزارت خارجه عمان و گماردن فردی که رویکرد او به سوی عربستان سعودی بیشتر است، نشان میدهد که این کشور نیز میتواند گزینه دوم یا سوم برای برقراری روابط با اسرائیل باشد.
اما چرا پس از امارات، عمان برای آمریکا و اسرائیل اهمیت دارد؟ عمان و ایران در تنگه فوق استراتژیک هرمز، سهیم هستند، هر چند سهم ایران از عمان بیشتر است اما همان اندک سهم عمان نیز برای آمریکا و رژیم صهیونیستی کافی است تا بخواهند از آن علیه ایران استفاده کنند. خلیج فارس و تنگه هرمز شاهراه انتقال نفت از منطقه است و کنترل آن نیز در دست ایران است.
جمهوری اسلامی بارها تأکید کرده که اگر قرار باشد ایران نفت صادر نکند، هیچ کشور دیگری در منطقه نیز اجازه نخواهد داشت کشتیهای نفتی خود را از تنگه هرمز عبور دهد.
تهدید ایران جدی بود و هنوز هم یکی از گزینههای ویژه ایران روی میز است.
اما با وجود اتفاقات و تحولاتی که در منطقه حساس غرب آسیا و خلیج فارس رخ داده است، واکنش و تصمیم ایران چه باید باشد؟
آیا به صبر استراتژیک خود ادامه دهد؟ یا این که اقداماتی را در پاسخ به تحولات رخ داده آغاز کند؟ نمیتوان درباره نوع واکنش جمهوری اسلامی ایران به روندی که برخی سران رژیمهای عربی منطقه در پیش گرفتهاند اشاره کرد، چرا که برنامهها و سیاستهای جمهوری اسلامی برای مقابله با طراحیها و توطئههای مثلث غربی – عبری – عربی محرمانه است و در زمان خود اجرا خواهد شد و همگان را شگفت زده خواهد کرد!
نویسنده: محمد صفری